کتاب کفش هایش
معرفی کتاب کفش هایش
کتاب «کفش هایش» نوشتۀ جوجو مویز و ترجمۀ رضوانه ارشادپور است و نشر دختر آفتاب آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب کفش هایش
رمان کفشهایش، داستانی جذاب است که به موضوعاتی چون دوستی، همبستگی میان زنان و اختلافات طبقاتی میپردازد. این کتاب زندگی ۲ زن از ۲ دنیای کاملاً متفاوت را به تصویر میکشد که بر اثر یک اشتباه ناخواسته با یکدیگر ارتباط پیدا میکنند و مسیر زندگیشان تغییر مییابد.
کفشهایش روایتگر داستان سم و نیشا است. سم، زنی از طبقۀ متوسط و پرمشغله است که در یک شرکت تبلیغاتی کار میکند. او با مشکلاتی چون شوهر بیکار و دغدغههای مالی دستوپنجه نرم میکند؛ اما نیشا، زنی ثروتمند و همسر یک مرد موفق است که به زندگی مرفه و پرزرقوبرق عادت دارد. هنگامی که در باشگاه، کیفهای ورزشی آنها به اشتباه با یکدیگر عوض میشود، سم ناچار میشود کفشهای گرانقیمت نیشا را بپوشد و از این طریق وارد دنیای متفاوت و پیچیدهای میشود.
از سوی دیگر، نیشا که اکنون ساک خود را ازدستداده، ناگهان با ورقههای طلاق روبهرو میشود و همه چیز خود را در خطر میبیند. او میفهمد تنها در صورتی میتواند اموالش را باز پس بگیرد که کفشهای گمشدهاش را پیدا کند. همین مسئله او را به سم نزدیک میکند و این آشنایی باعث میشود تا هر ۲ شخصیت به درکی تازه از زندگی و ارزشهای واقعی برسند.
جوجو مویز در رمان کفشهایش بهخوبی موفق شده است تضادهای اجتماعی و طبقاتی را با طنزی زیرکانه به تصویر بکشد. او همچنین بر اهمیت همبستگی زنان و دوستیهای میان آنها تأکید میکند و نشان میدهد که چگونه این روابط میتواند در مواجهه با چالشها و موفقیتها نقش تعیینکنندهای ایفا کند. کفشهایش همچون سایر آثار مویز، داستانی گرم و الهامبخش دربارهی قدرت دوستی و حمایت متقابل است.
خواندن کتاب کفش هایش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران رمانهای خارحی و طرفداران جوجو مویز پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کفش هایش
«متوجه میشود که دوباره در حال بحثی خیالی با مادرش است. افکارش را پس میزند و سعی میکند همانطور که در مقالهای آن را خوانده بود، آنها را درون جعبهای ذهنی قرار دهد و در خیالی ذهنی در جعبه را ببندد. این در مطلقاً بسته نمیشود. متوجه میشود که این روزها خیلی از این بحثهای خیالی کرده است: با سایمون سرکار، با کادرش، با زنی که دیروز در فروشگاه از او جلو زد. هیچ یک از این بحثها در زندگی واقعی از دهانش خارج نمیشوند. فقط دندانهایش را به هم میفشارد و سعی میکند نفس بکشد.»
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۶۴ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۶۴ صفحه