کتاب ۱۰۰۱ چیزی که جوان ها قبل از ترک خانه باید بدانند
معرفی کتاب ۱۰۰۱ چیزی که جوان ها قبل از ترک خانه باید بدانند
کتاب ۱۰۰۱ چیزی که جوان ها قبل از ترک خانه باید بدانند نوشتهٔ هری اچ هریسون و ترجمهٔ شبنم صیرفی است و انتشارات میم آن را روانهٔ بازار کتاب کرده است.
درباره کتاب ۱۰۰۱ چیزی که جوان ها قبل از ترک خانه باید بدانند
هر سال میلیونها جوان وارد جامعه میشـوند. و والـدین نگراناند که آنها چقدر میتوانند دوام بیاورند. چـرا کـه بررسیها نشان میدهد ۵۰درصد از آنها پنج یا شش سال بعد به خانه برمیگردند و مدتی میمانند. جای تردید نیست که والدین هر شب نگران آنها شوند. بعد هراسان بـه موبایـل فرزندشان زنگ میزننـد تـا هـزاران چیـزی را کـه فراموش کردهاند، به آنها بگویند، ولـی بچـههـا بـا تلفنهـای خـاموش در حـال جـشن گـرفتن دوران آزادیشان هستند. خبـر خوب این است که جوانها تقریبـاً ۱۰۰۰ چیـز لازم دارند بدانند تا مثل بزرگترها فکر و عمل کنند، کـه تقریباً همه در این کتاب گرد آمده است. این را هم به خاطر داشته باشید که زمان مناسب برای وارد شـدن به دوران بزرگسالی، همین دوران جوانی است. قرار است جوانها در کتاب ۱۰۰۱ چیزی که جوان ها قبل از ترک خانه باید بدانند با این مسائل آشنا شوند و سپس نکاتی را که نویسنده دربارهٔ هر مورد گوشزد میکند، فراگیرند:
آنها باید بدانند که زندگی آسان نیست، بنابراین دلسرد نمیشوند و به خانه برنمیگردند.
آنها باید بدانند که چگونه احمق به نظر نیایند، چون دیگران متوجهٔ حماقت آنها میشوند و آنگاه مجبور میشوند به خانه برگردند.
آنها باید یاد بگیرند که چطور کار پیدا کنند و پول در بیاورند تا مجبور نباشند به خانه برگردند.
آنها باید بدانند که کارشان را چطور نگه دارند و چطور ترفیع بگیرند تا اخراج نشوند و به خانه برنگردند.
آنها باید بدانند که چگونه با حقوق خود زندگی کنند تا بیپول نشوند و مجبور نشوند به خانه برگردند.
آنها باید بدانند که پول کجاست؛ بنابراین به کارهای زیانده نمیچسبند تا مجبور نشوند به خانه برگردند.
آنها باید بدانند چگونه وسایلشان را در اسبابکشی جابهجا کنند که شکسته یا گم نشود و مجبور نشوند به خانه برگردند.
آنها باید بدانند که از اعلام ورشکستگی جلوگیری کنند که مجبور نشوند به خانه برگردند.
آنها باید دربارهٔ روابط عاطفی آگاهی داشته باشند تا یک رابطهٔ ناخوشایند، آنها را مجبور به بازگشت به خانه نکند.
آنها باید یاد بگیرند چگونه بدون اینکه مادرشان کمک کند، بیدار شوند، لباسهایشان را بشویند و از خودشان مراقبت کنند، یا اینکه به خانه برگردند.
آنها باید از وجود ابزارفروشیهای معتبر و بزرگ آگاه شوند. بنابراین وقتی چیزی شکست، آنها به خانه برنمیگردند.
آنها باید بدانند که چگونه ماشین بخرند و از آن نگهداری کنند که مجبور نباشند ۵۰هزار دلار برای یک چیز بیارزش بپردازند و مجبور شوند به خانه برگردند.
آنها باید از واژگانی که بزرگسالان به کار میگیرند استفاده کنند تا به نظر نوجوان نیایند و مجبور نشوند به خانه برگردند.
آنها باید بدانند چگونه ثروتمند شوند که اگر لازم شد والدینشان بتوانند با آنها زندگی کنند.
آنها باید بدانند چه چیزهایی پلیس فدرال و ادارهٔ مالیات را خشمگین میکند، آنها مجبور میشوند پنهان شوند و به خانه برگردند.
آنها باید بدانند خداوند آنها را دوست دارد، حتی اگر هیچ کس آنها را دوست نداشته باشد، بنابراین یک بحران معنوی باعث نمیشود که به خانه برگردند.
آنها باید بدانند چه کارهایی نکنند تا مورد تعقیب قانونی قرار نگیرند و مجبور نباشند همهٔ پول خود را صرف وکیل کنند و به خانه برگردند.
آنها باید بدانند پایبند اخلاقیات باشند تا مجبور نباشند معیارهای ارزشیشان را از دست بدهند و به خانه برگردند.
آنها باید بدانند چطور مانند افراد بالغ رفتار و فکر کنند، زیرا در غیر این صورت مجبور میشوند به خانه برگردند.
خواندن کتاب ۱۰۰۱ چیزی که جوان ها قبل از ترک خانه باید بدانند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب ۱۰۰۱ چیزی که جوان ها قبل از ترک خانه باید بدانند را به جوانانی که میخواهند مستقل شوند و همچنین تمام پدران و مادران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ۱۰۰۱ چیزی که جوان ها قبل از ترک خانه باید بدانند
آنها باید بدانند:
شکست خوردن در روابط عاطفی، یکی از دلایل اصلی بازگشت بزرگسالانِ بچهصفت به خانه است.
با شخصیت و صفات شخص ازدواج کنند.
از تنها بودن نگران نشوند. خدا حتماً نقشههایی دارد.
تنها بودن راه خوبی است برای شناخت خود.
و اگر از خودشان خوششان نمیآید، رابطهشان هم با دیگران محکوم به فناست.
روابط عاطفی مانند هر چیز دیگری است: با کمی عشق شروع میشود، کمی آب میخواهد و حرارت زیاد خرابش میکند.
کسی که لبخند آنها را با لبخند پاسخ داد، پیشنهاد ازدواج نداده است.
خود را از درگیری احساسی با افرادی که از تعهد بیم دارند برحذر دارند. ازدواج، آنها را متعهد نخواهد کرد.
کسی را دنبال کردن، دائم از جلوی خانهاش رد شدن، و چیزهایی در مورد او در اینترنت گذاشتن، از علائم روانی بودن است، نه عاشقی.
زمانی که در اینترنت به دنبال پیدا کردن کسی میگردند، اینکه کسی بگوید دکتر مجرد است، به این معنی نیست که قبلاً ازدواج نکرده و هشت تا بچه ندارد.
اگر خدا را نمیتوانند در اتاق خوابشان راه بدهند، پس آنجا برای خودشان هم جای مناسبی نیست.
بعضی از مردم ترجیح میدهند پانزده ساعت در روز کار کنند، تا به خانه پیش کسی که دوستشان دارد بروند. و ازدواج هم آنها را تغییر نخواهد داد.
اگر با کسی رابطهٔ عاطفیشان را قطع کردند سعی نکنند باز هم با او رفت و آمد کنند.
دوستان جدیدی پیدا کنند.
اگر در جستجوی دوست بدون عیب هستند، مطمئناً تمام زندگی را در تنهایی و ناامیدی سپری خواهند کرد.
هرگز موقعیتی را که بتوانند به کسی بگویند او چه قدر برایشان مهم است از دست ندهند.
زندگی با آنها هم کار آسانی نیست.
کلمات میتواند مانند رفتار، به همان سرعت، روابط را به هم بزند.
در هیچ کتاب مقدسی نیامده که اول طرف مقابل باید عذرخواهی کند!
باید زمان زیادی برای استحکام رابطهشان صرف کنند تا مراسم عروسی.
خیلی از زوجها این اشتباه را مرتکب میشوند.
اگر دائم باید ملاحظهٔ طرف مقابل را بکنند، زمان آن رسیده که کفش ورزشی نو را بپوشند و فرار کنند.
نباید در روابط جنسی تنوعطلبی کنند. روابط باید مقدس شمرده شود.
اگر طرفین جلوگیری نکنند، ۸۵ درصد امکان حاملگی هست، ولی اگر از قرص ضد حاملگی درست استفاده کنند این امکان ۸ درصد میشود.
استفاده از وسایل ضد حاملگی به آن راحتی که فکر میکنند نیست. بعضی از آنها نیاز به آموزش دارد.
قرصهای ضدبارداری، خطر بیماری قلبی و فشار خون و لخته شدن خون را افزایش میدهد. همچنین موجب حالت تهوع و زیاد شدن اشتها میشود.
اکثر بچههای تک والدینی، فقط مادر دارند.
سقط جنین خاطرهٔ تلخی است که برای تمام عمر در یاد والدین خواهد ماند.
اگر تاریخچهٔ اعتبار بانکی کسی که با او نامزد هستید متزلزل است، ازدواج، او را فرد مسئولی نخواهد کرد.
خیلی از ازدواجهای بادوام، شروعش با جشن عروسی مختصری بوده است.
زمانی که رحم و بخشش و محبت و ملایمت از یک رابطه رخت بربست، عشق هم دیری نخواهد پایید.
اگر شخصی قلب آنها را چند بار شکسته است، باز هم این کار را خواهد کرد.
قبل از ازدواج فارغالتحصیل شوند.
مشاورهٔ ازدواج برای این است که بفهمند آیا هر دو به اندازهٔ ازدواج بزرگ شدهاند یا خیر.
اولین عامل طلاق، مشکلات مالی است.
بچهدار شدن هیچ کمکی به وضع مالیشان نخواهد کرد.
زوجها باید انتظارات و واقعیات را قبل از ازدواج روی یک کاغذ بنویسند.
مثلاً آیا آنها انتظار دارند که با حقوق معلمی در قصر زندگی کنند؟
با ازدواج نمیتوانند او را تغییر دهند. یک آدم غیرعادی همیشه غیرعادی است.
هنر «از دید دیگری دیدن» را بیاموزند.
دوستان قدیمی دبیرستان، به ندرت برای ایجاد روابط عاطفی در بزرگسالی مناسباند.
خانمها بنا بر طبیعتشان با مشکلات مالی مثل حملهٔ اتمی برخورد میکنند و مردها انگار مسابقهٔ فوتبال نگاه میکنند.
پسانداز برای بازنشستگیشان را از روز بعد از ماه عسل شروع کنند.
انتقادات کوچک هر روزه، گردن کلفتی کردن، و زیر قول زدن، چیزهایی هستند که ازدواج را به ناکجاآباد میبرند.
اگر در رابطهشان شکست خوردهاند، قربانی نیستند. آنها هم نیمی از مشکلاند.
یک ازدواج پایدار، دو انسان قوی میخواهد.
به یکدیگر احساس قدردانی و احترام بدهند.
حجم
۸۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۸۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه