کتاب قتل عام در تلاتلولکو
معرفی کتاب قتل عام در تلاتلولکو
کتاب قتل عام در تلاتلولکو (به شهادت تاریخ شفاهی) نوشتهٔ النا پونیاتوسکا و ترجمهٔ زهرا نعیمی است. انتشارات دیدآور این کتاب تاریخ را که یک ناداستان است، منتشر کرده است.
درباره کتاب قتل عام در تلاتلولکو
کتاب قتل عام در تلاتلولکو (La noche de Tlatelolco) به قلم یک روزنامهنگار و نویسندهٔ اهل مکزیکِ فرانسوی نوشته شده است. این کتاب برابر است با وقایعنگاری جنبش دانشجویی و اجتماعیِ سال ۱۹۶۸ میلادی در مکزیک که در تاریخ این کشور ماندگار شد. النا پونیاتوسکا در این کتاب، پژواک صدای حزنانگیز روزهایی شده است که مکزیکیها از سر گذراندند. او که روزنامهنگار و رماننویسی معروف در مکزیک و برندهٔ چندین جایزهٔ ملی و بینالمللی است، در اثر حاضر اعتراض سیاسیاش را به مشخصنشدن آمارِ کشتهشدگان و ناپدیدشدگان حوادث دوم اکتبر تلاتلولکو نشان داده است. این ناداستان را بخوانید.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و بهدلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم همنوعان است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدفهای دیگر ناداستاننویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتواند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها و نقدهای ادبی.
خواندن کتاب قتل عام در تلاتلولکو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب بخشی از تاریخ مکزیک پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب قتل عام در تلاتلولکو
«تجمع دانشجویی در تلاتِلولکو به تیراندازی سنگین ختم شد.
همهٔ شهادتها حاکی از آن است که تیراندازیای که تجمع دانشجویی شب دوم اکتبر را، در میدان ترس کولتوراس، به تراژدی بدل کرد با ظهور ناگهانی منور بر بام ساختمان نونوآلکو ـ تلاتِلولکو آغاز شد.
ساعت پنجونیم چهارشنبه، دوم اکتبر ۱۹۶۸، حدود ده هزار نفر در محوطهٔ میدان ترس کولتوراس جمع شده بودند تا به سخنرانی دانشجویی اعضای شورای ملی اعتصاب، در بالکن طبقهٔ سوم ساختمان چیئوائوآ، گوش بسپارند. بیشترِجمعیت دانشجو بودند. مردان و زنان، بچهها، سالمندان روی زمین نشسته بودند، دستفروشها، زنان خانهدار با بچههایشان در بغل، ساکنان مجتمع، رهگذرانی که پا شل کرده بودند، تماشاچیان عادی و همهٔ کسانی که آمده بودند ببینند چه خبر است. علیرغم حضور پرتعداد پلیس و ارتش و نیروی گارد ویژه، جو آرام بود. دختران و پسران دانشجو اعلامیه پخش میکردند، کمکهای مردمی را در قلکهایی با نشان شورای ملی اعتصاب جمع میکردند، روزنامه و بروشور میفروختند. در طبقهٔ سوم ساختمان هم روزنامهنگاران داخلی بودند و روزنامهنگاران و عکاسان خارجی، که برای پوشش بازیهای المپیک، که ده روز بعد انجام میشد، به منطقه آمده بودند.
چند نفری از دانشجویان حرف زدند. یکی سخنرانی را شروع کرد و بعد، پسری دیگر از دانشگاه ملی گفت: «جنبش تحت هر شرایطی ادامه دارد.» یکی دیگر از پلیتکنیک گفت: «... آگاهی مدنی شکل گرفته است و خانوادهٔ مکزیکی سیاسی شده است.» دخترکی بسیار کمسن و سال از نقش مهم بریگادها گفت. سخنرانان به سیاستمداران و عدهای از روزنامهنگاران تاختند، و اعلام بایکوت برای روزنامهٔ ال سول کردند. از ورودی طبقهٔ سوم میشد گروهی از کارگران را با پارچهنوشتی در دست دید: «کارگران راهآهن از جنبش دانشجویی حمایت میکنند و از سخنان رومرو فلورس برائت میجویند.» گروه کارگران با تشویق و استقبال مواجه شدند. گروه کارگران راهآهن اعلام کردند: «از فردا، سوم اکتبر، در حمایت جنبش دانشجویی دست به اعتصاب میزنند.»
وقتی یکی از دانشجویان، با نام فامیلی وگا، اعلام کرد که تظاهرات برنامهریزیشده از محوطهٔ کاسکو د سانتو توماس پلیتکنیک به دلیل حضور نیروهای انتظامی و سرکوب احتمالی لغو شده است، نور منورها آسمان را روشن کرد و همهٔ نگاهها بیاختیار به آسمان دوخته شد. همان موقع اولین تیراندازیها به گوش رسید. همهمه راه افتاد. رهبران شورای ملی اعتصاب از طبقهٔ سوم در بلندگو فریاد میزدند: «فرار نکنید رفقا، فرار نکنید! ندوید!... بمانید، بمانید! آرامشتان را حفظ کنید!» وحشت فراگیر شد. همگی سراسیمه میدویدند و خیلیها در میدان، در ویرانههای تاریخی مقابل کلیسای سانتیاگوی تلاتِلولکو، میافتادند. صدای تیراندازی و شلیک مسلسل میآمد. از آن لحظه به بعد، میدان ترس کولتوراس جهنمی واقعی شد.
اکسلسیور، پنجشنبه سوم اکتبر ۱۹۶۸، ماجرا را اینگونه بازگو میکند:
«هیچکس متوجه نشد نخستین تیراندازیها از کجا شروع شد، اما اغلب تظاهراتکنندگان اذعان کردهاند که سربازان، بدون هشدار یا اطلاع قبلی، بهیکباره شروع به تیراندازی کردند.»
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۴۶ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۴۶ صفحه
نظرات کاربران
روایتهای مردمی از جنبش اعتراضی در مکزیک که با خشونت حکومتی تبدیل به قتلعام شد. خیلی ملموس و تأسفبرانگیز بود روایت کتاب.