تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب دوباره فکر کن
معرفی کتاب دوباره فکر کن
معرفی کتاب دوباره فکر کن
کتاب الکترونیکی «دوباره فکر کن (قدرت دانستن چیزهایی که نمیدانیم)» نوشتهٔ «آدام گرانت» و ترجمهٔ حسین گازر، اثری در حوزهٔ روانشناسی و توسعهٔ فردی است که توسط نشر اندیشه مولانا منتشر شده است. این کتاب به بررسی اهمیت بازنگری در باورها، عادتها و دانستههای فردی و جمعی میپردازد و با مثالها و پژوهشهای متنوع، مخاطب را به ارزش تردید و پرسشگری دعوت میکند. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دوباره فکر کن
«دوباره فکر کن» اثری است که در آن «آدام گرانت» به موضوع بازنگری در باورها و اهمیت انعطافپذیری ذهنی میپردازد. این کتاب در دورهای نوشته شده که سرعت تغییرات اجتماعی، علمی و فناوری بسیار بالاست و بسیاری از دانستههای پیشین به سرعت کهنه میشوند. نویسنده با تکیه بر پژوهشهای روانشناسی و مثالهایی از دنیای واقعی، نشان میدهد که چگونه پافشاری بر باورهای قدیمی میتواند مانع رشد فردی و جمعی شود. کتاب به سه بخش اصلی تقسیم شده است: تجدیدنظر شخصی، تجدیدنظر در دیگران و تجدیدنظر جمعی. هر بخش با روایتهایی از زندگی افراد، شرکتها و جوامع مختلف همراه است و به بررسی موانع ذهنی و اجتماعی بازنگری میپردازد. «گرانت» با اشاره به رویدادهای تاریخی، تجربیات شخصی و مطالعات علمی، تلاش میکند نشان دهد که بازنگری نه نشانهٔ ضعف، بلکه نشانهٔ خرد و رشد است. این کتاب در فضایی میاننسلی و با زبانی قابلدسترسی، به دغدغههای روزمره و چالشهای فکری انسان معاصر میپردازد.
خلاصه کتاب دوباره فکر کن
پیام اصلی «دوباره فکر کن» بر اهمیت بازنگری در باورها و عادتهای ذهنی تأکید دارد. نویسنده با روایت داستانهایی از آتشنشانان، کارآفرینان، سیاستمداران و دانشمندان، نشان میدهد که موفقیت و بقا در دنیای امروز بیش از هر چیز به توانایی کنار گذاشتن دانستههای قدیمی و پذیرش ایدههای تازه وابسته است. کتاب با مثالهایی مانند ماجرای آتشسوزی درهٔ مان و تصمیم خلاقانهٔ واگنر داج، به این نکته میپردازد که گاهی اوقات تنها راه نجات، رهاکردن ابزارها و باورهای قدیمی است. «گرانت» توضیح میدهد که ذهن انسان تمایل دارد به دانستههای قبلی وفادار بماند و تغییر را تهدیدی برای هویت خود تلقی کند. او با بررسی سوگیریهای شناختی مانند سوگیری تأیید و اثر دانینگ-کروگر، نشان میدهد که حتی افراد باهوش نیز ممکن است در دام تعصب و اطمینان کاذب گرفتار شوند. کتاب بر این باور است که تفکر علمی و عادت به پرسشگری، کلید رشد فردی و اجتماعی است و بازنگری در باورها نه تنها نشانهٔ ضعف نیست، بلکه راهی برای یادگیری، خلاقیت و موفقیت پایدار به شمار میآید.
چرا باید کتاب دوباره فکر کن را خواند؟
این کتاب با مثالهای ملموس و پژوهشهای روانشناسی، نشان میدهد که چگونه بازنگری در باورها میتواند مسیر زندگی و کار را تغییر دهد. «دوباره فکر کن» به مخاطب کمک میکند تا با شناخت سوگیریهای ذهنی، از دام تعصب و اطمینان کاذب رها شود و با ذهنی بازتر به مسائل نگاه کند. مطالعهٔ این اثر فرصتی است برای تمرین انعطافپذیری ذهنی و یادگیری مهارتهایی که در دنیای متغیر امروز ضروریاند.
خواندن کتاب دوباره فکر کن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای افرادی مناسب است که به دنبال رشد فردی، بهبود تصمیمگیری و افزایش خلاقیت هستند. همچنین برای مدیران، معلمان، دانشجویان و هر کسی که با تغییرات و چالشهای فکری روبهروست، میتواند الهامبخش باشد. «دوباره فکر کن» به ویژه برای کسانی که میخواهند سوگیریهای ذهنی خود را بشناسند و در مواجهه با ابهام و تغییر، واکنش بهتری نشان دهند، مفید است.
فهرست کتاب دوباره فکر کن
بخش اول: تجدیدنظر شخصی - فصل اول: یک واعظ، دادستان، سیاستمدار و دانشمند؛ بررسی قالبهای ذهنی مختلف و اهمیت تفکر علمی در بازنگری باورها. - فصل دوم: عالم بیعمل و خودویرانگر؛ نقش اعتمادبهنفس و نقاط کور ذهنی در مقاومت برابر تغییر. - فصل سوم: لذت اشتباه کردن؛ ارزش اشتباه و یادگیری از خطاها. - فصل چهارم: باشگاه مشتزنی خوب؛ اهمیت تعارض سازنده و گفتوگو برای رشد فکری. بخش دوم: تجدیدنظر در دیگران - فصل ششم: دشمنی بر سر الماس؛ بررسی تعصبات گروهی و چگونگی تغییر نگرشها. - فصل هفتم: مروجان واکسن و بازجویان خوشاخلاق؛ روشهای مؤثر برای متقاعدسازی و شنیدن فعال. بخش سوم: تجدیدنظر جمعی - فصل هشتم: گفتوگوهای احساسی؛ نقش احساسات در تغییر باورهای جمعی. - فصل نهم: بازنویسی کتب درسی؛ اهمیت آموزش بازنگری و یادگیری مادامالعمر. - فصل دهم: این همان راه همیشگی انجامش نیست؛ امنیت روانی و پذیرش اشتباه در محیط کار و زندگی. - فصل یازدهم: فرار از کوتهبینی؛ جستوجوی معنا و شادی در زندگی با ذهنی باز و منعطف.
بخشی از کتاب دوباره فکر کن
«در کل دژه پخش شده و به سمت آنها در حال پیشروی است. ارتفاع زبانههای آتش گاه تا ده متر میرسید. سرعت آتشسوزی به حدی زیاد بود که میتوانست در کمتر از یک دقیقه ناحیهای به وسعت دو زمین فوتبال را بسوزاند. تا ساعت ۵:۴۵ دقیقه، کاملاً مشخص شده بود که حتی محصور کردن آتش هم جوابگو نبوده و مبارزه بیفایده است؛ داج با فهمیدن این موضوع بلافاصله به گروه دستور داد تا به سمت بالای ده بدوند. آتشنشانان مجبور شدند تا به سرعت از شیبی بسیار تند و از میان علفهایی در مسیر سنگلاخی که ارتفاعشان تا زانو هم میرسید بالا بروند. ظرف هشت دقیقه، این افراد حدود ۳۵۰ متر را پشت سر گذاشتند و کمتر از دویست متر تا بالای تیه فاصله داشتند. آتشنشانان به اندازهٔ کافی از آتش دور شده بودند ولی آتش بهسرعت در حال پیشروی بود. در این لحظه داج دست به کاری زد که اعضای گروه گیج و متعجب شدند. او به جای دور شدن از آتش، خم شد و جعبهٔ کبریتی را بیرون آورد. کبریتها را روشن کرد و آنها را روی علفها انداخت. بعد از حادثه یکی از افراد گروه گفته بود: «فکر کردیم داج عقلش رو از دست داده. آتیش درست پشت سرمون بود. به خودمون گفتیم آخه چرا باید مسیرمون رو آتیش بزنه؟ این دیگه چه کاریه؟» آن عضو گروه احتمالاً در آن لحظه با خودش این طور فکر میکرد: «این داج حرومزاده داره با این کار من رو به کشتن میده.»
حجم
۶٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۶٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه