کتاب شهرزاد، دختر شرقی (جلد دوم، شهربازی شگفت انگیز) محمدرضا سرشار + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب شهرزاد، دختر شرقی (جلد دوم، شهربازی شگفت انگیز)

کتاب شهرزاد، دختر شرقی (جلد دوم، شهربازی شگفت انگیز)

انتشارات:به نشر
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب شهرزاد، دختر شرقی (جلد دوم، شهربازی شگفت انگیز)

معرفی کتاب شهرزاد، دختر شرقی (جلد دوم، شهربازی شگفت انگیز)

کتاب الکترونیکی «خناب‌هایپوانه» (تروهتودت نوجوان به نشر) اثری از محمدرضا سرشار و فاطمه فدایی است که توسط نشر به‌نشر منتشر شده است. این کتاب در قالب داستانی ماجراجویانه و گروهی، به روایت زندگی و اتفاقات نوجوانان و کودکان در جزیره‌ای خیالی می‌پردازد. شخصیت‌های متنوع و رنگارنگ، فضای کودکانه و دغدغه‌های اجتماعی و تربیتی، از ویژگی‌های این اثر هستند. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب شهرزاد، دختر شرقی (جلد دوم، شهربازی شگفت انگیز)

«خناب‌هایپوانه» داستانی است که در فضایی فانتزی و جزیره‌ای خیالی روایت می‌شود. نویسندگان، با بهره‌گیری از شخصیت‌هایی با پیشینه‌های فرهنگی مختلف، ماجراهایی را خلق کرده‌اند که در آن کودکان و نوجوانان با چالش‌هایی مانند گم‌شدن، ترس، دوستی، همکاری و مسئولیت‌پذیری روبه‌رو می‌شوند. داستان در چند بخش و ماجراهای پیوسته پیش می‌رود و هر بار شخصیت‌ها با مشکلی تازه مواجه می‌شوند که باید با کمک یکدیگر آن را حل کنند. فضای داستان، ترکیبی از واقعیت‌های زندگی روزمره و عناصر خیال‌انگیز است؛ از جمله حضور ربات‌ها، حیوانات سخنگو و شخصیت‌هایی با ویژگی‌های اغراق‌آمیز. کتاب با نگاهی به مسائل تربیتی و اجتماعی، تلاش می‌کند اهمیت دوستی، همدلی، شجاعت و کار گروهی را به تصویر بکشد. روایت داستان در بستری از اتفاقات هیجان‌انگیز و گاه طنزآمیز شکل می‌گیرد و مخاطب را با خود همراه می‌کند.

خلاصه کتاب شهرزاد، دختر شرقی (جلد دوم، شهربازی شگفت انگیز)

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!داستان با معرفی نورا، دختری نه‌ساله و اهل جزیرهٔ ماهی آغاز می‌شود که برادرش خالد ناپدید شده است. نورا با نگرانی به دنبال او می‌گردد و در این مسیر با شهرزاد، دختری تازه‌وارد و مهربان، همراه می‌شود. شهرزاد و نورا با کمک دوستانی از ملیت‌های مختلف، جست‌وجوی خود را در جزیره آغاز می‌کنند. در این میان، شخصیت‌هایی مانند باربا (دختر خودخواه و مسئول معدن)، کوپانو (ماهیگیر)، تی‌تی (آدم‌آهنی)، و حیواناتی مانند موش و خفاش، هر یک نقشی در پیشبرد ماجرا دارند. ماجراها با گم‌شدن خالد، دزدیده‌شدن یاقوت‌ها، خرابکاری در شهربازی و اتفاقات مدرسه ادامه پیدا می‌کند. بچه‌ها با همکاری و شجاعت، معماها را حل می‌کنند؛ از نجات خالد از تلهٔ شکار گرفته تا پیدا کردن یاقوت‌ها و روبه‌رو شدن با ترس‌هایشان در مدرسهٔ متروکه. در هر بخش، دوستی، همدلی و تلاش جمعی برای حل مشکلات، محور اصلی داستان است. روایت، با طنز و هیجان، مخاطب را به دل ماجراهای کودکانه و دغدغه‌های نوجوانانه می‌برد، بی‌آنکه پایان داستان را افشا کند.

چرا باید کتاب شهرزاد، دختر شرقی (جلد دوم، شهربازی شگفت انگیز) را خواند؟

این کتاب با روایت ماجراهای گروهی و پرهیجان، به موضوعاتی مانند دوستی، همکاری، شجاعت و مسئولیت‌پذیری می‌پردازد. شخصیت‌های متنوع با پیشینه‌های فرهنگی مختلف، فضای داستان را رنگارنگ و جذاب کرده‌اند. داستان، علاوه بر سرگرمی، به مسائل تربیتی و اجتماعی نیز توجه دارد و مخاطب را به فکر دربارهٔ اهمیت همدلی و کار گروهی وا می‌دارد. همچنین، عناصر خیال‌انگیز و طنزآمیز، فضای داستان را برای نوجوانان و کودکان دلپذیرتر می‌کند.

خواندن کتاب شهرزاد، دختر شرقی (جلد دوم، شهربازی شگفت انگیز) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای نوجوانان و کودکان علاقه‌مند به داستان‌های ماجراجویانه و گروهی مناسب است. همچنین برای کسانی که دغدغه‌هایی مانند دوستی، حل مسئله، شجاعت و همکاری دارند، می‌تواند الهام‌بخش باشد. والدین و مربیان نیز می‌توانند از این کتاب برای آموزش غیرمستقیم مفاهیم تربیتی بهره ببرند.

بخشی از کتاب شهرزاد، دختر شرقی (جلد دوم، شهربازی شگفت انگیز)

«صبح دل‌انگیزی بود. نور خورشید همه جای جزیرة ماهی را روشن کرده بود. موج‌های آرام دریا؛ ساحل را نوازش می‌کرد. نورا -دختر نه ساله و سبزه‌روی عرب- دستش را سایبان چشم‌هایش کرده بود و با نگرانی دورو برش را نگاه می‌کرد. او کوپانو را دید که سوار قایق کوچکش روی دریا بود. نورا با عجله برای او دست تکان داد. بعد دست‌هایش را دو طرف دهانش حلقه کرد و فریاد زد: کوپانو! تو خالد را ندیده‌ای؟کوپانو که مشغول نی‌زدن بود. با دیدن نوراء نی را کنار گذاشت و پاروزنان به طرف ساحل آمد:- نه. قرار بود امروز با هم برویم ماهیگیری. هر چه منتظرش ماندم. نیامد.آاشک در چشم‌های سیاه و درشت نورا حلقه زد. ناراحت و نگران به طرف رکش نود رفت. کنار سنگ نشست و به آن تکیه داد. اشک‌هایش مثل دانه‌های مروارید. روی صورتِ کشیده‌اش می‌غلتید. بعد هم زانوهایش را در سینه‌اش جمع کرد. سرش را روی زانوهایش گذاشت و چشم‌هایش را بست.چیزی نگذشته بود که صدای آشنایی تَوّجهش را به خود جلب کرد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

حجم

۸٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان