کتاب خاطرات حجت الاسلام و المسلمین محمدتقی عبدوس
معرفی کتاب خاطرات حجت الاسلام و المسلمین محمدتقی عبدوس
کتاب خاطرات حجت الاسلام و المسلمین محمدتقی عبدوس نوشتهٔ حسین شمس آبادی را انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر کرده است. این کتاب به شرح زندگی و فعالیتهای روحانی مبارز حجتالاسلاموالمسلمین محمدتقی عبدوس میپردازد.
درباره کتاب خاطرات حجت الاسلام و المسلمین محمدتقی عبدوس
روایت خاطرات در تبیین ابعاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران از جایگاه ویژهای برخوردار است. اسناد تصاویری و حتی ثبت وقایع هرگز بهتنهایی نمیتوانند بیانکنندهٔ زوایای پیدا و پنهان تاریخ باشند چرا که انگیزهها و آرمانها، اخلاصها و ایثارها، تصمیمات پنهانی با نقایص و کاستیهای فراوان از چشم و گوش عکاس و مورخ مخفی اما در اذهان باقی میمانند. خاطرات میتوانند منابع مکتوب تاریخ را گویا کنند و آنچه را که از دیدهها پنهان مانده، آشکار نمایند؛ خصوصاً افرادی که خود جزء تاریخسازان بودهاند. ازجملهٔ این افراد، روحانی فعال و مبارز انقلابی، حجتالاسلاموالمسلمین محمدتقی عبدوس است که کتاب پیش رو به شرح خاطرات و زندگی و مبارزات ایشان میپردازد.
خواندن کتاب خاطرات حجت الاسلام و المسلمین محمدتقی عبدوس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران و دوستدران زندگینامهها از خواندن این کتاب سود خواهند برد.
بخشی از کتاب خاطرات حجت الاسلام و المسلمین محمدتقی عبدوس
«اینجانب محمد تقی عبدوس فرزند عباس در سال ۱۳۲۸ش در سمنان متولد شدم. خانوادهٔ ما از سه برادر و سه خواهر تشکیل میشد. یکی از خواهرانم پس از ازدواج در سمنان اقامت کرد و دو خواهر دیگرم در تهران سکونت اختیار کردند. برادر بزرگم، علیرضا عبدوس، رئيس انجمن اسلامی بازاریان شهرری بود. ایشان کاسبی بسیار متدین، حزباللهی خطوربطدار اهل جلسات مذهبی و انقلابی بهتماممعنا بود. برادر دیگر که از من کوچکتر است علینقی عبدوس در سپاه پاسداران مشغول به خدمت شدند. «عبدوس» اسم شخصی از اهالی خراسان بود که از اصحاب امامرضا و امامجواد عليهماالسلام به شمار میرفته و از این دو امام روایات زیادی نقل کرده است. وی از راویان خبر بوده و در کتب روایی وسائلالشيعه و بحارالانوار روایات زیادی از ایشان نقل شده است. همچنین در کتب رجالی، شرححالی مبسوط دربارهٔ عبدوس آمده است. خانواده از لحاظ معیشت مستضعف بودند و درآمد پدرم برای امرار معاش کفایت نمیکرد. لذا از کودکی باسختی زندگی میکردیم. پدرم کارگری ساده در کارخانهٔ پارچهبافی سمنان بود. آن زمان حقوق بسیار اندکی به کارگران کارخانهها میدادند و خانوادهای که شش فرزند داشت بهسختی میتوانست امرارمعاش کند.»
حجم
۵۷٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۳۱۶ صفحه
حجم
۵۷٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۳۱۶ صفحه