
کتاب هتل کالیفرنیا
معرفی کتاب هتل کالیفرنیا
کتاب الکترونیکی هتل کالیفرنیا نوشتۀ سحر صفایی در انتشارات آراسبان چاپ شده است. این کتاب درباره تجربه حضور روانشناسانه و فانتزی شخصیتهایی تاریخی در مکان رازآلود هتلی مرموز است.
درباره کتاب هتل کالیفرنیا
هتل کالیفرنیا رمانی داستانی با حالوهوایی نمایشی و سوررئال است که شخصیتهای تاریخی و شناختهشدهای مانند فرانسیس ویدوک، دونالد جان ترامپ، گریگوری راسپوتین، نیکولا تسلا، ادوارد مورفی و یک رفتگر بینام را در فضایی واحد گرد هم میآورد. آغاز داستان با نریشن مرموز و فضایی تاریک آغاز میشود: صحنهای بسته، اتاق ۳۶۹ هتل، نوری چشمکزن، نزدیکترین توصیف از یک محیط افسونگر که بهگونهای حس و حال یک کابوس یا نمایش آغازین را منتقل میکند. دو شخصیت اصلی گفتوگوکننده، سرگرد ادوارد مورفی و کارآگاه فرانسیس ویدوک هستند. مورفی با نگرانیهایی درباره آزمایش نظامی و اشتباهی در اتصال سیمها، ناگهان خود را در شرایطی عجیب میبیند—اتصالی که بار دیگر متوجه نقش «قوانین Murphy» میشود قوانینی که میگویند اگر چیزی میتواند اشتباه پیش برود، حتماً خواهد رفت تا اشتباه شود؛ حالا اما او اینجا گرفتار شده است. از سوی دیگر، ویدوک با ظاهری اسرارآمیز و کنجکاو، میخواهد بفهمد چه نیرویی مسئول بههمریختن این چرخه بوده است. دیالوگها و فضا، اشارههایی به جایگزینی ماسکهایی روانشناسانه، تجربههای تاریخی و شخصیتهایی با پیشزمینه فکری متفاوت دارند که هریک، تصویری خاص از معنا، سرگذشت یا اشتباه را میآورند. در این اقتباس نظریههای علمی و تاریخی – مثلا اشاره به آلبرت انیشتین و مفهوم گذر زمان – با نمایش تأثیرات روانی و استعاری درهم آمیخته شدهاند. حضور ترامپ، تسلا، راسپوتین و ویدوک، هر یک به دلیل شخصیت یا روایت تاریخی خود، لایههایی به سیاق نمایش یا کابوسگونه به فضا میشوند. گویی مخاطب وارد اتاق کابوسی تاریخی میشود که در آن میتواند با شخصیتهایی مهم، ورود و خروج داشته باشد و در عین حال با زبان دیالوگ تئاتری با آنها مواجه شود.
با توجه به آغاز کلامی یعنی «تلفن همراه خود را روی حالت سکوت قرار دهید» و معرفی اتاق ۳۶۹، فضایی نمایشمحور و منتظر مخاطبی که قرار است تجربهای تعاملی داشته باشد ساخته شده است. فضای اتاق با میز خاکگرفته، صندلی شکسته و کتابهای بینام، نمادی از مکانی فراموششده و در عین حال دارای راز است که ذهن را به دورانهای گذشته، کشفیات علمی، شهرآشوبی قدرت و ذهن بشر پیوند میدهد. در بخشی از گفتوگو، موضوع «مهار یک چی» یا کنترل نیروی ناشناختهای مطرح میشود که موید حضور یک عنصر ماورایی یا فوقعلمی در مرکز داستان است. حضور «کائنات» و تأکید بر آن که کارآگاه و سرباز در این چرخه گرفتار شدهاند، پیامی از تصادفگرایی یا سرنوشتگرایی را همراه دارد. این فضا، مخاطب را در یک تجربه روانشناختی درباره خطا، اجبار، غریببودن و سرنوشت بیرحم قرار میدهد. اگرچه تنها نمایشی از بخش محدودی از داستان در اختیار است، اما سبک روایت، نزدیک به نمایشنامه یا نمایش صحنهای تنظیم شده است. موضوع آزمایش، حادثهای در پایگاه هوایی، کشف اشتباه فنی و سپس انتقال شخصیت به مکان عجیب، همگی عناصر یک داستان تعلیقدار هستند که بین واقعیت و رمزآلودگی در نوساناند.
هتل کالیفرنیا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای مخاطبانی مناسب است که به تجربههای داستانی با ساختار صحنهای، ترکیب شخصیتهای تاریخی با فضاهای رمزآلود، و روایتهایی با فضایی روانی، سوررئال و نمایشمحور علاقه دارند.
بخشی از کتاب هتل کالیفرنیا
«ویدوک کمی فکر میکند: حتما دلیل محکمی پشت این اتفاق وجود داشته مثل؟
مورفی: (با چهرهٔ سوالی) مثل؟
ویدوک: یه قانون وجود داره که میگه اگر چیزی از دستتون افتاد به پرتترین گوشهٔ ممکن خواهد خزید درست مثل الان
مورفی: بله دقیقا... مثل الان من.... این هم که الان گفتین قانون منه اما نمیتونم دلیلی پیدا کنم برای پرت شدنم به اینجا
ویدوک: البته که منم نمیتونم ربطی پیدا کنم... اما خب کائنات دست به دست هم دادن تا ما...
مورفی: تا ما چی اقا؟
ویدوک: وظیفهٔ مهم یک کاراگاه چیه؟
مورفی: وظیفهٔ مهم یک کاراگاه چیه؟
ویدوک پوف کشیدهای میگوید و زیر لب میگوید
ویدوک: کلا نمیفهمه
گلویش را صاف میکند و وادامه میدهد
ویدوک: شما به کمک یک اقایی که میشناسم و همون بیرون منتظر ایستاده برو و یه گشتی بزن توی تاریخ و بهترین، اولین.. خلاصه حرفهایترین ادمها رو دور هم جمع کن سر یک؟.... مکث
مورفی: سر یک؟
ویدوک با کلافگی: یک جهنمی تا بتونیم این معضل رو حلش کنیم آقا
مورفی از جا بلند میشود..
مورفی: اهان.... اهان... فهمیدم
ویدوک دستش را به حالت دعا بلند میکند: سپاس گذارم که فهمیدی حالا ممکنه برید دنبال ماموریتی که بهتون محول شده و در نجات دنیا به ما کمک کنین
مورفی با غرور سرش را بالا میگیرد ویدوک دستش را میگیرد وبه سمت بیرون پرتش میکند
ویدوک: بیا برو گمشو دیگه تا نسل کل انسانها منقرض نشده
وگرنه خودم با دستای خودم نسل تو یکی رو منقرض میکنم
بعد از رفتن مورفی کاراگاه پشت میزش مینشیند و پاهایش را روی میزش میگذارد و سیگاری روشن میکند
در باز میشود و نیکولا تسلا وارد میشود
تسلا: این تصادف زیادی جالب نبود؟»
حجم
۲۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۰ صفحه
حجم
۲۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۰ صفحه