دانلود و خرید کتاب راه و رسم حکومت علوی باقر شریف القرشی ترجمه علی اصغر مقصودی
تصویر جلد کتاب راه و رسم حکومت علوی

کتاب راه و رسم حکومت علوی

معرفی کتاب راه و رسم حکومت علوی

کتاب راه و رسم حکومت علوی نوشتهٔ باقر شریف القرشی و ترجمهٔ علی اصغر مقصودی است. انتشارات نیستان هنر این کتاب را منتشر کرده است. این اثر در باب مدیریت جامعهٔ اسلامی است.

درباره کتاب راه و رسم حکومت علوی

کتاب راه و رسم حکومت علوی توصیفی از شیوۀ حکومت معصوم پس از حضرت محمد (ص) است. این کتاب، مراتب مختلف مدیریت جامعه بر اساس برنامۀ وضع‌شدۀ امام علی (ع) را بررسی و تحلیل کرده است؛ به بیان دیگر توصیف برترین حکومتی که روی زمین پدید آمده و وجه تمایزش تأکید بر حق و عدالت و بی‌اعتنایی به نفس و غرور حاکمان است. علامه باقر شریف القرشی با تأکید «سید محمدباقر صدر» به نبود آثار علمی و روشمند دربارۀ اهل‌بیت، ۴۳ عنوان کتاب در این زمینه تألیف کرده است. کتاب «راه‌ورسم حکومت علوی» از آخرین آثار اوست که با ترجمۀ علی اصغر مقصودی از عربی به پارسی برگردانده شده است. فصل‌های کتاب حاضر رویکردهای امام نسبت به دولت، قوۀ قضائیه، کارگزاران، سیاست‌های اقتصادی و سیاست‌های داخلی حکومت و همچنین عهدنامۀ مالک اشتر را بررسی و تشریح کرده است.

خواندن کتاب راه و رسم حکومت علوی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب تاریخ اسلام پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب راه و رسم حکومت علوی

«سیاست‌های اقتصادی حکومت امام (ع)

امام (ع) روش ویژه‌ای در سیاست‌های مالی داشت. از مهم‌ترین ویژگی‌های آن، این که اموالی را که در اختیار دولت بود اموالِ خدا و مردم می‌دانست و هزینه کردنِ آن را برای پیشرفتِ زندگیِ مردم و نجات‌یافتن‌شان از فقر و نیازمندی واجب می‌دانست. این موضوع فقط به مسلمانان اختصاص نداشت، بلکه شامل همهٔ اقلیّت‌های مذهبی که در سرزمین‌های اسلامی زندگی می‌کردند نیز می‌شد. از نظرِ او یهودیان، مسیحیان و صابئین نیز مانند مسلمانان در این اموال حقّی داشتند که در بحث‌های گذشته به آن اشاره شد.

امام (ع) فقر را یک مصیبت اجتماعیِ ویران‌کننده می‌دانست که لازم است با همهٔ امکانات با آن مبارزه کرد و آن را درهم‌کوبید.

توزیع اموال عمومی

یکی از روش‌هایی که امام (ع) در سیاست‌های مالیِ حکومتِ خود در پیش گرفت، توزیعِ بخشی از درآمدهای دولت در میانِ طبقاتِ نیازمندِ جامعه و اختصاصِ بخشی به توسعهٔ زیربنایی، مثل عمران و آبادی و اصلاحات کشاورزی و سایر فعّالیّت‌های مفیدِ اجتماعی بود.

می‌گویند روزی ابن‌نَبّاح ـ خزانه‌دار بیت‌المال ـ آمد و گفت: ای امیرالمؤمنین، بیت‌المال از طلا و نقره سرشار شده است. امام (ع) تکبیر گفت و همراه با وی حرکت کرد، و وقتی به محلّ بیت‌المال رسید این شعر را خواند:

هَذَا جَنَای وَ خِیارُهُ فِیهِ وَ کلُّ جَانٍ یدُهُ إِلَی فِیهِ

با وجودِ این‌که هر میوه‌چینی بهترینِ آن را به دهان می‌گذارد، این دست‌چینِ من است که بهترین‌های آن دست‌نخورده در میانِ آن باقی است.

سپس دستور داد پیروانش را از سراسر کوفه حاضر کنند. آن‌گاه همهٔ آن‌چه را که در بیت‌المال بود بین آنان تقسیم کرد، درحالی‌که می‌گفت: «ای طلاهای زرد و ای نقره‌های سپید! دیگری را فریب دهید!» تا جایی که دیگر هیچ دینار و درهمی در خزانه باقی نماند. سپس دستور داد آن‌جا را جارو کنند و همان‌جا دو رکعت نماز خواند.

یک‌بار مالی را برای او آوردند، آن را تقسیم کرد و قرص نانی اضافه آمد. آن را به هفت قسمت تقسیم و بین آنان توزیع کرد. بار دیگر مَشکی پُر از عسل برایش آوردند. آن را تقسیم کرد و پس از آن یتیمان را جمع کرد تا آن‌چه را که باقی مانده بود بخورند.

این راه و روش آن پیشوای برحق و پرچمدار عدالت دربارهٔ اموال عمومی بود؛ نه خود از آن بهره‌ای می‌برد و نه اجازه می‌داد وابستگانش از آن بهره‌برداری کنند.

مساوات در توزیع

امام (ع) روش خاصِّ خودش را در تقسیم اموال داشت و آن روش، توزیعِ مساویِ اموال بین مسلمانان بود. در این کار نه قومی را بر قومِ دیگر برتری می‌داد و نه دسته‌ای را بر دسته‌ای دیگر. این سیاست موجب بروز بحران‌های سیاسی متعدّد و گرفتاری‌های فراوانی شد، تا جایی که سپاهیانش بر او شوریدند و اعیان و اشراف با او به مقابله برخاستند و سرمایه‌داران قریش که در دورهٔ خلفای پیشین از بیت‌المال بهره‌ها می‌بردند با او به مخالفت پرداختند.

این روش امام (ع) با سیاست عمر مبنی بر فرق گذاشتن بین مسلمانان در بهره‌بردن از بیت‌المال و ترجیح‌دادنِ مجاهدان جنگ بدر بر دیگران و برتری‌دادنِ انصار بر غیرانصار، مغایرت داشت. سیاستی که باعث پیدایش طبقات جدید و بروز سرمایه‌داری در میان مسلمانان گردید.

امام (ع) این سیاست را به‌طور کامل مُلغی کرد و به راه و روشِ رسول‌خدا (ص) مساوات را در میان مسلمانان برقرار نمود. در جنگ صفین هنگامی‌که سپاهیان امام متزلزل شدند و به‌طرف معاویه تمایل پیدا کردند، ابن‌عبّاس به‌سوی امام (ع) شتافت و وضعیّت نظامی را تشریح کرد و از روی خیرخواهی گفت: ای امیرالمؤمنین، امتیازی به عرب نسبت به عجم و به قریش نسبت به سایرِ اعراب بده. امام نگاه تندی به او کرد و گفت: «آیا از من می‌خواهی که به‌وسیلهٔ ستم به پیروزی دست یابم؟ اگر مال خودم هم بود به تساوی بین آنان تقسیم می‌کردم، چه رسد به این‌که این‌ها مال خداست»»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۴۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

حجم

۱۴۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۳۴ صفحه

قیمت:
۱۱۴,۰۰۰
۳۴,۲۰۰
۷۰%
تومان