
کتاب خواندن فراسوی مرزها
معرفی کتاب خواندن فراسوی مرزها
کتاب خواندن فراسوی مرزها: افغانها، ایرانیها و ملیگرایی ادبی نوشتهی آریا فانی و ترجمهی علی قاسمی منفرد، اثری پژوهشی در حوزهی ادبیات تطبیقی و مطالعات فرهنگی است که توسط انتشارات شیرازه کتاب ما بهصورت الکترونیکی منتشر شده است. این کتاب به بررسی شکلگیری و تحولات مفهوم ادبیات در ایران و افغانستان، نقش ملیگرایی ادبی و تأثیر آن بر هویت فرهنگی و زبانی این دو کشور میپردازد. نویسنده با رویکردی انتقادی و تاریخی، روند دولت-ملتسازی و پیامدهای آن را در حوزهی زبان و ادبیات فارسی واکاوی کرده و به نقش نهادها، انجمنها، نشریات و روشنفکران در این فرایند توجه ویژهای نشان داده است. کتاب حاضر با تکیهبر منابع متنوع و تحلیلهای بیناملی، تلاش میکند تصویری چندلایه از تعاملات ادبی و فرهنگی میان ایران و افغانستان ارائه دهد و به پرسشهایی دربارهی مرزهای هویتی، زبانی و ادبی پاسخ دهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب خواندن فراسوی مرزها
خواندن فراسوی مرزها: افغانها، ایرانیها و ملیگرایی ادبی اثری پژوهشی است که به بررسی تحولات ادبیات فارسی در دو کشور همسایه، ایران و افغانستان، میپردازد. آریا فانی در این کتاب با نگاهی تطبیقی و تاریخی، به چگونگی شکلگیری مفهوم مدرن ادبیات و نقش آن در فرایند دولت-ملتسازی در این دو سرزمین توجه کرده است. ساختار کتاب بر پایهی تحلیل نقش اشخاص، نهادها و رسانهها در شکلگیری و تثبیت ادبیات ملی استوار است و فصلهای مختلف آن به موضوعاتی چون انجمنهای ادبی، نشریات، سیاستهای زبانی و تعاملات روشنفکران ایرانی و افغان اختصاص یافته است. نویسنده با بررسی نمونههای تاریخی و تحلیل اسناد و نشریات، نشان داده است که ادبیات فارسی نهتنها میراث مشترک فرهنگی این دو کشور بلکه بستری برای گفتوگو، رقابت و همکاری میان آنها بوده است. کتاب با رویکردی انتقادی، به نقد تاریخنگاری ایرانمحور و بررسی چالشهای ملیگرایی ادبی در زمینهای جهانی میپردازد و تلاش میکند مرزهای هویتی و زبانی را از نو تعریف کند.
خلاصه کتاب خواندن فراسوی مرزها
کتاب غیرداستانی است و این بخش به شرح پیامها و ایدههای اصلی کتاب اختصاص دارد. آریا فانی در خواندن فراسوی مرزها، با تمرکز بر سدههای اخیر، به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه مفهوم ادبیات در ایران و افغانستان، تحت تأثیر فرایند دولت-ملتسازی و ملیگرایی مدرن، شکل گرفته و دگرگون شده است. نویسنده نشان داده است که ادبیات فارسی، که پیشتر در بستری فرامنطقهای و چندزبانه رشد یافته بود، در دوران مدرن به ابزاری برای تثبیت هویت ملی و فرهنگی بدل شد. این فرایند، همزمان با ظهور نهادهای مدرن مانند انجمنهای ادبی، نشریات و دانشگاهها، موجب شد که ادبیات فارسی به عنوان میراثی ملی و نشانهای از هویت ایرانی یا افغانی بازتعریف شود. کتاب با تحلیل نمونههای تاریخی، نقش روشنفکران، شاعران و محققان را در این بازتعریف بررسی کرده و نشان داده است که تعاملات و گفتوگوهای انتقادی میان ایرانیان و افغانها، همواره بخشی از این فرایند بوده است. نویسنده تأکید کرده است که ملیگرایی ادبی، اگرچه در ظاهر به درونگرایی و تأکید بر مرزهای ملی منجر شده، اما در عمل بدون ارتباط و گفتوگو با «دیگری» شکل نمیگیرد. کتاب همچنین به چالشهای ناشی از سیاستهای زبانی، رقابتهای هویتی و نقش رسانهها در بازنمایی ادبیات فارسی پرداخته است. در نهایت، فانی با رویکردی انتقادی، بر ضرورت بازاندیشی در مفهوم ادبیات ملی و توجه به تکثر و چندصدایی در سنت فارسیزبان تأکید کرده است.
چرا باید کتاب خواندن فراسوی مرزها را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی تحلیلی و تطبیقی، به یکی از مهمترین پرسشهای حوزهی ادبیات و هویت در منطقهی فارسیزبان میپردازد: چگونه ادبیات میتواند همزمان بستری برای همبستگی و مرزبندی باشد؟ خواندن فراسوی مرزها با بررسی دقیق نقش نهادها، روشنفکران و رسانهها، تصویری چندلایه از تعاملات ادبی و فرهنگی میان ایران و افغانستان ارائه میدهد و نشان میدهد که ملیگرایی ادبی چگونه میتواند هم فرصت و هم چالش برای جوامع فارسیزبان ایجاد کند. این کتاب برای کسانی که به دنبال فهم عمیقتر از ریشههای هویتی، زبانی و فرهنگی در ایران و افغانستان هستند، فرصتی برای بازاندیشی و گفتوگو فراهم میکند. همچنین، با تحلیل نمونههای تاریخی و نقد رویکردهای رایج، امکان مقایسه و درک بهتر از فرایندهای مشابه در دیگر جوامع را نیز به دست میدهد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به پژوهشگران و علاقهمندان حوزههای ادبیات تطبیقی، مطالعات فرهنگی، تاریخ اجتماعی و سیاستگذاری زبانی پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که دغدغهی هویت، ملیگرایی، روابط ایران و افغانستان یا نقش ادبیات در شکلدهی به جامعه دارند، مناسب است.
بخشی از کتاب خواندن فراسوی مرزها
«در آنْ دوره من مشغول کار بر روی رسالهام بودم که نشان میداد چگونه روشنفکران افغانستانی و ایرانی در اوایل قرن بیستم جایگاهی ویژه و کلیدی به ادبیات فارسی در زمینه میراث ملی مشترک خود بخشیدند. بنابراین فرصت مناسبی بود که در صحنه این منازعه خودی نشان دهم. یک ایمیل خشک و جدی با ارجاعات زیاد و کلی توضیحات ریز تاریخی و بحثهای دقیق برایشان نوشتم و دیدگاهشان را به پرسش گرفتم. از آنان خواستم (با رویکرد پژوهشگرانه) مقاله من را که در سال ۲۰۱۵ در پایگاه اینترنتی گروه رسانهای عجم منتشر شده بود بخوانند. در آنجا از زبان رمانتیکی که موفقان ایرانی با آن اغلب از وحدت فرهنگی و زبانی میان گویشوران فارسی سخن میگویند، انتقاد کردهبودم؛ چون نابرابری آشکاری که در نحوه شکلگیری آموزشگری زبان فارسی و مطالعات ادبی هم در ایران و هم در آمریکای شمالی وجود داشته را نادیده میگیرند. با وجود آنکه شاهمحمود حنیفی این نظر را که در طول تاریخ فرهنگ پشتون در افغانستان حاکم بر دولت و جامعه بوده به پرسش گرفته است... بحث و جدلها در بستر اینترنت کمتر رو به توافق میرود. هر دو نفر کاملاً متقاعد شدند و از انرژی و وقتی که گذاشته بودم تشکر کردند.»
حجم
۲٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۲٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه