
کتاب قدرت بی قدرتان
معرفی کتاب قدرت بی قدرتان
کتاب الکترونیکی «قدرت بیقدرتان» نوشتهٔ واتسلاو هاول و با ترجمهٔ یاسین قاسمیبجد، اثری در حوزهٔ اندیشه و سیاست است که نشر کتاب یاسین آن را منتشر کرده است. این کتاب به بررسی وضعیت انسانها در نظامهای سرکوبگر و نقش افراد عادی در مقاومت مدنی میپردازد. هاول، نمایشنامهنویس و سیاستمدار اهل چکسلواکی، در این اثر با زبانی تحلیلی و مثالهایی ملموس، به سازوکارهای قدرت و چگونگی شکلگیری مقاومت در برابر آن میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب قدرت بی قدرتان
«قدرت بیقدرتان» از واتسلاو هاول، اثری ناداستانی و تحلیلی است که در قالب یک مقالهٔ بلند، به بررسی ماهیت قدرت در نظامهای پسا-تمامیتخواه میپردازد. این کتاب در اواخر دهه ۱۹۷۰ و در بستر سرکوب سیاسی اروپای شرقی نوشته شده است. هاول با تکیهبر تجربهٔ زیستهٔ خود در چکسلواکی، به جایگاه افراد عادی در ساختار قدرت و نقش آنها در بازتولید یا به چالشکشیدن نظم موجود میپردازد. ساختار کتاب مبتنی بر تحلیلهای فلسفی، مثالهای روزمره و روایتهایی از زندگی واقعی است. نویسنده با استفاده از داستانهایی مانند سبزیفروشی که از نصب شعار حکومتی سر باز میزند، به بررسی سازوکارهای دروغ، عادیسازی و مقاومت خاموش میپردازد. این کتاب نهتنها به نقد نظامهای کمونیستی میپردازد، بلکه بهنوعی به همهٔ جوامع مدرن و سازوکارهای قدرت در آنها نظر دارد. «قدرت بیقدرتان» اثری است که مرز میان قربانی و همدست را در نظامهای سرکوبگر به چالش میکشد و مسئولیت فردی را برجسته میکند.
خلاصه کتاب قدرت بی قدرتان
کتاب «قدرت بیقدرتان» با طرح پرسشهایی دربارهٔ ماهیت قدرت و نقش افراد عادی در نظامهای سرکوبگر آغاز میشود. هاول با مثال سبزیفروشی که تابلوی حکومتی را در ویترین مغازهاش قرار میدهد، نشان میدهد که چگونه افراد، حتی بدون باور به ایدئولوژی رسمی، با پذیرش ظواهر و تکرار آیینهای حکومتی، به بازتولید قدرت کمک میکنند. این رفتار نه از سر اعتقاد، بلکه برای حفظ امنیت، آرامش و پرهیز از دردسر صورت میگیرد. هاول توضیح میدهد که نظام پسا-تمامیتخواه، با استفاده از ایدئولوژی و آیینهای ظاهری، افراد را به مشارکت در دروغ جمعی وادار میکند؛ دروغی که همگان در آن سهیماند و به بقای نظام کمک میکنند. در این ساختار، خط میان حاکم و محکوم، خیر و شر، یا قربانی و همدست، بهوضوح قابل ترسیم نیست؛ بلکه هر فرد بهنوعی هم قربانی و هم عامل تداوم نظام است. هاول تأکید میکند که مقاومت در برابر این وضعیت، لزوماً با فریاد و شورش جمعی رخ نمیدهد، بلکه گاه با یک «نه» ساده یا امتناع از مشارکت در دروغ، شکافی در دیوار استبداد ایجاد میشود. او مفهوم «زیستن در حقیقت» را مطرح میکند؛ یعنی انتخاب صداقت و مسئولیت فردی در برابر فشار جمعی و آیینهای تحمیلی. کتاب به این میپردازد که چگونه نظامهای سرکوبگر، با عادیسازی دروغ و مشارکت همگانی در آن، جامعهای میسازند که در آن هر فرد، بهنحوی، هم در بند است و هم در تداوم بندگی دیگران نقش دارد. هاول در نهایت، مسئولیت فردی و شجاعت اخلاقی را بهعنوان راهی برای شکستن چرخهٔ دروغ و بازگشت به کرامت انسانی برجسته میکند.
چرا باید کتاب قدرت بی قدرتان را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی تحلیلی و مثالهایی ملموس، سازوکارهای قدرت و سرکوب را در جوامع مدرن به تصویر میکشد. «قدرت بیقدرتان» به خواننده نشان میدهد که چگونه حتی کنشهای کوچک و روزمره میتوانند در برابر نظامهای سرکوبگر معنا پیدا کنند. اثر هاول، فراتر از نقد یک نظام سیاسی خاص، به بررسی مسئولیت فردی و نقش انسانها در شکلدهی یا تغییر ساختارهای اجتماعی میپردازد. مطالعهٔ این کتاب فرصتی برای بازاندیشی دربارهٔ مشارکت، سکوت، و مقاومت در زندگی روزمره فراهم میکند و به مخاطب کمک میکند تا نسبت به نقش خود در جامعه و قدرت، آگاهانهتر بیندیشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به فلسفهٔ سیاسی، جامعهشناسی، حقوق بشر و تاریخ معاصر مفید است. همچنین برای کسانی که دغدغهٔ آزادی، مسئولیت فردی و مقاومت مدنی دارند یا با نظامهای اقتدارگرا و سرکوبگر دستوپنجه نرم میکنند، این اثر میتواند الهامبخش و راهگشا باشد.
بخشی از کتاب قدرت بی قدرتان
«مدیر یک فروشگاه میوه و سبزیجات میان پیازها و هویجها، شعاری در ویترین خود قرار میدهد: «کارگران جهان، متحد شوید!» چرا این کار را میکند؟ چه چیزی میخواهد به جهان منتقل کند؟ آیا واقعاً به ایده اتحاد کارگران جهان مشتاق است؟ آیا اشتیاقش ناشی از انگیزهای سرکوبناپذیر برای آشنا کردن عموم با آرمانهایش احساس میکند؟ آیا واقعاً بیش از لحظهای به این فکر کرده که چنین اتحادی چگونه ممکن است رخ دهد و چه معنایی خواهد داشت؟ فکر میکنم میتوان با اطمینان فرض کرد که اکثریت قریب به اتفاق مغازهداران هرگز به شعارهایی که در ویترینهایشان قرار میدهند فکر نمیکنند و از آنها برای بیان نظرات واقعی خود استفاده نمیکنند. آن پوستر همراه با پیازها و هویجها از دفتر مرکزی شرکت به سبزیفروش ما تحویل داده شده است. او همه آنها را در ویترین قرار داده، صرفاً چون سالهاست که این کار به این شیوه انجام میشود. چون همه این کار را میکنند و چون باید این گونه باشد. اگر او امتناع کند، ممکن است دردسر ایجاد شود. ممکن است او را به دلیل نداشتن «تزئینات مناسب» در ویترینش سرزنش کنند؛ حتی ممکن است کسی او را به عدم وفاداری متهم کند. او این کار را میکند چون این چیزها باید انجام شوند اگر کسی بخواهد در زندگی پیش برود. این یکی از هزاران جزئیاتی است که زندگی نسبتاً آرام او را «در هماهنگی با جامعه»، همانطور که میگویند، تضمین میکند.»
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۴۹ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۴۹ صفحه