کتاب آبروی از دست رفته کاترینا بلوم
معرفی کتاب آبروی از دست رفته کاترینا بلوم
کتاب آبروی از دست رفته کاترینا بلوم نوشتهٔ هاینریش بل و ترجمهٔ شریف لنگرانی است. انتشارات خوارزمی این رمان معاصر آلمانی را منتشر کرده است.
درباره کتاب آبروی از دست رفته کاترینا بلوم
کتاب آبروی از دست رفته کاترینا بلوم برابر با یک رمان معاصر و آلمانی است که در ۵۸ فصل نوشته شده است. این رمان با واژگونکردن کامل قواعد کتابهای ژانر معمایی، داستان خود را با اعتراف به یک جرم آغاز کرده و مخاطب را به دل گسترهای از احساسات، کشتهشدن شخصیتها و فوران اجتنابناپذیر خشونت میبرد. در دورهای که خبرنگاران از هیچ اقدامی برای جذابکردن قصهشان دریغ نمیکنند، کتاب «آبروی از دست رفتهٔ کاترینا بلوم»، بسیار ملموس و نزدیک به واقعیت جلوه میکند. این اثر حاوی داستان زن جوانی است به نام «کاترینا» که بهعنوان مستخدم و پیشخدمت کار میکند. او یک شب را با مردی سر میکند که بعداً معلوم میشود مشکوک به فعالیتهای تروریستی است. پلیس کاترینا را بازجویی میکند. به زودی بیگناهی کاترینا ثابت میشود، اما طی این مدت، حریم خصوصی کاترینا اول از سوی پلیس و بعد مطبوعات زرد مورد حمله قرار میگیرد و آبرو و زندگی کاترینا نابود میشود. کاترینا به روی خبرنگاری که بیشترین نقش را در بیآبروکردن او داشته، اسلحه میکشد. با او همراه میشوید؟
خواندن کتاب آبروی از دست رفته کاترینا بلوم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آلمان و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره هاینریش بل
هاینریش بل در سال ۱۹۱۷ به دنیا آمد و در ۱۹۸۵ از دنیا رفت. بیشتر کتابهای این نویسندهٔ آلمانی برندهٔ نوبل دررابطهبا جنگ جهانی است. او در ۲۰سالگی پس از دریافت دیپلم در یک کتابفروشی مشغول به کار شد، اما سال بعد همزمان با آغاز جنگ جهانی دوم به خدمت سربازی فراخوانده شد و تا ۱۹۴۵ را در جبهههای جنگ بود. با اینکه خانوادهاش با نازیها و حزب ناسیونال سوسیالیسم مخالف بودند، در ابتدا با آنها همدلی داشت. نامههایی که او از جبههٔ جنگ به دوستدختر و همسر آیندهاش «آنه ماری» مینوشت، بهخوبی این مدعا را اثبات میکند. پس از زخمیشدن در جبههٔ شرق، دیدگاهش تغییر کرد و به عمق فاجعهٔ جنگ و جنایت رژیم نازی پی برد. در سال ۱۹۴۷ اولین داستانهای خود را منتشر کرد و با چاپ «قطار به موقع رسید»، در سال ۱۹۴۹ مشهور شد. در ۱۹۵۱ با برندهشدن در جایزهٔ ادبی گروه «۴۷» برای داستان «گوسفند سیاه» موفق به دریافت اولین جایزهٔ ادبی خود شد. در ۱۹۷۱ ریاست انجمن قلم آلمان را بر عهده گرفت و تا ۱۹۷۴ ریاست انجمن بینالمللی قلم را پذیرفت. در سال ۱۹۷۲ بهعنوان دومین آلمانی پس از «توماس مان»، جایزهٔ ادبی نوبل را از آنِ خود کرد. هاینریش بُل عاشق مردمان ساده و بیغلوغش است و قهرمانان داستانهای او درماندگان و شکستخوردگانند، اما بُل آنها را شکستخورده نمیداند. از جمله مهمترین آثار هاینریش بل میتوان اشاره کرد به کتابهای «قطار به موقع رسید»، «بیلیارد در ساعت نهونیم»، «عقاید یک دلقک»، «سیمای زنی در میان جمع»، «آبروی ازدسترفتهٔ کاترینا بلوم»، «شبکه امنیتی» و «از وقتی که جنگ درگرفت تا وقتی که جنگ تمام شد».
بخشی از کتاب آبروی از دست رفته کاترینا بلوم
«البته بسیار تأسفانگیز است حال که بهپایان نزدیک میشویم کمتر صحبت از هماهنگی در گزارش است و امید بسیار ناچیزی بهآن میتوان داشت. بهجای همدلی، تفرقه و برخورد پیدا شدهاست. باید اجازهٔ این سؤال را داشت که آخر چرا؟ زن جوان سرحال و خوشحال بهمیهمانی رقصی معمولی میرود، و چهار روز بعد تبدیل بهقاتلی میشود (چون در اینجا قضاوت نمیکنیم، بلکه گزارش میدهیم، باید بهنقل واقعیتها اکتفا کرد.)، در واقع وقتی خوب نگاه کنیم میبینیم علت گزارشهای «روزنامه» است. میان دو مرد، که از مدتهای بسیار بسیار مدید با هم دوست بودهاند، ابتدا کدورت و عاقبت زد و خوردی رویمیدهد. و زنهایشان بهیکدیگر ناسزا میگویند. همدردی پذیرفته نشدهاست، بلی، عشق پذیرفتهنشده. وقایعی سخت ناخشنودکننده. مردی شادمان که زندگی، مسافرت و تجمل را دوستدارد ___، چنان بهخود بیتوجه میشود که بوی بدنش بههر جا میرود، آنجا را پر میکند! حتی بعضیها متوجه بوی دهانش هم شدهاند. تصمیم بهفروش ویلایش میگیرد، و گذارش بهبانک رهنی میافتد. زنش «دنبال کاری دیگر» میگردد، چون شک ندارد که در مرحلهٔ دوم خواهدباخت. حتی این زن بااستعداد حاضر است کاری در سطح کمی بالاتر از فروشنده، بهعنوان «مشاور تزئینان داخلی» در یک مبلفروشی بزرگ بپذیرد، ولی بهاو میفهمانند که «سرکار خانم! مشتریانی که معمولاً از ما خرید میکنند همان کسانی هستند که شما با آنها بهمزدهاید.» بهطور خلاصه: اوضاع و احوال بههیچ وجه خوب نیست. دادستان هاخ در گوش دوستانش چیزی گفتهاست که جرأت گفتن آن را بهخود بلورنا ندارد: بهاحتمال زیاد بلورنا را بهعلت داشتن محظور بهعنوان وکیل نخواهندپذیرفت. چه خواهدشد، کار بهکجا خواهدانجامید؟ چه بهسر بلورنا خواهدآمد؟ اگر دیگر امکان ملاقات کاترینا را نداشتهباشد و دیگر نتواند دست او را در دستش بگیرد، چه خواهدشد؟ _ بیش از این نباید سکوت کرد! _ جای تردید نیست که او عاشق کاتریناست، ولی کاترینا نه. بلورنا کوچکترین امیدی ندارد، زیرا همه چیز، همه چیز ازان «لودویگ عزیز» است! و باید افزود که «دست در دست» گرفتن اینجا عملی یکطرفه است، زیرا عبارت از این است که وقتی میخواهد یادداشت یا پروندهای را بهکاترینا بدهد، دستش را روی دست او میگذارد، طولانیتر، شاید سه یا چهار _ حد اکثر پنجدهم ثانیه طولانیتر از حد معمول. آخر چگونه میتوان در این وضع هماهنگی پدیدآورد. حتی علاقهٔ شدیدش بهکاترینا او را وادار نمیکند _ دیگر باید گفت _ خودش را بیشتر بشوید. این واقعیت که تنها او توانستهاست کشف کند که اسلحهای را که با آن قتل صورتگرفتهاست کاترینا چگونه بدستآورده، موجب دلداریاش است.
__ کاری که بایتسمنه، مودینگ و همکارانشان از عهدهاش برنیامدهبودند _ شاید لغت «کشف» زیاد بجا نباشد، زیرا قضیه مربوط بهاقرار داوطلبانهٔ کنراد بایترز میشود که در این موقعیت اقرار کردهبود که یکی از نازیان قدیمی است، شاید بههمین دلیل باشد که تا بهحال توجهی بهاو نکردهاند. بههر حال، در کوئیر کمیسر سیاسی حزب نازی بودهاست و در آن موقع توانستهبوده کاری برای مادر خانم ولترزهایم انجام دهد . . . بههر حال، این هفتتیر یک هفتتیر قدیمی خدمت است، که آن را پنهان کرده، و از روی حماقت بهمناسبتی آن را بهالزه و کاترینا روزی نشاندادهاست؛ حتی یک بار سهنفری بهجنگل رفته و تمرین تیراندازی کردهبودهاند، کاترینا خوب تیراندازی میکردهاست و بهاو گفتهاست که وقتی دختری جوان بوده و در اتحادیهٔ تیراندازان پیشخدمتی میکردهاست، گاهی بهاو اجازه میدادهاند تیری بیندازد. بههر حال شب یکشنبه کاترینا از او خواهش میکند که کلید آپارتمانش را بهاو بدهد. و دلیل میآورد که مایل است مدتی تنها باشد، و آپارتمان خودش برایش مردهاست . . . ولی کاترینا شب یکشنبه را نزد الزه گذراند و باید اسلحه را صبح یکشنبه، پس از خواندن «روزنامهٔ» یکشنبه، که با لباس عربی بهپاتق روزنامهنگاران رفتهبود، از خانهٔ بایترز برداشتهباشد.»
حجم
۱۴۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه
حجم
۱۴۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه