![تصویر جلد کتاب آی دعوا دعوا دعوا](https://img.taaghche.com/frontCover/206466.jpg?w=200)
کتاب آی دعوا دعوا دعوا
معرفی کتاب آی دعوا دعوا دعوا
کتاب «آی دعوا دعوا دعوا» نوشتۀ کلد بوژن و ترجمۀ سیدمحمدمهدی شجاعی است و انتشارات علمی و فرهنگی آن را منتشر کرده است. آی دعوا دعوا دعوا، داستانی بامزه دربارۀ آداب همسایهداری است.
درباره کتاب آی دعوا دعوا دعوا
قصهها مزایای بیشماری دارند. کودکان و نوجوانان علاقۀ زیادی به خواندن و شنیدن قصه دارند و از طریق داستانها چیزهای زیادی یاد میگیرند و نسبت به مسائل آموزشی واکنش بهتری نشان میدهند. آنها از طریق قصهگویی، قدرت درک و فهمشان تقویت میشود، خلاقیت در آنها پرورش پیدا میکند، دایرۀ واژگانشان گسترش پیدا کرده و شخصیتهای قصهها بر آنها اثر میگذارد. قصهها همچنین با ایجاد سؤال در ذهن کودکان بهصورت غیرمستقیم به آنها آموزش میدهند. آموزش در حین خواندن آموزش غیرمستقیم نام دارد و کودکان بدون اینکه بدانند نکات زیاد را میآموزند. آموزشها میتواند مهارتهای زندگی، هنجارها و رفتارهای درست باشد یا مطالب و حقایق علمی دنیای اطراف. این آموزشها چون بهصورت داستان برای کودکان خوانده میشود، از شنیدن آن لذت میبرند و در ذهنشان باقی میماند.
انسانها برای خوب زندگیکردن با مردم، باید اموری را در نظر بگیرند. ارتباط با همسایگان و چگونگی رفتار با آنها از کارهایی است که بسیار اهمیت دارد و بهتر است کودکان از سنین پایین آن را یاد بگیرند در آینده دچار مشکل نشوند و بتوانند در صلح و آرامش کنار دیگران زندگی کنند و از عهدۀ حلکردن مسائلشان بهخوبی برآیند. وقتی کودکان یاد بگیرند که به حریم همسایهها و دیگران احترام بگذارند، در صورت نیاز به آنها کمک کنند و همدلی خود را به آنها نشان دهند، مسیر بهتری را در زندگی طی خواهند کرد. یکی از راحتترین روشهای آموزش این مسئله کتاب است. کتاب آی دعوا دعوا دعوا دربارۀ ۲ خرگوش است که در همسایگی هم زندگی میکنند. آنها اوایل با هم مشکلی ندارند و به یکدیگر احترام میگذارند؛ اما بهتدریج مشکلاتی برایشان به وجود میآید و با هم دعوا میکنند. آیا این ۲ خرگوش میتوانند یاد بگیرند که چگونه در کنار هم در صلح و صفا زندگی کنند؟
خواندن کتاب آی دعوا دعوا دعوا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کودکان و والدینی که میخواهند طرز رفتار با همسایه را به فرزندانشان بیاموزند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آی دعوا دعوا دعوا
«دو سوراخ در کنار هم قرار داشت. در یکی قهوهای و در آن یکی خاکستری زندگی میکرد. در شروع همسایگیشان با هم خیلی تفاهم داشتند. هر روز صبح با مهربانی به هم سلام میکردند. خاکستری میگفت: سلام قهوهای، قهوهای جواب میداد: بهبه چه هوای خوبی.
در یک روز خوب یا شاید هم یک روز بد، دیگر باهم تفاوت نداشتند. قهوهای عصبانی شد. گفت: عجب دردسری شده این خاکستری. باز هم من باید آشغالهایش را جارو کنم.واقعاً که شرمآور است.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۴۰ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۴۰ صفحه