
کتاب اینترنت ندارم پس نیستم
معرفی کتاب اینترنت ندارم پس نیستم
کتاب اینترنت ندارم پس نیستم (جستارهایی درباره روزمرگیها) نوشته فردین علیخواه توسط انتشارات روزنه منتشر شده است. این اثر مجموعهای از جستارها و یادداشتهای اجتماعی است که با نگاهی موشکافانه، به زندگی روزمرهی ایرانیان و تأثیرات فناوری، شبکههای اجتماعی و تغییرات فرهنگی بر رفتارها و نگرشهای فردی و جمعی میپردازد. نویسنده با زبانی صریح و بیپیرایه، دغدغههای معاصر را در قالب روایتهایی کوتاه و تاملبرانگیز بیان کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب اینترنت ندارم پس نیستم اثر فردین علیخواه
کتاب اینترنت ندارم پس نیستم اثری در قالب جستار است که به قلم فردین علیخواه نگاشته شده است. این کتاب مجموعهای از یادداشتها و تحلیلهای اجتماعی دربارهی پدیدههای روزمرهی زندگی ایرانیان معاصر است. نویسنده با رویکردی جامعهشناسانه، موضوعاتی چون تأثیر اینترنت و شبکههای اجتماعی، تغییر سبک زندگی، مصرفگرایی، فردگرایی، مهاجرت، سلبریتیسازی و تحولات فرهنگی را بررسی کرده است. ساختار کتاب مبتنی بر جستارهای مستقل است که هرکدام به موضوعی خاص میپردازند و با مثالها و روایتهای ملموس از زندگی واقعی همراه شدهاند.
کتاب اینترنت ندارم پس نیستم در سالهای اخیر و با توجه به تحولات پرشتاب جامعهی ایرانی نوشته شده و بازتابدهندهی دغدغهها و پرسشهای نسل جدید و همچنین چالشهای زیستن در عصر دیجیتال است. فردین علیخواه در این کتاب تلاش کرده است با فاصله گرفتن از کلیگویی، به جزئیات زندگی روزمره و تغییرات ظریف آن توجه کند و خواننده را به تأمل دربارهی عادتها و رفتارهای خود دعوت کند.
خلاصه کتاب اینترنت ندارم پس نیستم
کتاب اینترنت ندارم پس نیستم مجموعهای از جستارهای اجتماعی است که هرکدام به یکی از جنبههای زندگی روزمرهی ایرانیان در عصر دیجیتال میپردازد. نویسنده با طرح پرسشهایی ساده اما بنیادین، تلاش میکند عادتها و رفتارهای معمول را از نو مورد بررسی قرار دهد و به چرایی آنها بیندیشد. در بخشهایی از کتاب، به تأثیر اینترنت و شبکههای اجتماعی بر احساس تعلق، هویت فردی و جمعی و شکلگیری پدیدههایی مانند فومو (ترس از جا ماندن) و جومو (لذت جا ماندن) پرداخته شده است. فردین علیخواه نشان میدهد چگونه حضور مداوم در فضای مجازی میتواند احساس اضطراب، رقابت و حتی تنهایی را در افراد تقویت کند و درعینحال، گاهی قطع ارتباط با اینترنت به تجربهای آرامشبخش تبدیل میشود. کتاب به موضوعات متنوعی چون سلبریتیسازی در مشاغل مختلف، تغییرات سبک پوشش و رفتارهای اجتماعی، مصرفگرایی، مهاجرت و چالشهای آن، فردیت و حریم شخصی و حتی زیباییشناسی اشیای کهنه و فرسوده میپردازد.
در هر جستار، نویسنده با مثالهایی از زندگی واقعی و ارجاع به پژوهشها و نظریههای جامعهشناسی، تلاش میکند لایههای پنهان رفتارهای روزمره را آشکار کند. از دیگر محورهای کتاب میتوان به بررسی تأثیر کرونا بر روابط اجتماعی، ظهور مشاغل جدید در فضای مجازی، نقش رسانهها در شکلدهی به افکار عمومی و چالشهای آموزش و پرورش در جامعهی امروز اشاره کرد. نویسنده در سراسر کتاب، مخاطب را به تأمل دربارهی عادتها، ارزشها و تغییرات اجتماعی دعوت میکند و نشان میدهد که بسیاری از رفتارهای بهظاهر پیشپاافتاده حامل معانی عمیق و پیامدهای گستردهاند.
چرا باید کتاب اینترنت ندارم پس نیستم را بخوانیم؟
این کتاب با پرداختن به موضوعات روزمره و ملموس، فرصتی برای بازاندیشی در عادتها و رفتارهای فردی و جمعی فراهم میکند. کتاب اینترنت ندارم پس نیستم با نگاهی انتقادی و تحلیلی، تأثیر فناوری، رسانهها و تحولات اجتماعی را بر زندگی معاصر ایرانیان بررسی کرده و به پرسشهایی میپردازد که کمتر موردتوجه قرار میگیرند. خواندن این اثر میتواند به درک بهتر تغییرات فرهنگی، چالشهای زیستن در عصر دیجیتال و نقش فردیت در جامعهی امروز کمک کند. همچنین مثالها و روایتهای کتابْ مخاطب را به تأمل دربارهی تجربههای شخصی و جمعی خود دعوت میکند و افقهای تازهای به فهم زندگی روزمره میگشاید.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به جامعهشناسی، مطالعات فرهنگی، رسانه و ارتباطات و کسانی که دغدغهی فهم تغییرات اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر را دارند مناسب است. همچنین به افرادی که بهدنبال تحلیلهای انتقادی دربارهی تأثیر اینترنت و شبکههای اجتماعی بر زندگی روزمره هستند، پیشنهاد میشود.
درباره فردین علیخواه
فردین علیخواه دانشآموختهی دکترای جامعهشناسی از دانشگاه علامه و عضو هیئتعلمی گروه جامعهشناسی دانشگاه گیلان است. او علاوهبر انجام پژوهشهای رسمی در زمینهی موضوعات جامعهشناختی، سالهاست به جستارنویسی دربارهی مسائل روزمرهی جامعهی ایران میپردازد و میکوشد از این راه عموم مردم را با مسائل اجتماعی آشنا کند. کتاب «از لذت آنی تا ملال فوری» مجموعه جستارهای اوست و کتاب واویشکا نیز از مجموعه داستانهای منتشرشدهی او به شمار میآید.
والدین او در سال ۱۳۵۰ به دلایل معیشتی و کاری از شهر رشت به اصفهان مهاجرت کردند و او در سال ۱۳۵۱ در همان شهر به دنیا آمد. خانوادهاش بهدلیل دلتنگی و احساس غربت، مدتی بعد دوباره به رشت بازگشتند. او تحصیلات خود را از مقطع ابتدایی تا دبیرستان در شهر رشت به پایان رساند و پس از دریافت دیپلم اقتصاد، در سال ۱۳۷۰ برای ادامهی تحصیل در مقطع کارشناسی جامعهشناسی راهی دانشگاه تبریز شد.
او در سال ۱۳۷۵ تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد جامعهشناسی را در دانشگاه علامه طباطبایی تهران آغاز کرد و در سال ۱۳۷۸ این دوره را به پایان رساند. تا آغاز دورهی دکتری، سه سال نزد استادان خود به انجام پژوهشهای گوناگون پرداخت و تجربه اندوخت. در سال ۱۳۸۱ در مقطع دکتری جامعهشناسی (گرایش سیاسی) در دانشگاه علامه طباطبایی پذیرفته شد و در سال ۱۳۸۷ این دوره را به اتمام رساند.
او به موسیقی و سفر علاقهی زیادی دارد و طبیعتگردی، خیابانگردی و پرسهزنی در شهر برای کشف مکانها، فرهنگها و آدمهای جدید را از علایق اصلی خود میداند. اگر اندک پساندازی داشته باشد، ترجیح میدهد آن را صرف سفر کند. پس از ازدواج، ابتدا به مهمترین شهرهای ایران سفر کرد و سپس سفر به کشورهای مختلف جهان را آغاز کرد.
از نگاه او، جامعهشناسی تنها در خواندن کتابها و غرقشدن در فلسفهورزی خلاصه نمیشود؛ پرسهزنی در کوچه و خیابان و خوبدیدن از مهارتهای اصلی جامعهشناس است. جامعهشناسی از زندگی آغاز میشود و به زندگی ختم میشود.
بخشی از کتاب اینترنت
«هر روز در شبکههای اجتماعی فارسیزبان، و به طور خاص اینستاگرام، شاهد افرادی هستیم که در رستورانهای گوناگون شهر یا در خانه غذاهای مهیج و وسوسهانگیز ایرانی و غیرایرانی مقابل خود چیدهاند و با «خوردن» این غذاها خود را فعال این عرصه معرفی میکنند و در واقع جا میزنند. شوربختانه، برخی بسیار هم مشهور شدهاند و بروبیایی دارند، طوری که در صفحات گوناگون به وفور میتوان تصویر آنان را دید. چند سطر قبل، فعلِ خوردن را به عمد در گیومه قرار دادم چون واقعیت تلخ آن است که غذا خوردنِ برخی (تأکید میکنم برخی) هیچ شباهتی به شیوهٔ غذا خوردن انسانها ندارد. حتی در بسیاری از حیوانات نیز نمیتوان سبک غذا خوردن این افراد را یافت، گویی این سبک فقط مختص خودشان است. برای مثال، به شکل مشمئزکنندهای به ماهی شکمپر چنگ میاندازند و هر چه را به چنگ میآورند، شبیه کودک نوپایی که هنوز آداب غذاخوردن نمیداند، با حرص و ولع در دهان خود میگذارند. با دو انگشت شست و اشاره یک طرف کباب کوبیده را میگیرند، دهان خود را رو به بالا باز میکنند و کوبیده را از طرف دیگرش داخل دهانشان سُر میدهند. درکل میتوان گفت که همهٔ غذاها حتی پیتزا را نیز به شکلی بسیار منزجرکننده میبلعند و «کثیفخواری» بارزترین ویژگی آنهاست. در واقع توحش، به اشکال مختلف، در تمام رفتارهایشان موج میزند. این افراد با قاشق، چنگال، دستمال کاغذی و هر آنچه بشر صدها سال پیش، به عنوان ابزار و آداب غذا خوردن، ابداع کرده است بیگانهاند. بیشترشان ولع دیده شدن دارند، جذب فالوئر و ثروتمند شدن، به هر شیوه و هر شکلی، مهمترین هدفشان در زندگی است.»
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۵۸ صفحه
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۵۸ صفحه