کتاب کتاب فروشی پل کالج
معرفی کتاب کتاب فروشی پل کالج
رمان کتاب فروشی پل کالج نوشتهٔ مرجان کمالی و ترجمهٔ فرناز رحیم است. نشر صاد این رمان معاصر ایرانی را منتشر کرده است.
درباره کتاب کتاب فروشی پل کالج
رمان کتاب فروشی پل کالج حاوی یک رمان معاصر و ایرانی است که به قلم یک نویسندۀ ایرانی - آمریکایی و در پنج بخش نوشته شده است. در این رمان که ۳۰ فصل دارد، شخصیتهایی به نام «رؤیا» و «بهمن» حضور دارند. از عنوان فصلها پیداست که این اثر را میتوان یک رمان تاریخی نیز نامید. عنوان برخی از این فصلها عبارت است از «۱۳۳۲ / عشق: با عاشقان آمیخته»، «۱۳۳۲/ نامههای داخل کتاب»، «۲۸ مرداد ۱۳۳۲ / کودتا»، «۲۰۱۳/ ملحفههای سفید - صورتی» و «۲۸ مرداد ۱۳۳۲/ راز نگهدار».
خواندن کتاب کتاب فروشی پل کالج را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کتاب فروشی پل کالج
«مردم، حتی از طبقات اجتماعی بالا، هرازگاهی به بازار بزرگ مرکز شهر میروند. بازار جای مناسبی برای خرید و فروش قالی و النگوهای طلایی است که مچهای ظریف زنان برازندهای چون آتیه را با النگو زینت بخشد. زعفران به میزان انبوه فروش میرود. پارچههای تور با گیره به بند آویزان شده، جعبههای پر نقش و نگار موزایکی به شکل هرمی چیده شدهاند. اما علی مانند کسی که از اندوه دوری میکند، از بازار فراری است. با استشمام بوی میوهها زیر آفتاب، شنیدن صدای دستفروشانی که بازارگرمی میکنند، حس میکند کمترین بوی طالبی میتواند او را از خود بیخود کند. نیازی نیست از آنجا خرید کند. چرا؟ در خانهاش وفور نعمت است. آتیه امور خانه را با درایت و نظم و قاعده اداره میکند. پسرانش اذیتش نمیکنند. دخترانش بزرگ شده و ازدواج مناسبی کردهاند. دیگر از زندگی چه میخواهد؟ خدا شاهد است، علی همه جور نعمتی دارد.
علی مغازهاش را باز میکند تا به جوانها کمک کند. در اولویتش تهیه کتاب به همان اندازه لوازم تحریر است، با عنوانهایی از سراسر جهان، حروف چاپی جذاب عطف کتابها، نویسندگان بزرگ مدرن و کلاسیک، جلدهای قطور از آثار فلسفی یا مهیج. این مغازه-این مأمن-علی را نجات داده بود، به خصوص پس از خنده تمسخرآمیز پدرش که آینده او با دختری که پوست معطر از طالبیاش همچنان محبوب علی بود، انکار میکرد. سنت و آداب رفتار و «محض رضای خدا، ببین چه درست است، علی» او را وادار به ازدواجی کرد که مورد رضایت والدین هر دو طرف بود. علی و آتیه آیندهاشان را محکم کردند و آن دختری که تشت طالبی به کمر میزد و پشت بازار او را بوسیده بود، پس زده شد و تقریباً فراموش شد.»
حجم
۲۷۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱۶ صفحه
حجم
۲۷۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۱۶ صفحه