کتاب کلیله و دمنه
معرفی کتاب کلیله و دمنه
کتاب کلیله و دمنه حاصل ترجمهٔ ابوالمعالی نصرالله منشی است. نشر ارس این کتاب کهن و مشهور را که چندین حکایت را در بر گرفته، روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب کلیله و دمنه
کتاب کلیله و دمنه اصالتاً هندی است. برزویهٔ طبیب، پزشک دربار انوشیروان به هند سفر میکند تا گیاهی برای زندهکردن مردگان پیدا کند. در هندوستان دانشمندان هندی میگویند چنین گیاهی وجود ندارد، اما او میتواند کتاب «کلیک و دمنک» را با خود به ایران ببرد که ناآگاهانی را که با مردهها تفاوت ندارند، زنده و آگاه میکند. برزویه این کتاب را به پارسی میانه (پهلوی) ترجمه میکند؛ البته میگویند کلیله و دمنه یک کتاب نبوده؛ برزویه بخش بزرگ آن را از پنچاتنترا (پنج فصل) گرفته که از کتابهای مقدس هندوان بوده و بخشهای دیگر را از مهابهاراتا (حماسهٔ ملی هند) و چند کتاب دیگر هندی برداشته و حاصل کار را «کلیله و دمنه» نامیده است.
دانشمند جوانی به نام «عبدالله بن مقفع» این کتاب را از پهلوی به عربی ترجمه کرده است. یکی از مهمترین ترجمههای این کتاب به فارسی را ابوالمعالی نصرالله منشی بر عهده داشته که آن را به بهرامشاه غزنوی تقدیم کرده است. این نسخه بهعنوان یکی از متون فارسی آن دوره، ارزش ادبی بالایی دارد. ناشران و مترجمان زیادی سعی کردهاند با ترجمهٔ سادهٔ این کتاب، آن را برای عموم مردم قابلاستفاده کنند. این کتاب هم بهکوشش محمدرضا مرعشی پور ترجمه شده است.
کلیله و دمنه سراسر پند و اندرز است. بهتعبیر «مجتبی مینوی»، این کتاب گنجینهای از دانش و حکمت است که مردمان خردمند قدیم برای ما به یادگار گذاشتهاند. بیشتر حکایتهای این کتاب از زبان حیوانات نقل شده و «کلیله» و «دمنه» هم دو شغال هستند که بخش عمدهٔ کتاب دربارهٔ آنها است. کتاب کلیله و دمنه از جمله آن مجموعههای دانش و حکمت است که مردمان خردمندِ قدیم گرد آوردند و نوشتند و برای فرزندانِ خود به میراث گذاشتند و در اعصار و قرونِ متمادی گرامی میداشتند، میخواندند و از آن حکمتِ عملی و آدابِ زندگی و زبان و حکومت میآموختند.
خواندن کتاب کلیله و دمنه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی کهن جهان و قالب داستان و حکایت پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کلیله و دمنه
«اگر در دل خدمتکار خوفی و هراسی باشد چون مالش یافت هم ایمن گردد و از انتظار بلا فارغ آید. و استزادت چاکر از سه روی بیرون نتوان بود: جاهی که دارد به اهمال مخدوم نقصانی پذیرد، یا خصمان بر وی بیرون آیند، یا نعمتی که الفغده باشد از دست بشود. و هرگاه رضای مخدوم حاصل آورد اعتماد پادشاه بر وی تازه ماند و خصم بمالد و مال کسب کند، که جز جان همه چیز را عوض ممکن است. خاصه در خدمت ملوک و اعیان روزگار، و چون این معانی را تدارک بود آزار از چه وجه باقی تواند بود؟ و قدر این نعمتها اول و آخر که به هم پیوندد کسانی توانند شناخت که به صلاح اسلاف مذکور باشند و به نزاهت جانب و عفت ذات مشهور.
با این همه امید دارم که ملک معذور فرمایند و بار دیگر در دام آفت نکشد، و بگذارد تا در این بیابان ایمن و مرفه میگردم. شیر گفت: این فصل معلوم شد، الحق آراسته و معقول بود، دل قوی دار و بر سر خدمت خویش باش، که تو از آن بندگان نیستی که چنین تهمتها را در حق مجال تواند بود؛ اگر چیزی رسانند آن را قبولی و رواجی صورت نبندد. ما تو را شناختهایم و به حقیقت بدانسته که در جفا صبور باشی و در نعمت شاکر، و این هر دو سیرت را در احکام خرد و شرایع اخلاص فرضی متعین شمری، و عدول نمودن از آن در مذهب عبودیت و دین حفاظ و فتوت محظور مطلق دانی، و هرچه به خلاف مروت و دیانت و سداد و امانت باشد آن را مستنکر و محال و مستبدع و باطل شناسی. بیموجبی خویشتن را هراسان مدار و متفکر مباش و به عنایت و رعاطت ماثقت افزای، که ظن ما در راستی و امانت تو امرز به تحقیق پیوست و گمان که در خرد و حصافت تو میداشتیم پس از این حادثه بهیقین کشید، و به هیچوجه از وجوه بیش سخن خصم را مجال و محل استماع نخواهد بود، و هر رنگ که آمیزند برقصد صریح حمل خواهد افتاد.
در جمله، دل او گرم کرد و بر سرکار فرستاد و هرروز در اکرام او میافزود، و به وفور صلاح و سداد او واثقتر میگشت.
اینست داستان ملوک در آنچه میان ایشان و اتباع حادث شود پس از اظهار سخط و کراهیت. و بر عاقل مشتبه نگردد که غرض از وضع این حکایات و مراد از بیان و ایراد این مثال چه بوده ست، و هرکه بتایید آسمانی مخصوص باشد و به سعادت این سری مقید گشته همت برتفهیم این اشارات مقصور گرداند و نهمت بر استشکاف رموز علما مصروف.»
حجم
۲۵۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه
حجم
۲۵۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۶۰ صفحه