
کتاب خوب نباش
معرفی کتاب خوب نباش
کتاب الکترونیکی «خوب نباش» نوشتهٔ عزیز گازیپورا و ترجمهٔ غزل راکی اثری در حوزهٔ رشد فردی و روانشناسی است که نشر بذر خرد آن را منتشر کرده است. این کتاب به بررسی مفهوم «خوببودن» و پیامدهای پنهان آن در زندگی افراد میپردازد و تلاش میکند خواننده را با چالشهای مقبولیتطلبی و هزینههای پنهان آن آشنا کند. نویسنده با رویکردی تحلیلی و تجربی، راههایی برای رهایی از قیدوبندهای ذهنی و اجتماعی ارائه میدهد تا فرد بتواند خود واقعیاش را زندگی کند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب خوب نباش
«خوب نباش» اثری در قالب ناداستان و در دستهٔ کتابهای خودیاری و توسعهٔ فردی قرار میگیرد. عزیز گازیپورا، نویسندهٔ کتاب، با تکیهبر سالها تجربهٔ بالینی و کار با افراد مختلف، به بررسی ریشههای فرهنگی و روانی تمایل به «خوببودن» میپردازد. کتاب در چهار بخش و پانزده فصل تنظیم شده و هر بخش به یکی از جنبههای مهم این پدیده میپردازد: از تعریف و آسیبهای خوببودن تا راهکارهای عملی برای رهایی از آن و رسیدن به زندگی اصیلتر. ساختار کتاب بهگونهای است که ابتدا به شناسایی مشکل و پیامدهای آن میپردازد، سپس ابزارها و تمرینهایی برای تغییر ارائه میدهد و در نهایت برنامهای سیروزه برای عملیکردن آموختهها پیشنهاد میکند. نویسنده با روایت داستانهای شخصی و نمونههایی از مراجعان خود، فضای کتاب را ملموس و قابلدرک ساخته است. دغدغهٔ اصلی کتاب، کمک به خواننده برای عبور از ترسهای اجتماعی، عذابوجدان و نیاز به تأیید دیگران است تا بتواند با شجاعت بیشتری خود واقعیاش را زندگی کند.
خلاصه کتاب خوب نباش
کتاب «خوب نباش» با طرح این پرسش آغاز میشود که آیا خوببودن همواره فضیلتی مثبت است یا میتواند به قفسی ذهنی و رفتاری تبدیل شود که فرد را از خودش دور میکند. نویسنده با تکیهبر تجربههای شخصی و بالینی، نشان میدهد که بسیاری از افراد بهدلیل ترس از طردشدن، عذابوجدان یا نیاز به تأیید دیگران، رفتارهایی را در پیش میگیرند که به ظاهر مهربانانه و دلسوزانه است اما در واقع ریشه در ترس و ناامنی دارد. این رفتارها شامل ناتوانی در «نه» گفتن، پنهانکردن احساسات واقعی، اجتناب از تعارض و تلاش برای راضینگهداشتن همه است. در ادامه، کتاب به بررسی پیامدهای این الگوها میپردازد؛ از جمله اضطراب مزمن، احساس ناکافیبودن، روابط سطحی و نارضایتی از خود. نویسنده تأکید میکند که خوببودنِ افراطی نهتنها به سلامت روان آسیب میزند، بلکه مانع شکلگیری روابط عمیق و اصیل میشود. او تفاوت میان مهربانی واقعی و خوببودن مبتنیبر ترس را شرح میدهد و نشان میدهد که ریشهٔ بسیاری از مشکلات ارتباطی و شخصی، در همین الگوهای شرطیشده نهفته است. در بخشهای بعدی، پنج اصل کلیدی برای «خوبنبودن» معرفی میشود: تعیین مرزهای شخصی، پذیرش نیمهٔ تاریک وجود، ابراز صادقانهٔ احساسات و نیازها، توانایی نهگفتن و خودخواهی سالم. نویسنده ابزارها و تمرینهایی برای تقویت این مهارتها ارائه میدهد و خواننده را تشویق میکند تا با تمرین تدریجی، از قید عذابوجدان و ترس رها شود. در نهایت، کتاب با ارائهٔ برنامهای سیروزه، مسیر عملی برای تبدیلشدن به نسخهٔ اصیلتر و شجاعتر از خود را ترسیم میکند.
چرا باید کتاب خوب نباش را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی صریح و بیپرده به یکی از رایجترین اما کمتر دیدهشدهترین مشکلات روانی و اجتماعی میپردازد: مقبولیتطلبی و هزینههای پنهان آن. «خوب نباش» نهتنها به شناسایی ریشههای این رفتارها کمک میکند، بلکه ابزارهایی برای تغییر و رشد فردی ارائه میدهد. خواندن این کتاب فرصتی است برای بازنگری در الگوهای رفتاری و ذهنی، افزایش اعتمادبهنفس و تجربهٔ روابط اصیلتر. همچنین، روایتهای شخصی و مثالهای ملموس کتاب، امکان همذاتپنداری و درک عمیقتر موضوع را فراهم میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای کسانی مناسب است که احساس میکنند بیش از حد نگران نظر دیگران هستند، در نهگفتن مشکل دارند یا از عذابوجدان و اضطراب اجتماعی رنج میبرند. همچنین برای علاقهمندان به توسعهٔ فردی، روانشناسی کاربردی و کسانی که بهدنبال بهبود روابط شخصی و حرفهای خود هستند، مطالعهٔ این اثر مفید خواهد بود.
بخشی از کتاب خوب نباش
«خوبی عالی است، نه؟ معنایش این است که دلسوزید، به دیگران آسیب نمیزنید و کار درست را انجام میدهید. دیگران را در اولویت قرار میدهید، حرفهای ازسرِ بدجنسی یا سرزنشگرانه به آنها نمیزنید و سعی میکنید دیگران را خوشحال کنید. طبیعتاً، همهٔ این کارها عالی هستند، نه؟ خب، شاید... بعد از چهارده سال تجربهٔ بالینی، کارکردن با هزاران نفر با فرهنگهای مختلف، کمکم این عقیده را زیر سؤال بردم. در حقیقت، مراجعانی را دیدم که هرچه سختتر برای آدمخوبهبودن تلاش میکردند، بیشتر احساس اضطراب، عذابوجدان و سرخوردگی داشتند. بهسختی پای خود میایستادند، احساس وظیفه میکردند دیگران را خشنود کنند و نگران این بودند که دیگران راجعبه آنها چه فکری میکنند. نمیتوانستند درخواستشان را مستقیم بیان کنند، نمیتوانستند در جای درست بهراحتی «نه» بگویند یا آشکارا با نظر دیگران مخالفت کنند، حتی اگر نظرات پخته و قانعکنندهای داشتند. بهطور خلاصه، در قفسِ آدمخوبهبودن به دام افتاده بودند که مانع میشد خودِ واقعیشان باشند. آن موقع بود که کمکم پی بردم در خوببودن مشکلی وجود دارد. با مهربانی، شفقت و عشق متفاوت است و لزوماً به معنای انسانخوبیبودن نیست. در حقیقت، کمکم برایم سؤال شد که آیا کمتر خوببودن واقعاً این امکان را به ما میدهد که افرادی مهربانتر، بخشندهتر و بامحبتتر باشیم؟»
حجم
۷۰۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۵۶۲ صفحه
حجم
۷۰۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۵۶۲ صفحه