دانلود و خرید کتاب سایه الهه احمدی
تصویر جلد کتاب سایه

کتاب سایه

نویسنده:الهه احمدی
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب سایه

کتاب سایه نوشتهٔ الهه احمدی است. انتشارات آراسبان این رمان ایرانی را منتشر کرده است.

درباره کتاب سایه

کتاب سایه رمانی ایرانی نوشتهٔ الهه احمدی است. نویسنده در این رمان زندگی دختری به نام «سایه» را روایت کرده است. سایه در شغل و تحصیل موفق است، اما زندگی شخصی‌اش پر از رنج بوده است. مشکلات خانوادگی دردناکی که برای او به رخ داده‌اند، وجود او را سرشار از حس انتقام کرده است. او تنها و تنها برای انتقام زندگی می‌کند. او در تلاش است تا سر از رازهای زندگی پیچیدهٔ پدر و مادرش در آورد و همین کنجکاوی‌ها و حس انتقام سرنوشت او را به جاهای عجیبی می‌کشاند. چه ماجراهایی پیش روی سایه است؟ چه چیزی تا این حد حس انتقام را در او تقویت می‌کند؟ این رمان ایرانی را بخوانید تا بدانید.

خواندن کتاب سایه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های ایرانی و علاقه‌مندان به قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب سایه

«- پس حق انسانی من چی می‌شه؟ چرا فکر می‌کنید زن‌ها غیرت ندارند و حق ندارن غروری داشته باشند و باید مثل یک حیوون باهاشون رفتار بشه؟ من یک زنم و به همون اندازهٔ این مرد حق دارم! می دونید چقدر من از نظر عاطفی تحت فشارم؟ باید به کی بگم دیگه نمی‌تونم به این مرد تکیه کنم! نمی‌تونم بهش اعتماد کنم، شوهر یعنی چی؟ این مرد دیگه همسر من نمی‌شه! ایشون هیچ‌وقت نه هم درد بوده نه تکیه‌گاه نه پشتیبان! مگه یک زن همین‌ها را از مردش نمی‌خواد! من ندارم! پس چرا باید زندگی کنم؟! وقتی ایشون حتی کوچیکترین نیازهای من را برطرف نمی‌کنه من چرا باید همسرش بمونم؟ صرفا چون توی این اجتماع هیچ حقی ندارم؟ دقیقا حقم برابر با یک حیوون!!! باشه همه نیازهای من و این شوهر ختم بشه به هخوابگی! به مسائل جنسی، ولی اون هم از نظر من غیر ممکنه!

من نمی‌تونم سرم را روی سینه‌ای بذارم که متعلق به من نیست! دستی نوازشم کنه که قبل از من زن دیگه‌ای را بارها نوازش کرده! چه‌طور گوش بدم به نجواهای عاشقانه‌اش وقتی می‌دونم اونم مختص من نیست؟! می‌دونید چند بار توسط خانوادهٔ ایشون تحقیر شدم در امری که من در آن هیچ دخالتی ندارم؟ بارها بخاطر اینکه یک دختر به دنیا آوردم تحقیر شدم و این مرد هیچ وقت حمایتم نکرده و بر خلاف تحصیلاتش انگار تاثیرات تربینی و قومی قبیله‌ایش بیشتر در عقاید و رفتارشون تاثیر داشته. حضرت محمد (ص) اومد تا مردم ناآگاه و بی‌خردی که دخترهاشون را با قساوت قلب زنده به گور می‌کردند را راهنمایی و آگاه کنه چقدر احترام برای زن‌ها قائل بودند! اگر دختر دار بودند بد بود چرا خداوند فقط و فقط یک فرزند دختر به پیغمبر دادند! یا حضرت علی چه‌طور با حضرت فاطمه رفتار می‌کردند؟!

نفسی می‌کشم و نگاه به قاضی می‌کنم تا تاثیر حرف‌هایم را بببینم که لبخندی محو روی لبانش هست و با نیم نگاهی به رضا می‌گوید:

-حق با شماست! و مطمئناً هر آدم تحصیل کرده‌ای می‌تونه این را درک کنه که جنسیت بچه هیچ ربطی به مادر نداره و خواست خداونده! ولی می‌دونید که قانون اجازهٔ چند همسر بودن را به مرد داده و با توجه به اینکه شما ده سال نبودید این اجازه را به همسرتون می‌ده که همسر دیگه‌ای اختیار کند، ولی این را بدونید که این باعث نمی‌شه علاقهٔ دکتر نسبت به شما کم بشه و مطمئناً همان‌طور که گفتند، عدالت را بین شما رعایت می‌کنند و حق فرزند و حق طلاق با ایشون هست و بهتره با هم کنار بیایید.

انگار آب سرد روی تنم ریختند!! یک جورایی گفت همینه که هست و بدون حرف و توقع اضافه‌ای برو زندگیت را بکن! عصبی از نگاه پیروزمندانهٔ رضا کیفم را چنگ زدم و از اتاق دادگاه بیرون زدم! تا سوار ماشین شدم بغضم ترکید!!! جیغی کشیدم و با کف دست به فرمان کوبیدم، خانه برایم مثل قبر بود! زینب به سر خانهٔ و زندگی خودش رفته بود و اسما هم نبود و این سکوت من را بیشتر به جنون می‌کشاند! قرصی از روکشش جدا کردم و خواستم با آب بخورم و راحت بخوابم که با باز شدن در خانه از پنجره آشپزخانه دیدم که رضا با اسما وارد شدند، نفهمیدم چه‌طور خودم را به حیاط رساندم و چه‌طور دخترم را در آغوش کشاندم و عطرش را بوییدم! او هم بی‌تاب از دوری من محکم گونه‌ام را می‌بوسید و هق می‌زد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۳۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۲۰ صفحه

حجم

۳۳۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۲۰ صفحه

قیمت:
۱۰۰,۰۰۰
تومان