کتاب پناهگاه بی پناه (خاطرات بازماندگان بمباران پناهگاه پارک شیرین کرمانشاه)
۴٫۵
(۱۷)
خواندن نظراتمعرفی کتاب پناهگاه بی پناه (خاطرات بازماندگان بمباران پناهگاه پارک شیرین کرمانشاه)
«پناهگاه بی پناه (خاطرات بازماندگان بمباران پناهگاه پارک شیرین کرمانشاه)» را مهناز فتاحی (-۱۳۴۷) گردآوری کرده است. کتاب در سه فصل دربردارنده کلیاتی راجع به واقعه بمباران، تاریخ و چگونگی رخدادن آن و همچنین خاطرات بازماندگان این حادثه دلخراش است. در فصل آخر نیز نویسنده مدارکی شامل نام شهدا، همراه عکسهای آنها و بازماندگان، را برای خوانندگان این کتاب قرارداده است.
در مقدمه کتاب میخوانیم:
پارک شیرین کرمانشاه. پارک شیرینی که ماجرایی تلخ را روایت میکند. بیستوششم اسفند سال ۱۳۶۶. هفتادوهشت نفر در این روز شهید و بیش از دویست نفر زخمی میشوند. کودکان و زنانی که به پناهگاه پارک شیرین پناه برده بودند. انگار هنوز نالهها و فریادهای آنان از این پارک شنیده میشود.
اینجا کودکان و زنانی بودند که میخواستند زنده بمانند. به پناهگاه رفته بودند تا در امان بمانند. مردانشان آنها را در این پناهگاه پناه داده بودند و خیالشان راحت بود که خانوادههایشان در امان میمانند. به همین خاطر، رفتنشان بسیار غمانگیز و دردناک بود.
بارها و بارها این سؤال در ذهنم شکل گرفت و با خودم گفتم: راستی! آیا تا به حال کسی در مورد پناهگاه چیزی نوشته است؟
با تحقیق و پیگیریهایی که انجام دادم فهمیدم که منابع و مستنداتی وجود نداشت. تا کنون کسی خاطرات بازماندگان را ثبت و ضبط نکرده بود. با اینکه این حادثه یکی از دلخراشترین حوادث جنگ بود؛ اما منابع و مستنداتی در این زمینه موجود نبود. حادثهای چنین بزرگ در گذر زمان بیاهمیت رها شده بود. به دنبال کتابی پژوهشی در مورد پناهگاه هرجا را جستوجو کردم و فهمیدم هنوز حتی مقالهای هم در این مورد نوشته نشده است.
خاطرات این حادثۀ تلخ و بزرگ باید ثبت و ضبط میشد تا در تاریخ مقاومت مردم استان کرمانشاه به یادگار بماند؛ حادثهای که باید خیلی زودتر از اینها به آن پرداخته میشد؛ اما با وجود اهمیت زیاد آن، فقدان منابع و مستندات در این زمینه بهخوبی حس میشد. درست روی همین پناهگاه، ادارۀ کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و موزۀ فرهنگی دفاع مقدس بنا شده بود؛ اما در دل همین اداره نیز مستندات و منابعی در مورد حادثه یافت نشد.
از حوزۀ هنری، برای تمام ادارات و ارگانهایی که آن زمان درگیر این ماجرا بودند، نامه تهیه کردم. کار سختی بود. ماجرا برمیگشت به سال ۱۳۶۶ و همه میپرسیدند: «تازه یادتان افتاده؟ میدانید چند سال گذشته است؟ انتظار دارید از آن زمان چه کسی بتواند برای شما حرف بزند؟ اصلاً آن آدمها کجا هستند؟»
**
در صورت تمایل به خرید نسخه چاپی این کتاب با کد شرکت در مسابقه، میتوانید با دفتر فروش انتشارات به شماره ۶۱۹۴۲ - داخلی ۳۱۹ تماس بگیرید.
زندگان
بردیا یادگاری
گل سنگسیدهاشم حسینی
مرغ شَلبهناز ضرابیزاده
تا کربلا...گروه نویسندگان
۳۱ روز و پنج انگشتمحمداسماعیل حاجیعلیان
آفتاب خراسان؛ پنج قصه از امام رضا برای کودکانمرتضی دانشمند
شش گوشهحامد حجتی
مهاجر مهربانمحسن مطلق
فاطمیون: زندگینامه و حکایتهای شنیدنی از چهل شهید لشکر فاطمیونگروه نویسندگان
مقاومت در سوسنگرد: خاطرات علی بالشیسیدقاسم یاحسینی
قلهی فریادمحمدعلی آقامیرزایی
خاکریزهای دورهگرد: خاطرات علی لطفیساسان ناطق
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۱۰ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۱۰ صفحه
قیمت:
۹۳,۰۰۰
۴۶,۵۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
ابتدای کتاب از انتهاش جالب تره چون در آخرکم کم داستان ها تکراری میشن اما در کل کتاب خوبیه و میتونه ماهایی رو که خداروشکر در زمان جنگ حضور نداشتیم یکم با دفاع مقدس و زجر هایی که هموطنانمون کشیدن
چقدر باخوندن این کتاب گریه کردم،کاش میشد ازش فیلم درست کرد من که کرمانشاهیم تا حالا این چیزارو نمیدونستم،باید از خانم فتاحی یه تشکر ویژه کرد،باید فیلمشو ساخت باید این کتاب به دست همه برسه تاهمه بدونن مردم ما چی
خیلی خاطرات زیبایی بود والبته غم انگیز.اشک انسان درمی آید.تشکرازخانم فتاحی به خاطراین کتاب زیبا.درموردبمباران شیمایی سردشت نیزچنین کتابی نیازه فک کنم نوشته نشده اگه هست دوستان عزیزراهنمایی کنند.
سلام خسته نباشین عالیه
خیلی خوب یود
حتما باید نسخه الکترونیک رو بخریم تا بتونیم در مسابقه شرکت کنیم؟ اگر کسی نسخه چاپی رو داشته باشه چطور میتونه شرکت کنه؟
متن کتاب حالت تحقیقه یا داستان مانند؟؟؟؟
چقدر از خواندن این کتاب ناراحت شدم جنگی که آثارش هنوز باقیست واقعا خانواده ی این شهیدان چقدر صبر و پایداری داشتن وقتی بش فکر میکنم تصورش هم سخته درود بر مردم مبارز و فداکار کرمانشاه
عالی بو د . به نظر من اگه به فیلم تبدیل بشه خیلی عالیتر میشه وهمه استفاده میبرند.
کار تحقیقی خوبی انجام شده.