
کتاب گاهی اوقات خجالتی
معرفی کتاب گاهی اوقات خجالتی
معرفی کتاب گاهی اوقات خجالتی
کتاب الکترونیکی «گاهی اوقات خجالتی» نوشتهٔ جولی بلایون با ترجمهٔ عرشیا عالینژاد و تصویرگری دانگ خوآ تران توسط نشر برکه آبی منتشر شده است. این کتاب تصویری برای کودکان بالای سه سال مناسب است و به موضوع خجالت و احساسات کودکان میپردازد. داستان با نگاهی شاعرانه و کودکانه، موقعیتهایی را روایت میکند که در آنها خجالت به شکلهای مختلفی در زندگی روزمره دیده میشود. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب گاهی اوقات خجالتی
«گاهی اوقات خجالتی» اثری تصویری و کودکانه است که با زبانی ساده و تصاویری رنگارنگ، به احساس خجالت در کودکان میپردازد. این کتاب در سال ۱۴۰۳ منتشر شده و برای گروه سنی خردسال و کودک طراحی شده است. نویسنده با بهرهگیری از مثالهایی ملموس از طبیعت و اشیای پیرامون، تلاش میکند خجالت را به عنوان احساسی طبیعی و مشترک معرفی کند. روایت کتاب از زبان کودکی بیان میشود که در طول روز با موقعیتهای مختلفی روبهرو میشود و در هرکدام نشانههایی از خجالت را در خود یا اطرافش میبیند. تصاویر کتاب نقش مهمی در انتقال حس و فضای داستان دارند و به کودک کمک میکنند تا با شخصیت اصلی همذاتپنداری کند. این کتاب در قالب داستانی کوتاه و روزمره، به کودکان نشان میدهد که خجالت داشتن امری رایج است و میتوان دربارهٔ آن صحبت کرد.
خلاصه کتاب گاهی اوقات خجالتی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!داستان با ورود آرام نور خورشید به اتاق آغاز میشود و راوی کودک، با دقت به جزئیات روزمره نگاه میکند. او متوجه میشود که حتی خورشید، رادیو، غلات صبحانه و دریا هم میتوانند خجالتی باشند، هرچند کسی آنها را اینگونه نمیبیند. در مسیر مدرسه، راوی به صدای موجها گوش میدهد و در مدرسه نیز اشیایی را میبیند که به نظرش خجالتیاند؛ مثل دانههایی که آرام جوانه میزنند یا کتابهای قدیمی که دوست ندارند ورق بخورند. کودک به احساس خجالت خود و دیگر بچهها اشاره میکند، زمانی که دور زمین بازی قدم میزنند و منتظر دعوتی برای بازی هستند. او آرزو دارد روزی بتواند احساساتش را با دیگران در میان بگذارد، اما هنوز جرأتش را پیدا نکرده است. در پایان روز، برادرش منتظر او میماند و با هم به ساحل میروند، دربارهٔ اتفاقات روز صحبت میکنند و کودک کمکم احساس راحتی بیشتری در بیان افکارش پیدا میکند.
چرا باید کتاب گاهی اوقات خجالتی را خواند؟
این کتاب با روایت ساده و تصاویر دلنشین، به کودکان کمک میکند احساس خجالت را بهتر بشناسند و آن را در خود و دیگران بپذیرند. مثالهایی از طبیعت و زندگی روزمره، به کودک نشان میدهد که خجالت داشتن امری طبیعی است و میتوان دربارهٔ آن صحبت کرد. این اثر میتواند نقطهٔ شروعی برای گفتوگو میان والدین و کودکان دربارهٔ احساسات باشد و به رشد عاطفی کودک کمک کند.
خواندن کتاب گاهی اوقات خجالتی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
برای کودکان خردسال و والدینی که میخواهند دربارهٔ احساس خجالت با فرزندشان صحبت کنند مناسب است. همچنین مربیان مهدکودک و آموزگاران پایههای ابتدایی میتوانند از این کتاب برای آموزش مهارتهای اجتماعی و عاطفی بهره ببرند.
فهرست کتاب گاهی اوقات خجالتی
- شروع روز: روایت آغاز صبح و ورود نور خورشید به اتاق و مقایسهٔ آن با خجالت.- مسیر مدرسه: توجه به صداهای طبیعت و احساسات درونی کودک.- مدرسه و اشیای خجالتی: مشاهدهٔ اشیایی که به نظر کودک خجالتیاند و اشاره به رفتارهای بچهها در زمین بازی.- گفتوگو با برادر: بازگشت به خانه، صحبت دربارهٔ اتفاقات روز و تلاش برای بیان احساسات.- پایان روز: نشستن کنار ساحل و پذیرش احساسات خود.
بخشی از کتاب گاهی اوقات خجالتی
«در ابتدای روز، نور خورشید به آرامی از بین پردههای اتاق وارد میشود.در طول روز، نور آفتاب گرمایش را آرام آرام به شهر کوچک ما میدهد.با این حال، هیچ کس خورشید را خجالتی نمیداند.زمانی که پدر بیدار میشود تا رادیوی خودش را در آشپزخانه تنظیم کند، خورشید به هر جایی که دوست دارد میرود.بعضی اوقات رادیو ساکت است و گاهی صدای خشخش میدهد.با این حال هیچ کس رادیو را خجالتی نمیداند.صبحانه همیشه خیلی سریع و کوتاه است. همهٔ افراد خانواده عجله دارند.هیچ کس وقت ندارد غلاتی را که در زیر شیر تهنشین شدهاند بخورد. هیچ کس وقت ندارد متوجه شود غلات صبحانه هم میتوانند خجالتی باشند.امروز در مسیر مدرسه حرف زیادی برای گفتن نداشتیم. پس با دقت به صدای موجهای آرام و کوچک گوش کردم.بهنظرم گاهی اوقات دریا هم خجالتی است.»
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۲ صفحه
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۲ صفحه