کتاب والدینی ناکامل اما به اندازه کافی خوب
معرفی کتاب والدینی ناکامل اما به اندازه کافی خوب
کتاب والدینی ناکامل اما به اندازه کافی خوب نوشتهٔ آلن دوباتن و ترجمهٔ فاطمه گلستانی است. انتشارات کتابسرای نیک این کتاب را منتشر کرده است؛. کتاب حاضر از مجموعهٔ «مدرسهٔ زندگی» و راهنمایی برای پرورش فرزندانی خشنود و منعطف است.
درباره کتاب والدینی ناکامل اما به اندازه کافی خوب
آلن دوباتن در کتاب والدینی ناکامل اما به اندازه کافی خوب (The Good Enough Parent) بیان کرده است که بعضی از بهترین افرادِ جامعه والدین ایدئالی نیستند؛ این افراد حقیقت را در مورد خود میدانند و شجاعانه برای کسب آگاهی دربارهٔ آن کار میکنند. در دنیایی با نظمِ بهتر، بخش چشمگیری از جمعیت، شاید بیشتر آنها، بدون فرزند باقی میمانند. آنها زندگی بدون فرزند را بهاندازهٔ کافی چالشبرانگیز و پرمزیت میدانند. اگر گاهی هم احساس بکنند دوست دارند فرزندی داشته باشند، فرصتهای زیادی برای آنها فراهم میشود تا زمان کوتاهی را با کودکی وقت بگذرانند. به عقیدهٔ نویسنده در این دنیا، کسانی که واقعاً میخواهند بچهدار بشوند، بهمثابهٔ اقلیت فداکار در نظر گرفته میشوند، مانند کسانی که در قرن نهم برای راهبه و یا کشیش شدن آرامشهای معمولی زندگی را رها کردند. این گروه هرچند در خلوت از فکر بهایی که برای کارشان تعیین شده است از ترس به خود میلرزند، اما میتوان فداکاری آنها را تحسین کرد. برای والد خوبی بودن نکات بسیاری را باید دانستو آلن دوبات در کتاب حاضر راهنمایی برای پرورش فرزندانی خشنود و منعطف ارائه کرده است.
خواندن کتاب والدینی ناکامل اما به اندازه کافی خوب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ روانشناسی کودک و نوجوان پیشنهاد میکنیم.
درباره آلن دوباتن
آلن دوباتن نویسنده، فیلسوف و مجری تلویزیونی است که دغدغهاش نوشتن دربارهٔ زندگی روزمره بهشیوهای فلسفی است. او در تمام نوشتههایش میکوشد فلسفه را وارد زندگی عادی انسان کند. آلن دوباتن در سال ۱۹۶۹ در شهر زوریخ سوئیس به دنیا آمده است. او مشغول مدیریت در مؤسسهٔ خود به نام «مدرسهٔ زندگی» بوده است. این نویسنده بهعنوان نویسندهٔ فلسفهٔ روزانه شناخته میشود. او دربارهٔ موضوعاتی مینویسد که هرروزه همهٔ انسانها با آنها دستوپنجه نرم میکنند؛ موضوعاتی مانند عشق، سفر، هنر، معماری و ادبیات. کتابهای آلن دوباتن به بیش از ۳۰ زبان دنیا از جمله پارسی ترجمه شدهاند. دوباتن دورهٔ دکتری فلسفه را در دانشگاه هاروارد آغاز کرد، ولی برای نوشتن کتابهای فلسفی به زبان ساده، آن را نیمهکاره رها کرد. کتابهای «تسلیبخشیهای فلسفه» و «هنر سیر و سفر» از کتابهای این نویسنده هستند. اولین کتاب آلن دوباتن به نام «جستارهایی در باب عشق» در سال ۱۹۹۳ زمانی که او ۲۴ سال داشت، منتشر شد. کتابی که بسیار زود در فهرست کتابهای پرفروش قرار گرفت و بیش از ۲ میلیون نسخه از آن به فروش رفت.
موضوعاتی که در «مدرسهٔ زندگی» تدریس میشوند متنوعند، اما همهٔ این آموزشها در راستای افزایش خودشناسی هستند؛ زیرا گردانندگان این مدرسه معتقدند تنها با خودشناسی است که میتوانیم زندگی برتر و رضایتبخشتری داشته باشیم. مجموعهٔ آموزشهای این مدرسه در شش دستهٔ کلی تقسیمبندی میشود؛ خودشناسی، ارتباطات (Relationships)، کار، آرامش، رفتارهای اجتماعی و فرهنگ و فراغت. نویسندگان و فیلسوفان باتجربهای در این مؤسسه کار میکنند. باتوجهبه تفاوتِ روشهای یادگیری، مدرسهٔ زندگی آلن دوباتن، آموزهها یا محصولاتش را به روشهای مختلفی مانند کتاب، کارگاه، ویدئو، جلسه روانکاوی و... ارائه میکند. آلن دوباتن کتابهای بسیاری منتشر کرده است. از میان این آثار کتابهای «جستارهایی در باب عشق»، «معماری خوشبختی»، «شغل موردعلاقه»، «خودشناسی»، «تسلیبخشیهای فلسفه»، «هنر سیر و سفر»، «اضطراب منزلت»، «دین برای خداناباوران»، «سیر عشق»، «آرامش»، «هنر همچون درمان» و تعدادی از کتابهای مدرسهٔ زندگی به فارسی ترجمه شدهاند و همهٔ آنها در فهرست پرفروشترین کتابهای بازار قرار گرفتهاند.
بخشی از کتاب والدینی ناکامل اما به اندازه کافی خوب
«والدین مهرطلب ممکن است بهصورت همزمان متوجه شوند که برای کودک، این احساس که پدر و مادرشان هم از خواستههای خود محروم شدهاند اطمینانبخش باشد. برای یک شخص کوچک تحملِ این احساس که آنها کاملاً مسئول کارهایشان هستند، جالب نیست. تصور قدرت مطلق برای یک انسانِ خام وحشتناک است. زیرا مترادف با تنها بودن و اساساً بیتوجهی و رها شدن است. اگر کسی نتواند آن (قدرت مطلق) را کنترل کند، درنتیجه از لحاظ منطقی قدرت مراقبت از آن را نیز ندارد. اگر کسی به خود زحمت گفتن «نه» را نمیدهد، پس هیچکس اهمیتی نمیدهد که چه اتفاقی برای او خواهد افتاد. علیرغم خشم کودکان و اظهارات مطمئنشان، آنها میفهمند (خارج از حوزهٔ محدود مغازهٔ اسباببازیفروشی یا روتین قبل از خواب) که به فردی قوی نیاز دارند که آنها را ناامید کند. درک غریزی کافی از به بلوغ نرسیدن خود دارند تا از عشقی که در پشت تنبیه نهفته است قدردانی کنند. بهقدری ذهن بزرگسال نوپا دارند که بدانند کودک هستند.
برای آسایش والدین مهرطلب، بر اثر اندوه یا ناراحتی چشمگیرشان ناشی از بالا بردن صدایشان، تبریک گفتن به آنها برای داشتن فرزندی که جرئت ایستادن مقابل آنها را دارد، شاید کمکی کند. آنچه دستاورد عشق است تربیت کردن کسی است که بهاندازهٔ کافی مطمئن است تا گاهی منفور باشد و آنقدر راحت است که بتواند ذخایر کامل نفرت خود از والدین را بیرون کند. چه گواهی برای آسایش خاطر والدین است تا آنها نیز بدانند چگونه میتوان شاهد فوران آتشفشانی خشم بود و با آن تخریب و یا برانگیخته نشد. فرزند آنها بدقلق یا لوس نیست؛ کاملاً زنده است و طبیعتاً میخواهد کارهای پرهیجان را امتحان کند (همانطور که خودشان باید در آن سن انجام میدادند، اگر شرایط مسالمتآمیزتر بود)، بااینحال میخواهد بدون هیچ خجالتی به او گفته شود که آن چیزی را که میخواهد، نمیتواند داشته باشد و باید همین الآن به رختخواب برود.
در طول مسیر، افراد مهرطلب ممکن است چیز دیگری بیاموزند که گذشتهٔ آنها به آن مجهز نبوده است، مثل هنرِ ناامید کردن کسی. آنها کمکم اعتمادبهنفس لازم را پیرامون پیامهای دشواری که باید منتقل شوند، پیدا میکنند. آنها در گذشته بهعنوان یک کودک نمیتوانستند پیامهای خود را انتقال دهند. نمیدانستند که چگونه درد و نیازهای خام خود را در توضیحی قانعکننده بیان کنند؛ تنها چیزی که از والدینشان دیدند فریاد کشیدن و دستور دادن بود. اما اکنون این امکان برای آنها فراهم شده است که در نظرات خود مصمم باشند، اما گاهی اوقات نسبتاً مهربان نیز هستند. ممکن است بگویند «نه» که این حسن نیت زیاد آنها را میرساند؛ میتوانند بگویند کوچولوی نازنینشان اشتباه میکند بدون اینکه اشارهای بر احمق بودن آنها داشته باشند. میتوانند دوستداشتنی باشند بدون اینکه مردم را راضی نگه دارند.
یکی از راههای درک کردن وظیفهٔ والدین اساساً به انتشار اخبار بد مربوط میشود. اینکه کودک را مرتباً و بهطور پیوسته نسبت به ماهیت واقعیت ناامید کنیم؛ تا آنها را از باور به بیحدومرز بودن و اقتدار نامحدود خود و ظرفیت جهان برای ارج نهادن به تمام خواستههایشان، به نقطهای برسانند که بتوانند طیف وسیعی از خواستهها و محدودیتها و توافقهای وحشتناک، از جمله این واقعیت را که آنها در حال مرگ هستند بپذیرند. پدر و مادرِ خوب بودن چوپان مهربانی است برای حقایق غمانگیز هستی.»
حجم
۶۴۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۶۴۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
نظرات کاربران
سلام نویسنده بسیارداناوباتوانایی بالاکتاب رانوشته اما کاش دلیل رفتارناموءنوس پدرومادر ی که برای مردم بچه دارمیشوندوهنوز خودشان مشکل دارند می پرداخت ممنون