
کتاب در باب تربیت احساسات
معرفی کتاب در باب تربیت احساسات
آلن دوباتن در کتاب در باب تربیت احساسات (The School of Life : an emotional education) بر هوش هیجانی و شناخت آن دست گذاشته است. نیاز به شناخت و واکاوی عواطف و احساسات درونی خود و دیگران این روزها بیشتر از هر روز دیگری احساس میشود. این کتاب یکی از جلدهای مجموعهی مدرسهی زندگی است. این کتاب با ترجمهی عظیمه ستاری، در حوزهی روانشناسی عمومی توسط انتشارات کتابسرای نیک منتشر شده است.
درباره کتاب در باب تربیت احساسات
احساسات در تکتک لحظات زندگی ما حضور پررنگی دارند؛ آنها جزء جداییناپذیر وجودی هر انسانی هستند و یک انسان بدون احساسات نمیتواند تعریفی داشته باشد. میزان لذت، شادی و رضایت ما از زندگی به احساسی که داریم برمیگردد. خیلی وقتها این احساسات هستند که مسیر زندگی ما را تعیین میکنند و گاهی موجب تصمیمی مهم در زندگی میشوند. گاهی حق با احساس ماست و گاهی هم حق با آن نیست. گاهی فکر میکنیم بیتوجهی به احساساتی که داریم بهترین کار است؛ اما میبینیم جایی همان احساس گریبان ما را سفت میگیرد. شاید فکر کنیم بُعد احساسی وجود بخش غریزی و شهودی ماست که هیچ کاری نمیشود برایش کرد؛ اما آلن دوباتن معتقد است که احساسات را هم میشود شناخت و دربارهی آن آموزش دید.
آلن دوباتن از نظریهی انواع هوش پیروی میکند و معتقد است هوش هیجانی به معنای این است که آیا فرد میتواند به شناختی از احوالات درونی خود و دیگران پی ببرد و از احساسات خود به درستی استفاده کند؟ این مسئله مانند دیگر هوشها مثل هوش ریاضی، هوش ادبی و غیره آموزشپذیر است؛ اما متأسفانه خیلی کم به این بخش آموزش توجه شده است. هوش هیجانی از ابزارهای بسیار مهمی است که استفادهی درست از آن میتواند یک آدم را به موفقیت و شادی برساند و استفادهی نادرست از آن میتواند آدمی را به بیراهه بکشاند. آلن دوباتن معتقد است بیشتر فجایع در زندگی انسانها و ملتها به نادانی در شناخت هیجانات برمیگردد.
بهگفتهی نویسندهی کتاب کسی که از هوش هیجانی برخوردار است به زندگی شغلیاش معنا میبخشد، میداند که عشق یک مهارت است و میکوشد که اولویتهای دنیای درون خود را با الزامات جهان بیرون سازگار کند. آلن دوباتن در این کتاب ابتدا از سیری که توجه به هوش هیجانی در جوامع انسانی طی کرده است میگوید. او از تأثیر دین و مذهب، مکتب رمانتیسیسم، فرهنگ و نظام آموزشی بر بیتوجهی به هوش هیجانی میگوید. اینکه چطور زمانی دین جای خالی هوش هیجانی را پر کرده بود و اینکه رمانتیسم چگونه عادت تماماً به حرف دل گوشکردن را باب کرده بود؛ اما امروزه دیگر تعلیمات گذشته شاید کافی نباشد.
کتاب در باب تربیت احساسات شش بخش دارد. نویسنده در بخش پیشدرآمد به توضیح مفهوم هوش هیجانی و بررسی آن از جوانب مختلف و اثبات اهمیت آن در جهان امروز میپردازد. در ادامه پنج بخش با نامهای «خود»، «دیگران»، «روابط»، «کار» و «فرهنگ» وجود دارد که هر مفهوم توضیح داده میشود و نقش احساسات و هوش هیجانی در هر بخش بیان میشود تا کمکی باشد برای شناخت بهتر احساسات در موقعیتهای مهم زندگی.
در ابتدای انتشار این کتاب سویههایی از نقدهای منفی روانهی این کتاب شد؛ اما با گذشت زمان و بررسی مفاهیمی که در کتاب بیان شده بود نظرها رفتهرفته تغییر و به سمت مثبت حرکت کرد.
در جهان امروز حداقل در کشورهای ثروتمند دیگر صحبت از نگرانی دربارهی گرسنگی و قحطی نیست. شاخص امید امروزه از هر زمانی بالاتر است؛ اما انسانها همچنان خستهاند. آمار خشم، روابط از هم پاشیده، اضطراب و افسردگی بیداد میکند و این نشان از تغییر سبک زندگی و کمبود توجه به احساسات دارد. یک فرمول نهایی وجود ندارد که با انجام آن همهی مشکلات حل شوند؛ اما خوب است گاهی با آگاهیداشتن و شناخت مسیر زندگی را با خیالی راحتتر طی کنیم و این از دلایلی است که این کتاب امروزه اهمیت پیدا کرده است.
دربارهی مجموعه کتابهای مدرسهی زندگی
مدرسهی زندگی مؤسسهای است که آلن دوباتن آن را در سال ۲۰۰۸ تأسیس کرده است. هدف او از تأسیس این مؤسسه ارتقای تفکر و یادگیری در زمینهی مسائل انسانی و روانشناختی بوده است. او اسم مؤسسه را براساس یک تناقض انتخاب کرده است. عنوان مدرسه زندگی از طرفی به معنای این است که مدرسه جایی است که ما را برای زندگی آماده میکند و از طرفی دیگر این عبارت به معنای این است که خود زندگی همچون یک مدرسه و گاهی از راههای دردناک راهورسمش را به ما میآموزد.
آلن دوباتن این مؤسسهی جهانی را با این امید و انگیزه تأسیس کرد که این پیام را منتقل کند که همهی انسانها در هر دورهای از زندگی باید به شکلی نظاممند چیزهایی را بیاموزند، وگرنه زندگی با آزمون و خطای بسیار آن چیز را به ما خواهد آموخت و حرکت به سوی انسانی رشدیافته هرگز تمامی ندارد. مدرسهی زندگی مجموعهای از کارگاهها، کتابها و دورههای آموزشی را ارائه میدهد که در آنها به مخاطبان خود کمک میکند تا به درک بهتری از زندگی، روابط و معنای وجودی خود برسند و زندگی پربارتری داشته باشند.
آلن دوباتن در این مؤسسه تلاش میکند روانشناسی، فلسفه، ادبیات و هنر را با زندگی روزمرهی مردم گره بزند و از طریق این ابزارها به بهبود کیفیت زندگی افراد کمک کند. آموزشها و مطالعات این مدرسه در ۶ دسته قرار میگیرد؛ خودشناسی، ارتباطات، کار، آرامش، رفتارهای اجتماعی، فرهنگ و فراغت. مدرسهی زندگی یک برند جهانی است که در فضای مجازی مثل یوتیوب، اینستاگرام، توییتر و فیسبوک مخاطبان خود را دارد.
انتشارات مدرسهی زندگی نیز در سالهای فعالیت این مؤسسه تفکرات، مطالعات و ایدههای تیم خلاق مدرسه را به سرپرستی و سردبیری آلن دوباتن گرد هم میآورد و در قالب مقالات و کتابها منتشر میکند. کتابهای مجموعهی مدرسهی زندگی بیشتر در زمینههای کاوش در خودشناسی، روابط، کار، معاشرت، یافتن آرامش و به طور کلی هر آنچه که به زندگی مربوط است قرار میگیرند. برخی از عناوین کتابهای این مجموعه عبارت است از: «مصائب عشق»، «چگونه شغل دلخواهمان را پیدا کنیم»، «سرخوشانه لذتبردن»، «چگونه پیرشدن را بپذیریم»، مصیبتهای شاغلبودن»، «چگونه رنج بکشیم».
خواندن کتاب در باب تربیت احساسات را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم.
کتاب در باب تربیت احساسات برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب را به دوستداران روانشناسی عمومی و کسانی که میخواهند احساسات خود را بهتر بشناسند توصیه میکنیم. کسانی که طرفدار کتابهای دوباتن هستند، مثل تسلیبخشیهای فلسفه، حتما از این کتاب هم لذت خواهند برد.
درباره آلن دوباتن
آلن دوباتن نویسنده، فیلسوف و سخنران بریتانیایی است که در سال ۱۹۶۹ در سوئیس متولد شده است. او دوازده سال ابتدایی زندگی خود را در سوئیس گذراند و در آنجا به زبانهای فرانسه و آلمانی تسلط پیدا کرد. او سپس به یک مدرسهی شبانهروزی دولتی در انگلستان فرستاده شد.
آلن دوباتن دورهی کارشناسی را در دانشگاه کمبریج تاریخ خواند؛ سپس مدرک کارشناسی ارشد فلسفه را در کالج کینگ لندن دریافت کرد. او قصد داشت در مقطع دکترای فلسفه در دانشگاه هاروارد تحصیل کند؛ اما بهخاطر نوشتن کتابهایی که در نظر داشت و تأسیس مدرسهی زندگی این هدف را رها کرد.
او در سال ۲۰۰۸ مدرسهی زندگی را تأسیس کرد. او تلاش میکند فلسفه و روانشناسی را با زبانی ساده وارد زندگی روزمرهی مردم کند. او در کتابهایی که منتشر میکند بیشتر به موضوعات و مضامین موجود در عصر حاضر میپردازد؛ موضوعاتی که در زندگی افراد جریان دارد و فکر آنها را به خود مشغول میکند.
دوباتن اولین کتاب خود را در سال ۱۹۹۳ منتشر کرد. این کتاب «جستارهایی در باب عشق» نام داشت. این کتاب خیلی زود در فهرست کتابهای پرفروش قرار گرفت و به فروش بیش از ۲ میلیون نسخه رسید و باعث شد نام آلن دوباتن بر سر زبانها بیفتد.
جوایز و افتخارات کتاب در باب تربیت احساسات
در باب تربیت احساسات پس از انتشار توانست موفقیتهایی را کسب کند که از میان آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
معرفی شده بهعنوان کتاب ویژه در فهرست کتابهای ضمیمه ادبی تایمز در سال ۲۰۱۹
«کتاب برگزیده خودیاری» در بخش کتابهای جدید از سوی مجلهی مردم (People)
قرارگرفتن در لیست ۱۰ کتاب برتر غیرداستانی از سوی The Bookseller’s Hardback Non-Fiction
انتخاب بهعنوان کتاب ویژه از سوی مجلهی بله (Yes!)
نکوداشتهای کتاب در باب تربیت احساسات
مجموعهای جدی و خوشبینانه شامل ایدههای عملی که میتوانند شیوهی زندگی ما را بهبود بخشیده و تغییر دهند. (Jeanette Winterson, The Times)
کاری که او (آلن دوباتن) موفق به انجام آن شده، قابل توجه است: کمک به ما برای بهتر فکر کردن تا بتوانیم زندگی بهتری داشته باشیم. (Irish Times)
دو باتن و نویسندگان گروه مدرسه زندگی، با کتاب در باب تربیت احساسات سهم قابل توجهی در این موضوع هوش هیجانی داشتهاند. این کتاب که با نثری شیوا و خاص ارائه شده است، ایدهی خودسازی را به عنوان یک تلاش وجودی ارزشمند مطرح میکند و نه خوانندگان را تحقیر میکند و نه آنها را دست کم میگیرد. (The Times Literary Supplement)
دربارهی نسخهی صوتی کتاب
کتاب صوتی در باب تربیت احساسات از سوی انتشارات کتابسرای نیک منتشر شده است. این کتاب صوتی زمانی حدود ۱۲ ساعت دارد و نسترن نجاران گویندگی آن را انجام داده است.
بخشی از کتاب در باب تربیت احساسات
«کودک خوب تکالیفش را سر وقت انجام میدهد؛ تمیز و دقیق مینویسد؛ تختخوابش مرتب است؛ اغلب کمی خجالتی و سر به زیر است؛ میخواهد به پدر و مادرش کمک کند و در سرازیری تپه ترمز دوچرخهاش را میگیرد.
از آنجا که کودک خوب دردسرهای فوری و بیشمار ندارد، دوست داریم گمان کنیم همه چیز عالی پیش میرود. ما از جانب او دغدغهٔ خاصی نداریم؛ باید نگران آن کودکی باشیم که در زیرگذرها نقاشی دیواری میکشد. مردم تصور میکنند کودکان خوب، خوبند؛ زیرا همهٔ انتظارات ما را برآورده میکنند.
و البته مشکل دقیقاً همینجاست. غمهای نهان و مشکلات آیندهٔ دختران یا پسران خوب ناشی از نیاز بیپایان آنها به تحسین بیشازحد است. کودک خوب، خوب نیست؛ زیرا از قضای روزگار نمیتواند چیز دیگری جز این باشد. او خوب است؛ زیرا هیچ گزینهٔ دیگری نداشته است، بخشهای سرکشتر او هرگز تحمل نشدهاند. سرچشمهٔ خوبی او اجبار و الزام است، نه انتخاب.
کودک خوب شاید بهدلیل عشق ورزیدن به والدین افسردهای خوب باشد که هرگز نتوانستهاند از پس مشکلات و پیچیدگیهای زندگی برآیند یا شاید کودک خوب ازاینرو بسیار خوب است که میتواند والدین خشمگینی را آرام کند که با کمترین نافرمانی از کوره در میروند.
پسزدن احساسات دردناک هر چند در کوتاهمدت تسکینبخش باشد، زمینهساز مشکلات بیپایان آینده است. مربیان و والدین کارآزموده علائم این نوع ادبورزی اغراقآمیز را تشخیص میدهند و آن را خطری جدی در نظر میگیرند.
کودک خوب صندوقچهٔ اسرار است و موضوعات و اتفاقات ناخوشایند، اما مهم را با تردستی مخوفی تلطیف میکند. او حرفهای خوشایند میزند، متخصص راضینگهداشتن دیگران است و با این حال افکار و احساسات راستین خود را در اعماق روانش دفن میکند که سرانجام به شکل دردهای روانتنی، انقباضات عضلانی، برونریزیهای انفجاری، و اعتراضهای تند و احساس بنیادین واقعی نبودن بروز میکنند.
کودک خوب از یکی از مهمترین عناصر ممتاز رشد و تربیت بینصیب مانده است. تجربهٔ انسانهایی که شرارتهای خود را انکار نکردند و جان سالم به در بردند.
کودک خوبی که اکنون بالغ شده، معمولاً در رابطهٔ جنسی با مشکلاتی دستبهگریبان است؛ روزگاری او را بهسبب پاکدامنیاش ستودهاند و رابطهٔ جنسی در اوج سرمستی و خلسههای اجتنابناپذیرش، قطب مخالف پاکدامنی است. آن کودک خوب دیروز، اکنون در پاسخ به امیال خود آنها را انکار یا ذهنش را از بدنش منفک میکند، یا شاید فقط میتواند به شیوهای معتادگونه و ناخوشایند و مخرب و پر از خشم به این امیال توجه کند و البته این شیوه نیز باعث بیزاری و وحشت آشکار او از خویشتن میشود.»
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه