کتاب وش وش، وشی، وشان، سیاوش
معرفی کتاب وش وش، وشی، وشان، سیاوش
«وشوش، وشی، وشان، سیاوش» نام رمانی نوشته محمدرضا یوسفی (-۱۳۳۲) نویسنده و نظریهپرداز ادبیات کودکان و نوجوانان است که به تازگی منتشر شدهاست:
وشی روی نقشه داشت گم میشد که دودکشهای بلند کورههای آجرپزی را پیدا کرد. از نوک بعضی از آنها دود به آسمان میرفت، وشی گفت: «راه فرار از دست اصغر زیگیل همین دودکشها هستند. وَشان خواست فرار کند، از این دودکش بالا رفت. به نوک آن رسید و اگر نوکرهای اصغر زیگیل به او نرسیده بودند به آسمان رفته بود و الان رو یکی از همین ابرها برای خودش بارانبازی میکرد. میدانی اصغر زیگیل سلطان دودکشهای جهان است. همهٔ کارگرهایی که توی کورهپزخانهها کار میکنند، مشتری او هستند. به دنیا هیچی ترسناکتر از راههایی که به کورهپزخانهها میرسند و اتاقکهایی که کارگرها در آنجا زندگی میکنند، نیست. وَشان همیشه خداخدا میکرد تا نوبت پخش کورهپزخانهها به او نیفتد، چقدر از آنجاها میترسید و همیشه با یکی دیگر به آنجا میرفت. او فکر میکرد اگر تنها به کورهپزخانهها میرفت یکی از آجرهای آنجا میشد و زیر دست و پا نابود میشد.
قطاری از دل شهر میآمد و تا اعماق پایین شهر میرفت. شیشههای آینهای داشت و میشد موهای پریشان و صورتهای زیبا را توی آن دید. مانند اژدهایی زمین را میکند و از جهان تاریکیها میگذشت و تا به روشنایی میرسید، آژیر میکشید. وشی گفت: «دودکش کورهپزخانهها را ببین بهجای درخت از زمین سبز شدهاند.»
حجم
۹۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۹۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
نظرات کاربران
وااااای سرسام گرفتم. این اولین کتابیه که نمیخوام ادامهش رو بخونم. با اینکه خیلی مقاوت کردم و تا نزدیکای نصفش رفتم جلو. خدایا یه چیز خوب باید بخونم بشوره ببره. متاسفانه خیلی بد بود. حتی بدتر از دفتر شعر یک
یک کتاب خیلی خوب برای کسایی که سیاوش شاهنامه رو دوست دارن؛ کمابیش با همون حال و هوای حزین و البته این بار در فضایی سوررئالیستی... یک سیاوش تو دنیای امروز که اولش وش وشه بعدش وشیه بعد وشانه و در