کتاب عصر غول ها
معرفی کتاب عصر غول ها
کتاب عصر غول ها نوشتهٔ وینا دلمار و ترجمهٔ احمد قاضی است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب عصر غول ها
وینا دلمار کتاب عصر غول ها (A time for titans) را در پنج فصل نگاشته است. «گفتوگوهای دونفره»، «چشمانداز گذشته»، «سربازان و دولتمردان»، «ژنرالها و دیپلماتها» و «پرچمهای فرانسه و هائیتی و امریکا» عنوان فصلهای این رمان است. وینا دلمار در این اثر بخشی از تاریخ را در قالب یک رمان روایت کرده است. او بیان کرده است که تاریخ معاصر به دست مردان بزرگ شکل گرفته که میتوان از آنها با استعارهٔ «غولها» یاد کرد. ناپلئون بنا پارت، تامس جفرسون و توسن لووتور توانستند در اوضاع اجتماعی و سیاسی فرهنگی فرانسه، آمریکا و انگلستان دگرگونیهای بزرگی ایجاد کنند. رویدادهایی که در اینجا ثبت شدهاند، هیچکدام جعلی و مندرآوردی نیستند. چه چیزی برای جعلکردن وجود دارد؟ تاریخ در بیان سرگذشت قهرمانان نیرومند و بازگوکردن حوادث شورانگیز خود چه مطلبی را ناگفته باقی گذاشته است؟ اخبار هیجانانگیز دو قرن پیش هنوز به خسوف ابهام دچار نشدهاند. گفتههای رهبران جهانی آن دوران هنوز نقلقول میشود. از آن رهبران هنوز هم تجلیل به عمل میآید یا رفتار و کردارشان محکوم میشود. افکار و عقاید آنها هنوز هم بر امور کشورشان تأثیر میگذارد. چه به روزگار خوشی و چه در ایام سختی و تلخکامی، همۀ مردم سخنان آنها را تکرار میکنند و رفتار و کردار آنها به طرزی مرموز در مغز و اندیشۀ مردانی که هرگز تاریخ را مطالعه نکردهاند جای گرفته است.
خواندن کتاب عصر غول ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای تاریخی و علاقهمندان به قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب عصر غول ها
«بااینحال از آرامش خبری نبود. هر فرد سیاهپوست در درون خود آتشفشانی داغ و جوشان بود که با دیدن سرباز فرانسوی منفجر میشد. یکشبه رهبرانی ظهور میکردند و جای آنهایی را پر میکردند که کشته میشدند یا منحرف و فاسد میگشتند. هرکول دروئه یکی از این قهرمانان درخشان و نوظهور بود. به طوری که جاسوسان خبر میدادند، قسم خورده بود که کریستف را به خاطر ترک صفوف سیاهان به قتل خواهد رساند. چقدر این سیاهان متعصب و یکدنده هستند. روشامبو هنوز هم عقیده داشت که تنها راه علاج، کشتن فردفرد افراد جزیره و مسکونساختن مجدد آن با بردگان گینهای بود. خدایا چقدر این جزیرۀ محقر و ناچیز، مشکلآفرین و ناراحتکننده است. شاید بهترین راه این باشد که درخواست کند او را به فرانسه برگردانند. اما اگر لوکلر به این تب مبتلا شده باشد... . روشامبو کنسول اول را در نظر مجسم میکرد که میگوید: «برای شوهرخواهرم متأسفم، اما تحت فرماندهی تو روشامبو، ما سندومینیگ را دوباره فتح کردیم. سرنوشت چنین میخواست.»
لوکلر، آن بالا در خانۀ روی تپه، در رختخواب خود دراز کشیده بود. او بیش از روشامبو از واقعیت اوضاع و احوال آگاهی داشت. میدانست که تا این لحظه در ماه ژوئن سیصدودوازده نفر بر اثر ابتلا به تب محلی جان سپردهاند. ضمناً به خوبی میدانست که خودش هم مریض است. پزشک کشتی فرماندهی به او گفته بود که اضطراب و تشویش و کار زیاد او را از پای درآورده و هوای جزیره هم ابداً با وضع مزاجی او سازگار نیست. پزشک به لوکلر اخطار کرده بود: «کسی که قربانی تب این جزیره میشود ژنرال لوکلر، اینطور نیست که یک روز احساس کند مریض است و روز دیگر حالش بهبود پیدا کند و همینطور ادامه داشته باشد. افراد مبتلا به سرعت میمیرند. بعضیها فقط بعد از چند ساعت، اما من این را به شما میگویم قربان. هر وضعی که نشاط و مقاومت معمولی را از بین ببرد، موجب این بیماری میشود. شما باید به کنسول اول نامه بنویسید و به او اطلاع دهید که مریض هستید. شما باید درخواست یک جانشین برای اینجا بکنید.»
ـ تصور نمیکنم بتوانم این کار را بکنم.
ـ ژنرال، اجازه بفرمایید من این کار را برایتان انجام بدهم.
ـ نه، نه. از شما سپاسگزارم، اما لطفاً این کار را نکنید. شاید خودم بعد از بررسی موضوع نامهای بنویسم.
لوکلر نامه نوشته بود، اما نه برای کنسول اول، بلکه برای وزیر دریاداری. حالش به اندازۀ کافی خوب نیست و توان آن را ندارد که نامۀ مطبوعی برای کنسول اول بنویسد و در آن شرح دهد که پولین و پسر کوچکش چگونه در جزیره، خود را سرگرم میکنند. این درواقع نشانۀ کوچکی از ترس بود، چون او البته انتظار داشت که همین نامه را احتمالاً جلوی بناپارت بگذارند.»
حجم
۵۰۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۸۶ صفحه
حجم
۵۰۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۸۶ صفحه