
کتاب ارتباط از طریق هوش هیجانی
معرفی کتاب ارتباط از طریق هوش هیجانی
کتاب الکترونیکی «ارتباط از طریق هوش هیجانی» نوشتهٔ مایک اکر و ترجمهٔ عباس غریبی، اثری در حوزهٔ روانشناسی است که نشر نسل نواندیش آن را منتشر کرده است. این کتاب با تمرکز بر مهارتهای هوش هیجانی، به خوانندگان میآموزد چگونه احساسات خود را مدیریت کنند، دیگران را بهتر درک کنند و روابطی قویتر و پربارتر بسازند. نویسنده با بهرهگیری از تجربیات شخصی و پژوهشهای علمی، راهکارهایی برای بهبود خودآگاهی، خودکنترلی، انگیزش، همدلی و مهارتهای اجتماعی ارائه میدهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ارتباط از طریق هوش هیجانی
«ارتباط از طریق هوش هیجانی» اثری ناداستانی و آموزشی است که به بررسی نقش هوش هیجانی در موفقیت فردی و اجتماعی میپردازد. مایک اکر، نویسندهٔ کتاب، با زبانی روشن و ساختاری مرحلهبهمرحله، ابتدا به اهمیت شناخت و مدیریت احساسات فردی میپردازد و سپس به مهارتهای ارتباطی و تعامل با دیگران توجه میکند. کتاب در سه بخش اصلی تنظیم شده است: بخش اول بر خودآگاهی، خودکنترلی و خودانگیزشی تمرکز دارد؛ بخش دوم به شناسایی احساسات دیگران، همدلی و تعامل مؤثر با آنها میپردازد؛ و بخش سوم به ایجاد روابط سالم و گروهی اختصاص یافته است. هر فصل با مثالهای واقعی، تمرینهای عملی و نکات کاربردی همراه است تا خواننده بتواند مفاهیم را در زندگی روزمره بهکار گیرد. این کتاب در فضایی میان روانشناسی کاربردی و توسعهٔ فردی حرکت میکند و برای کسانی که به دنبال بهبود کیفیت ارتباطات و رشد شخصی هستند، مناسب است.
خلاصه کتاب ارتباط از طریق هوش هیجانی
کتاب «ارتباط از طریق هوش هیجانی» با طرح این پرسش آغاز میشود که چرا برخی افراد با وجود داشتن هوش یا مهارتهای تخصصی، در روابط و همکاری با دیگران دچار مشکل میشوند. نویسنده با روایت تجربههای شخصی و مثالهای ملموس، نشان میدهد که هوش هیجانی، یعنی توانایی شناخت، درک و مدیریت احساسات خود و دیگران، نقشی کلیدی در موفقیت فردی و اجتماعی دارد. در بخش اول، کتاب به خودشناسی و مدیریت احساسات میپردازد. خواننده با مفاهیمی مانند خودآگاهی، شناسایی و نامگذاری احساسات، یافتن منبع هیجانات و اهمیت بلوغ عاطفی آشنا میشود. سپس به خودکنترلی و نقش آن در واکنش به موقعیتهای استرسزا پرداخته میشود؛ نویسنده راهکارهایی مانند مکث، نفس عمیق و تصور پیامدهای واکنشها را برای کنترل احساسات پیشنهاد میدهد. در ادامه، موضوع انگیزش درونی و اهمیت یافتن علاقهها، ایجاد روتین و نوآوری و نقش روابط رقابتی، مسئولیتپذیری و تشویقی در انگیزهبخشی مطرح میشود. بخش دوم کتاب به مهارتهای ارتباطی و تعامل با دیگران اختصاص دارد. نویسنده توضیح میدهد که شناسایی احساسات دیگران، گوش دادن کنجکاوانه و توجه به نشانههای غیرکلامی، پایهٔ ارتباط مؤثر است. سپس مفهوم همدلی را شرح میدهد و تفاوت آن با همدردی را بیان میکند؛ همدلی یعنی توانایی قرار گرفتن در جایگاه دیگران و درک عمیق احساسات و نیازهای آنها. کتاب با مثالهایی از زندگی روزمره و پژوهشهای علمی، نشان میدهد که همدلی مهارتی آموختنی است و میتواند با تمرین و آگاهی تقویت شود. در مجموع، پیام اصلی کتاب این است که هوش هیجانی، نهتنها برای موفقیت شغلی و تحصیلی، بلکه برای سلامت روان و کیفیت روابط انسانی ضروری است. نویسنده تأکید دارد که هر فردی میتواند با تمرین و خودآگاهی، هوش هیجانی خود را ارتقا دهد و ارتباطات مؤثرتری بسازد.
چرا باید کتاب ارتباط از طریق هوش هیجانی را بخوانیم؟
این کتاب با تمرکز بر مهارتهای عملی و مثالهای واقعی، به خواننده کمک میکند تا هوش هیجانی خود را بهطور ملموس تقویت کند. «ارتباط از طریق هوش هیجانی» نهتنها به تئوریهای روانشناسی بسنده نمیکند، بلکه با تمرینها و راهنماییهای گامبهگام، امکان بهکارگیری مفاهیم را در زندگی روزمره فراهم میسازد. خواننده با مطالعهٔ این اثر، میتواند خودآگاهی بیشتری نسبت به احساساتش پیدا کند، واکنشهای هیجانی خود را مدیریت کند و درک عمیقتری از دیگران به دست آورد. این کتاب بهویژه برای کسانی که به دنبال بهبود روابط شخصی، حرفهای یا خانوادگی هستند، دستاوردهای ارزشمندی به همراه دارد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای افرادی مناسب است که دغدغهٔ رشد فردی، بهبود روابط اجتماعی و افزایش مهارتهای ارتباطی دارند. کسانی که در محیط کار یا زندگی شخصی با چالشهایی مانند مدیریت استرس، تعارضهای بینفردی یا ضعف در همدلی روبهرو هستند، میتوانند از آموزههای این کتاب بهرهمند شوند. همچنین، دانشجویان و علاقهمندان به روانشناسی و توسعهٔ فردی، مدیران، معلمان و والدین از مخاطبان اصلی این اثر بهشمار میآیند.
بخشی از کتاب ارتباط از طریق هوش هیجانی
«هوش هیجانی چیست؟ آیا تاکنون کسی را دیدهاید که بسیار باهوش یا به طرز شگفتانگیزی بااستعداد باشد و در کارهای انفرادی عملکردی فوقالعاده داشته باشد، اما همکاری با او یا ـبدتر از آنــ کار کردن برای او، کابوس باشد؟ مثال دیگر: آیا تاکنون سریال تئوری بیگبنگ را دیدهاید؟ تمام ایدهٔ اصلی این سریال که «باهوش، اما از نظر اجتماعی ناشی» است، بر این واقعیت استوار است که یک فرد میتواند ضریب هوشی (آیکیو) بسیار بالایی داشته باشد، اما تقریباً توانایی ایجاد تعاملات سالم با دیگران را نداشته باشد. این موضوع در سریال طنزآمیز است، اما در زندگی واقعی اصلاً خندهدار نیست. همانطور که آیکیو به مغز مربوط است، هوش هیجانی به قلب ربط دارد. در پژوهشهای اساسیای که روانشناسان، دکتر پیتر سالووی و دکتر جان مایر در سال ۱۹۹۰ انجام دادند، اصطلاح هوش هیجانی معرفی شد. آنها هوش هیجانی را اینگونه تعریف کردهاند: «توانایی پردازش اطلاعات پیچیده دربارهٔ احساسات خود و دیگران و استفاده از این اطلاعات بهعنوان راهنمایی برای تفکر و رفتار.» به بیان دیگر، هوش هیجانی شما نشاندهندهٔ توانایی نسبی شما برای انتخاب خردمندانهترین مسیر عمل براساس ارزیابی احساسات خود و دیگران است.»
حجم
۱۴۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۱۴۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه