کتاب تمنای وصال زهرا صالحی + دانلود نمونه رایگان

تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

تصویر جلد کتاب تمنای وصال

کتاب تمنای وصال

نویسنده:زهرا صالحی
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب تمنای وصال

کتاب تمنای وصال نوشتهٔ «زهرا صالحی» توسط انتشارات لیوسا منتشر شده است. این کتاب رمانی عاشقانه و اجتماعی است که به روایت زندگی شخصیت‌هایی می‌پردازد که در بستر مهاجرت، غربت، عشق و بحران‌های خانوادگی قرار گرفته‌اند. داستان با محوریت زندگی «فرناز» و «شاهین» و اطرافیانشان به ویژه «پرنیا» شکل می‌گیرد و دغدغه‌هایی چون دلتنگی، هویت، روابط عاطفی و چالش‌های مهاجرت را به تصویر می‌کشد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب تمنای وصال اثر زهرا صالحی

کتاب «تمنای وصال» یک رمان معاصر و ایرانی است که در ایران و انگلستان روایت می‌شود. این کتاب داستان خانواده‌ای ایرانی را دنبال می‌کند که با مسائل مهاجرت، دلتنگی برای وطن و بحران‌های عاطفی روبه‌رو هستند. رمان حاضر در دورهٔ معاصر می‌گذرد و با نگاهی به زندگی ایرانیان خارج از کشور به موضوعاتی همچون غربت، پیوندهای خانوادگی، عشق و آسیب‌های روحی می‌پردازد. روایت کتاب از زاویه‌دید شخصیت اصلی، «فرناز»، پیش می‌رود و در کنار او شخصیت‌هایی مانند «شاهین»، «پرنیا» و خانوادهٔ دایی، هر یک با مسائل و دغدغه‌های خاص خود حضور دارند. کتاب با لحنی صمیمی و جزئی‌نگرانه فضای زندگی روزمره، روابط خانوادگی و کشمکش‌های درونی شخصیت‌ها را به تصویر می‌کشد. در کنار روایت عاشقانه، مسائل اجتماعی و روانی مانند بحران هویت، فشارهای مهاجرت و آسیب‌های روحی ناشی از اتفاقات تلخ نیز در بستر داستان مطرح می‌شود. رمان «تمنای وصال» با تمرکز بر روابط انسانی و عواطف، تصویری از زندگی ایرانیان مهاجر و چالش‌های آن‌ها ارائه می‌دهد.

خلاصه داستان تمنای وصال

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

رمان «تمنای وصال» با بازگشت «فرناز» و همسرش «شاهین» از ایران به انگلستان آغاز می‌شود. فرناز که دلتنگ وطن و خانواده است، با شرایط جدید زندگی در غربت کنار نمی‌آید و این موضوع بهانه‌ای می‌شود برای پرداختن به روابط عاطفی و خانوادگی شخصیت‌ها. شاهین مشغول تحصیل و کار است و فرناز با احساس تنهایی و بی‌هدفی دست‌وپنجه نرم می‌کند. در این میان، خانوادهٔ دایی شاهین به ویژه زن‌دایی و دخترشان، «پرنیا» نقش پررنگی در زندگی فرناز پیدا می‌کنند. پرنیا دچار بحران روحی و افسردگی است و راز تلخی را در دل دارد که به‌تدریج برای فرناز بازگو می‌کند. او در گذشته قربانی یک حادثهٔ تلخ شده و همین موضوع باعث شده از عشق و ازدواج فاصله بگیرد و در انزوا فرو برود. داستان با بازشدن این راز به چالش‌های عمیق‌تری همچون آسیب‌های روحی، قضاوت اجتماعی و تابوهای فرهنگی می‌پردازد. در کنار این خط اصلی، داستان‌هایی از گذشتهٔ فرناز و روابطش با دوستان و خواستگارانش روایت می‌شود که لایه‌های بیشتری به شخصیت‌ها و دغدغه‌های آن‌ها می‌افزاید. داستان تا جایی پیش می‌رود که فرناز تلاش می‌کند به پرنیا کمک کند تا با گذشته‌اش روبه‌رو شود؛ شاید راهی برای رهایی و وصال پیدا کند.

چرا باید کتاب تمنای وصال را خواند؟

این کتاب با پرداختن به موضوعات حساسی مانند مهاجرت، غربت، بحران هویت و آسیب‌های روحی، تصویری ملموس از زندگی ایرانیان مهاجر و چالش‌های عاطفی و اجتماعی آن‌ها ارائه می‌دهد. روایت داستانی چندلایه و شخصیت‌پردازی دقیق، امکان همدلی با شخصیت‌ها و درک پیچیدگی‌های روابط انسانی را فراهم می‌کند؛ همچنین رمان حاضر به مسائلی همچون تابوهای فرهنگی، قضاوت اجتماعی و نقش خانواده در مواجهه با بحران‌ها می‌پردازد و مخاطب را به تأمل دربارهٔ ارزش‌های فردی و جمعی وا می‌دارد.

خواندن کتاب تمنای وصال را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعهٔ این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های اجتماعی و عاشقانه، کسانی که دغدغهٔ مهاجرت، هویت، روابط خانوادگی و آسیب‌های روحی دارند، مناسب است؛ همچنین برای افرادی که به‌دنبال روایت‌هایی دربارهٔ زندگی ایرانیان خارج از کشور و چالش‌های آن هستند.

بخشی از کتاب تمنای وصال

«یک هفته از رفتن پرهام می‌گذشت و من مانند سابق در لاک تنهایی خودم به سر می‌بردم که بهرخ تماس گرفت و گفت یک سری به شرکتشان بزنم! وقتی به آنجا رفتم با استقبال گرم بهرخ و بابک روبه‌رو شدم. آن‌ها مرا به اتاق رئیس بردند. همانجا بود که فهمیدم برایم کار پیدا کرده‌اند. رئیس شرکت پس از پرسیدن سؤالاتی رسما از من دعوت کرد تا از صبح روز آینده کارم را در شرکت آغاز کنم. قرار شده بود برای سبک‌تر شدن حجم کار من و بهرخ یک کار مشترک را ارائه دهیم و یک روز او به شرکت برود و یک روز من. از خوشحالی در پوست خودم نمی‌گنجیدم. بعد از بازگشت از آنجا یکراست به خانهٔ پدرم رفتم تا جریان را با آن‌ها در میان بگذارم. مادرم با شنیدن پیدا شدن کار، اشک چشمانش را پاک کرد و برایم آرزوی موفقیت کرد. می‌دانستم که او بیش از هر کسی خوشحال می‌شود!

شروع کار روحیهٔ تازه‌ای به من بخشید و حس مسؤولیت و موجودیت را در من زنده کرد. طوری که وجود این تغییر محسوس را همهٔ اطرافیانم حس کردند، حتی فراز و فاخته هم که بدون عروسی زندگی مشترکشان را آغاز کرده بودند خیلی خوشحال شدند و ابراز شادمانی می‌کردند. و من همهٔ این تغییرات و شادی‌ها را مدیون بهرخ بودم. به همین دلیل در صدد تشکر کردن از او و همسرش برآمدم و تصمیم گرفتم در اولین فرصت به آن‌ها سری بزنم. هر چند این فرصت کمی دیر به دست آمد اما بالاخره موفق شدم به دیدنشان بروم. عصر یک روز جمعه بود که آماده شدم و از خانه بیرون رفتم، سر راهم به بازار رفتم و پس از خریدن هدیه‌ای گران‌قیمت و یک سبد گل به خانه‌شان رفتم تا رسما تشکر کنم! زمانی که پشت در حیاط قرار گرفتم دستم را بلند کردم تا زنگ را فشار دهم... هنوز دستم به زنگ نرسیده بود که در باز شد و هیکل مردی جوان در برابر دیدگانم ظاهر شد... برای لحظه‌ای چشمگیر هر دو مات و مبهوت به همدیگر نگاه کردیم، اصلاً انتظار دیدنش را نداشتم، با ناباوری نالیدم:

ـ به... راد؟»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۷۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۴۱۵ صفحه

حجم

۲۷۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۴۱۵ صفحه

قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
تومان