دانلود و خرید کتاب اولین زنان آزاد متی وینگست ترجمه میترا کرد
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب اولین زنان آزاد

کتاب اولین زنان آزاد

نویسنده:متی وینگست
انتشارات:سنجاق
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب اولین زنان آزاد

کتاب اولین زنان آزاد نوشتهٔ متی وینگست و ترجمهٔ میترا کرد است. نشر سنجاق این کتاب شعر را به‌صورت الکترونیک منتشر کرده است.

درباره کتاب اولین زنان آزاد

کتاب اولین زنان آزاد (The first free women) برابر با اشعاری از راهبه‌بانوهای باستان است. گفته شده است که این کتاب شما را در مسیرتان متوقف خواهد کرد. این اثر را گنجینه‌ای باارزش از صدای بانوانی دانسته‌اند که مسیر رسیدن به آزادی و رهایی از خود را بیان کرده‌اند. می‌دانیم که شعر عرصه‌های گوناگونی را درنوردیده است. در طول قرن‌ها هر کسی از ظن خود یار شعر شده است و بر گمان خود تعریفی از شعر به‌دست داده است. حضور شعر در همهٔ عرصه‌ها از رزم و بزم گرفته تا مدرسه و مسجد و خانقاه و دیر و مجلس وعظ، همه و همه گویای این مطلب است که شعر، بی‌محابا، زمان، مکان و جغرافیا را درنوردیده و در هفت‌اقلیم جان و جهان به دلبری پرداخته است. آمیختگی شعر با فرهنگ مردم و اندیشه‌های اجتماعی، این هنر را زبان گویای جوامع بشری ساخته است؛ بدان‌گونه که هیچ جامعه‌ای از این زبان بارز، برای انتقال اندیشه‌هایش بی‌نیاز نبوده است. گاهی شعری انقلابی به پا کرده است و گاه انقلابی، شعری پویا را سامان داده است.

نشر سنجاق زیرمجموعهٔ «طاقچه» برای ناشر- مؤلفان است. نشر سنجاق از صفر تا صد انتشار کتاب کنار مؤلفان و مترجمان است و آن‌ها را با ارائهٔ باکیفیت تمام خدمات لازم، پشتیبانی و همراهی می‌کند. این نشر سفارش انتشار کتاب و اثر در هر حوزه‌ای (داستان و رمان، کتاب‌های علمی، کتاب شعر، تبدیل پایان‌نامه به کتاب و…) را می‌پذیرد. کتاب‌ها با این انتشارات، منتشر می‌شوند، می‌توانند به‌دست میلیون‌ها مخاطب برسند و نویسنده می‌تواند با فروش کتابش درآمدی ماهانه کسب کند. این انتشارات برای افرادی است که می‌خواهند کتاب جدیدی منتشر کنند و برای افرادی است که پیش از این، کتابی منتشر کرده‌اند و اکنون می‌خواهند نسخهٔ الکترونیکی آن را منتشر کنند.

خواندن کتاب اولین زنان آزاد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران شعر جهان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب اولین زنان آزاد

«"سومدها~حکمت بزرگ"

اولین بار که دارما را شنیدم،

لباس سفید جدیدی پوشیده بودم،

چیزی مرا فرا می‌خواند،

اما، کاملاً نمی‌توانستم درکش کنم،

بیشتر و بیشتر،

وقت خود را در اتاقم می‌گذراندم،

یک روز صبح هنگام صبحانه،

مادرم از من پرسید، چه خبر شده؟

بنابراین، به او گفتم.

مادرم گفت:

دنبال کردن مسیر بودا آسان نیست،

مخصوصاً برای کسی که عادت دارد

هر آنچه را می‌خواهد به دست آورد،

با پادشاه خوب آنیکاداتا ازدواج کن،

از هر آنچه که خانم‌های جوان از آن لذت می‌برند، لذت ببر،

لباس پوشیدن،

انتظار کشیدن

و رفتن به مهمانی‌های گران‌قیمت،

مانند عروسی

لذت ببر.

به او گفتم:

امروز شما می‌خواهید

این بدن را بپوشانید

و در یک عروسی بفروشید،

اما به زودی

آن‌ها را بی‌هزینه

به گورستان می‌فروشند،

ما گاوهایی هستیم که به دنبال تبریم،

ما گوشت نرمی هستیم

و در حال تعقیب

دندان‌های مار کبراییم،

ما کاه خشک

در حال تعقیب مشعلیم،

ما عاشقانی هستیم

که بازتاب‌های خود را دنبال می‌کنیم.

مادر

ما غذاهای رونده هستیم

در حلقهٔ کرکس‌ها،

دراز می‌کشیم و جشن آغاز می‌شود.

پدر و مادرم تماشایم می‌کردند

چاقوی تیز بلندی برداشته

و موهای سیاه بلندم را بریدم،

همان هنگام پادشاه آنیکاداتا وارد شد،

او به من نگریست

تیغه‌ای در یک دست

و دو فوت مو در دست دیگر،

سپس لبخند زد،

سومدها، تو با موهای کوتاه

حتی زیباتر به نظر می‌رسی،

به زودی همه زنان در پادشاهی ما

موهای خود را درست مثل تو

می‌تراشند،

بیا، عشقم

همه دنیا دنبال خوشبختی‌اند

من و شما در زمره

چند نفر خوش‌شانس خواهیم بود

که در این مسابقه برنده می‌شوند.

گفتم: ای پادشاه خوب،

اگر زندگی خود را

صرف دویدن

در پی چیزهای دنیوی کنیم،

خواهیم مرد

و صحیح خواهیم دوید،

سرقت چیزهایی که ما قصد به دست آوردن را داریم،

سرقت آتش برای چیزهایی که ما برای محافظت از آن‌ها داریم

غرق کردن مردمی که ما

می‌خواهیم به آن‌ها عشق بورزیم

و تبدیل شدن به دشمنانی که بیشتر شبیه خودمان هستند.

موهایم را به زمین انداختم.

آنیکاداتا زانو زد،

چند رشته را برداشت

و اجازه داد آن‌ها بیفتند،

سپس ایستاد و رو به پدر و مادرم کرد:

تو که مادرش هستی،

تو که پدرش هستی،

بگذارید سومادها برود،

شاید روزی مسیر را بیابد

و ممکن است او روزی برگردد

تا راه خانه را به ما نشان دهد.

خواهران من،

هوا تاریک شده

و خورشید در حال غروب است،

به زودی همۀ ما راه‌های

جداگانه‌ای را طی خواهیم کرد،

آیا می‌توانیم کمی بیشتر

اینجا بنشینیم و چیزی نگوییم؟

مسیر مانند یک آهنگ

بالا و پایین می‌رود

و در پایان

خود را خواهید دید،

همان طور که گمشده‌ای در دریا

سرانجام خود را

در ساحل شسته شده می‌یابد.

گوش کن

آیا می‌توانی نوای باد

در برگ‌ها را

که مثل موجی می‌آید بشنوی؟

ادامه بده،

دنیا را تکان بده،

خودت را رها کن.»

کاربر 9242011
۱۴۰۳/۱۰/۲۴

زنان از خلقت بشر دنبال آزادی بودن وبرای این هدف باسبک خودشان مبارزه میکردن ومطالعه این کتاب باعث شد به این فکر کنم برای چیزی که اعتقاد دارم تلاش کنمو واز نادیده گرفتن رسم ورسوم نترسم

حجم

۷۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۱۱ صفحه

حجم

۷۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۱۱ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان