
کتاب آنی برای تو خویشم
معرفی کتاب آنی برای تو خویشم
کتاب آنی برای تو خویشم سروده فرزاد کاج و ویراسته زینب صبوریزاده توسط نشر حکمت کلمه منتشر شده است. این مجموعه در قالب شعر معاصر فارسی سروده شده و دغدغههای عاشقانه، تنهایی، امید و رنج را در بستر زبانی تصویری و احساسی روایت میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب آنی برای تو خویشم
کتاب آنی برای تو خویشم مجموعهای از شعرهای معاصر است که در سال ۱۴۰۲ منتشر شده و فضای آن سرشار از مضامین عاشقانه، اندوه، امید و جستوجوی معنای حضور است. شاعر در این دفتر، با بهرهگیری از تصاویر طبیعت، عناصر روزمره و زبان استعاری، تجربههای زیسته و احساسات شخصی خود را به شعر بدل کرده است. این مجموعه در بستری از دغدغههای انسانی و عاطفی شکل گرفته و شعرها اغلب با لحنی صمیمی و گاه سوگوارانه، به روایت فقدان، دلتنگی و تمنای وصال میپردازند. شعرهای این کتاب، در کنار بیان رنج و جدایی، لحظاتی از امید، روشنایی و میل به رهایی را نیز به تصویر میکشند. آنی برای تو خویشم در ادامهی جریان شعر معاصر فارسی، تلاش دارد با زبانی امروزی و تصاویر بدیع، تجربههای عاطفی و انسانی را بازتاب دهد.
چرا باید کتاب آنی برای تو خویشم را خواند؟
مجموعه شعر آنی برای تو خویشم، تجربههای عاطفی و انسانی را با زبانی تصویری و سرشار از استعاره روایت میکند. خواننده با ورقزدن شعرهای آنی برای تو خویشم با طیفی از احساسات انسانی مانند عشق، دلتنگی، امید و رنج روبهرو میشود. این کتاب فرصتی برای همدلی با لحظات ناب و تلخ زندگی است و میتواند الهامبخش تأملی تازه بر روابط انسانی و معنای حضور باشد.
خواندن کتاب آنی برای تو خویشم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به شعر معاصر فارسی، دوستداران ادبیات عاشقانه و کسانی که دغدغههای عاطفی، تنهایی و امید را در زندگی خود تجربه میکنند، مناسب است؛ همچنین به کسانی که بهدنبال زبانی تصویری و احساسی در شعر هستند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب آنی برای تو خویشم
«قسم بر شرم ماه... بر دامان آسمان شب
قسم بر سوسوی اختران دوخته بر دامان لیلی
قسم بر سیل آه یاران ز غم که شب را مسلخ جنون کردهاند
قسم بر هر نفس، که حبس است غریبانه در زندان سینهام
قسم بر شعاع شرارانگیز آتشی که گدازد سینهٔ قرقاولان
قسم بر داد و آهی که از نای سوتهدلان به گوش خلق فسونگشته
از جور زمان میرسد
به زخمی که بر پیکر قلبها نشسته، قلمها شکسته
که یارای سرسپردگی در میان بهت چشمان شیدا نمانده.
به راهت
به دیدار چشمت
به دلدادن بر ارغنون نوایت
تو را هر قدم با دل خویش، فارغ از موج همهمه،
به رسوایی شب با طلوع فجری که دلها را قراری نماند؛
تو را فارغ از بند آسیمهها
تو را ای تبسّم بر جان آیینهها
تو را دوست دارم!»
حجم
۳۲۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۰ صفحه
حجم
۳۲۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۰ صفحه