
کتاب ناقوس نیمه شب
معرفی کتاب ناقوس نیمه شب
کتاب الکترونیکی ناقوس نیمهشب نوشتۀ فرانسیس لاتوم با ترجمۀ مریم مهدوی در انتشارات ققنوس چاپ شده است. این کتاب دربارۀ داستانی گوتیک است که در قرن هجدهم میلادی منتشر شده و به ماجراهای اسرارآمیز و ترسناک میپردازد.
درباره کتاب ناقوس نیمهشب
ناقوس نیمهشب (The Midnight Bell) رمانی گوتیک است که نخستین بار در سال ۱۷۹۸ میلادی منتشر شد. این اثر یکی از نمونههای برجسته ادبیات وحشت در قرن هجدهم بهشمار میرود. داستان با کنت کوئنبرگ، اشرافزادهای با دو پسر به نامهای آلفونسوس و فردریک، آغاز میشود. پس از مرگ کنت، آلفونسوس ارث پدر را بهدست میآورد و زندگی جدیدی را آغاز میکند. اما با وقوع حوادثی مرموز و تراژیک، او به همسرش آنا و برادرش فردریک مشکوک میشود که این شک و تردید به وقوع اتفاقات ناگواری منجر میگردد.
این رمان با بهرهگیری از عناصر گوتیک مانند قلعههای متروک، شبحها و رازهای پنهان، فضایی ترسناک و دلهرهآور را برای خواننده خلق میکند. ناقوس نیمهشب یکی از آثاری است که جین آستین در نوشتن رمان نورثنگر ابی از آن الهام گرفته است.
فرانسیس لاتوم (Francis Lathom) نویسندهای انگلیسی در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی بود که بیشتر بهخاطر رمانهای گوتیک خود شناخته میشود. او در سال ۱۷۷۴ متولد شد و در سال ۱۸۳۲ درگذشت. از دیگر آثار او میتوان به رمانهای The Castle of Ollada و The Mysterious Freebooter اشاره کرد.
کتاب ناقوس نیمهشب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای علاقهمندان به ادبیات گوتیک و داستانهای ترسناک و مرموز مناسب است.
بخشی از کتاب ناقوس نیمهشب
«کنت آلفونسوس برادرش را بسیار دوست میداشت، خود را شریک غم او میدانست و حاضر بود نصف داراییاش را بدهد و هر کاری بکند تا کمی از اندوه برادر بکاهد، اما آنا از اینهمه توجه و رسیدگی به فردریک دست بردارد! کنت آلفونسوس چنان درباره همسرش دچار توهم شده بود که میپنداشت آنا همچنان که عاشق اوست، مهر فردریک را نیز در دل میپرورد. با این حال، مرتب با خودش تکرار میکرد که عشق آنا به اوست که باعث شده به برادرش هم محبت کند. کنت آلفونسوس میدانست که تخم بدگمانی را شیطان در دل آدمی میکارد و همیشه با خود در کشمکش بود، اما بدگمانی ریشه در سرشتش داشت و همیشه نمیتوانست رامَش کند.
تا وقتی فردریک حضور داشت، تکتک حالات و حرکات او و آنا را زیر نظر میگرفت تا متقاعد شود اشتباه میکرده. کار به جایی رسید که میخواست بابت اندیشههای پلیدی که راجع به همسرش در ذهن داشت از او عذرخواهی کند، اما فکر کرد با این کار فقط راز ناپاکی قلبش را برای آنا آشکار میکند، رازی که آنا از آن خبر نداشت. و همین شد که تصمیم گرفت هرگز از فکرهایی که اعتبارش را خدشهدار میکنند چیزی به همسرش نگوید.
فرزند کوچک فردریک تنها چند ساعت پس از مرگ مادر زنده مانده بود و فرزند بزرگتر هم سه سال بعد از مرگ مادر از دنیا رفت. فردریک، که از اندوه مرگ همسر و فرزندش جان سالم به در برده بود، این بار گرفتار اندوهی بزرگتر شد و دخترش در آغوشش جان باخت! انگار بدبختیها تمامی نداشت. این شد که فردریک تصمیم گرفت آن ماتمکده را ترک کند و به سفر برود. پس سرسری و با عجله با برادر و زنبرادرش خداحافظی کرد و رفت.»
حجم
۲۵۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۴۶ صفحه
حجم
۲۵۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۴۶ صفحه