کتاب زمان و مکان، هفت در
معرفی کتاب زمان و مکان، هفت در
کتاب زمان و مکان، هفت در نوشتهٔ بوتو اشتراوس و ترجمهٔ مائده طهماسبی است. نشر قطره این دو نمایشنامهٔ آلمانی را منتشر کرده است.
درباره کتاب زمان و مکان، هفت در
کتاب زمان و مکان، هفت در دربردارندهٔ دو نمایشنامه با نامهای «زمان و مکان» و «هفت در» است. نمایشنامهٔ «زمان و مکان» در هشت پرده نگاشته شده و «یولیوس»، «اولاف»، «ماری اشتویبر» (دختری از خیابان)، «انسگر» (مرد بدون ساعت)، «سابینه» (زن پریشان)، «دوشیزه دوبه» (همکار زن)، «فرانک آرنولد»، «دینا» (زن خوابآلود)، «رودلف» (مرد با پالتو زمستانی) و مرد ناشناس شخصیتهای آن هستند.
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب زمان و مکان، هفت در را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نماشی و علاقهمندان به نمایشنامههای آلمانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب زمان و مکان، هفت در
«هیچ: کسی که سزاوار هیچ است به هیچ خواهد رسید.
مرد: بنابراین من قربانی یک تغییرم! من انسانی هستم که به رؤیای الکترونیکی رسیدم. من شمارهٔ یک در تحقیقات خواب بودم. من آدمی هستم که Tav رو به وجود آورد که کامل شدنش رو نخواست به انجام برسونه.
هیچ: بله، اما اون هوگن اشتوگ، کارگر لابراتوارت، اون کی بود؟
مرد: به نظر میرسه که تو ترجیح میدی راجع به آدم حقیری در حد و اندازهٔ خودت صحبت کنی! آره هوگن اشتوک در حد و قامت توئه. من دستگاهی اختراع کردم که میتونست رؤیاهای انسان رو عمیقاً نشون بده. روی صفحهٔ ویدیو ذخیره و جمعآوری میشد، میتونستی رؤیاهات رو مرور کنی و بهشون نگاه کنی این از فهم تو خارجه، نه؟ در مورد این موضوعات من...
هیچ: اتفاقاً خیلی جالبه، من با کمال میل بهت گوش میدم.
مرد: آه، تو اصلاً چه تغییر و توصیفی از کلمهٔ هستیِ انسان میتونی داشته باشی؟ موجودی که تغذیه میکنه، کار میکنه، میخوابه. یعنی یه موجود زنده. هر موجودی که میتونه یه برنامهٔ زنده داشته باشه و وقتی میخوابه میتونه خواب ببینه. هر انسانی میتونه، میفهمی من رو؟
هیچ: بله، سؤالم اینه که هوگن اشتوک چه جور آدمی بود؟
مرد: تو داری زجرم میدی! سعی من اینه که معنای این مقوله رو از نقطهنظر یک محقق و متفکر مطرح کنم. تحقیقاتی که در مرز وحشتناکش مسئله فردگرایی افراد رو به چالش میکشه. به همین خاطر در مواقع بدبختی و ناراحتی میتونه به شرایطی برسه که دست به چنین عملی بزنه: به رؤیاهاش بپردازه. من دارم سعی میکنم بهت تفهیم کنم که در حال حاضر من در مقابل «دستگاه رؤیاهام» که داره خالی میشه ایستادهام، و در این لحظه تنهاترین انسان روی کرهٔ زمینم.»
حجم
۹۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۷۸ صفحه
حجم
۹۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۷۸ صفحه