دانلود و خرید کتاب ماجراهای اربی توماس کریستوس ترجمه الهه رمضانی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب ماجراهای اربی

کتاب ماجراهای اربی

امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب ماجراهای اربی

کتاب ماجراهای اربی نوشتهٔ توماس کریستوس و ترجمهٔ الهه رمضانی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این داستان برای کودکان نوشته شده است.

درباره کتاب ماجراهای اربی

کتاب ماجراهای اربی (ربات کوچولو فرار می‌کند) داستانی در ۲۲ فصل برای کودکان است. ماجرا چیست؟ در یک شب طوفانی یک ابر ربات خیلی هوشمند و ریزه‌میزه که برای رفتن به دنیای ناشناختهٔ فضا و کشف عجایب آن طراحی و اختراع شده بود، از کارخانهٔ ربات‌سازی فرار می‌کند. باتری «اُربی» خیلی زود تمام شد، اما خیلی زود «لینوس» این ربات کوچولو را پیدا می‌کند و آن‌ها با هم دوست می‌شوند و ماجراهای بامزه و درعین‌حال آموزنده‌ای می‌سازند.

خواندن کتاب ماجراهای اربی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ کودکان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب ماجراهای اربی

«۱۷. کِراله و اِدی

اسم آن دو تا دزدِ توی انباری کِراله و اِدی بود و توی یک واگن کهنۀ قطار در حومۀ شهر زندگی می‌کردند. آن‌ها خیلی با هم فرق داشتند. کراله موی تیره و فرفریِ پرپشتی داشت، ولی رفیقش اِدی کلۀ طاسی داشت که هر روز برقش می‌انداخت. آن‌ها همۀ وسایلشان را از جایی کش رفته بودند: لباس‌هایشان، رختخواب، تلویزیون، حتی نان صبحانه‌شان را هر روز از سوپرمارکت می‌دزدیدند. اما از نظر کراله، رئیس هر دو تایشان، این چیزها کافی نبود. او رؤیای بزرگ‌تری در سر داشت. ای کاش می‌شد یک بار چیز بزرگی را بچرخاند و پول خیلی زیادی گیرش بیاید که برای بقیۀ عمرش کافی باشد. بقیۀ مردم خواننده‌ها یا فوتبالیست‌های مشهور را الگوی خود قرار می‌دهند، اما کراله شیفتۀ آل کاپون بود، مشهورترین تبهکار کل تاریخ.

اما کراله و ادی به اندازۀ یک سال نوری از شهرت آل کاپون فاصله داشتند. آخرین باری هم که دست به دزدی زدند حسابی حمام کردند ــ البته نه با آب، بلکه با رنگ قرمز. تمیز کردن بدن و لباسشان خیلی طول کشید؛ آن‌ها شش تا صابون مصرف کردند تا توانستند آن رنگ چسبناک را از روی بدنشان پاک کنند. کراله همیشه فکر می‌کرد قربانی نوعی دزدگیر شده‌اند که رویشان رنگ پاشیده، ولی ادی بهتر می‌دانست چه اتفاقی افتاده با این‌که خیلی هم باهوش نبود: «رئیس، حرفم را باور کن، توی آن انباری یک ربات‌کوچک از گوشه‌ای بیرون پرید و اسلحه‌ای داشت که با جاروبرقی درست شده بود! با همان به ما شلیک کرد!»

کراله با اشارۀ دست حرف ادی را رد کرد و گفت: «یک ربات با تفنگی که از جاروبرقی درست شده؟ پسر، تو خیلی احمقی!»

ادی با لجبازی و در حالی که مثل بچه‌کوچولوها پاهایش را روی زمین می‌کوبید جواب داد: «خودم می‌دانم کمی احمقم، اما کور که نیستم!»

کراله عصبانی فریاد زد: «هی، تو! کله‌پوک! اگر این کارِ یک ربات باشد، من یک جارو را می‌خورم!» بعد تلویزیون را روشن کرد و ادامه داد: «حالا هم من را تنها بگذار! الآن تلویزیون یک فیلم جنایی داردکه دربارۀ یک تبهکار خیلی وحشی و خطرناک است!»

کراله فیلم‌های جنایی را خیلی دوست داشت! اما چون در اغلب این فیلم‌ها تبهکار آخر فیلم دستگیر می‌شد، همیشه ده دقیقه قبل از تمام شدن فیلم تلویزیون را خاموش می‌کرد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۲۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۱۱ صفحه

حجم

۴۲۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۱۱ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
۲۰,۰۰۰
۲۰%
تومان