کتاب ۱۰۱ درس برای زندگی جاودانه
معرفی کتاب ۱۰۱ درس برای زندگی جاودانه
کتاب ۱۰۱ درس برای زندگی جاودانه نوشتهٔ رابین شارما و ترجمهٔ امیرمحمد پهلونژاد است. انتشارات نسل یاسان این کتاب در حوزهٔ موفقیت و خودیاری را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی پاسخ به این پرسش که وقتی بمیری چه کسی برایت گریه میکند.
درباره کتاب ۱۰۱ درس برای زندگی جاودانه
رابین شارما در کتاب ۱۰۱ درس برای زندگی جاودانه در ۱۰۱ درس کوتاه و مستقل اصول، آیینها، شیوهٔ نگرش و رفتارهایی را به ما نشان داده که با استفاده از آن بتوانیم زندگی کامل و همهجانبهتری را تجربه و زندگی کنیم و به انسانی شادمان تبدیل شویم. او در این کتاب، دربارهٔ میراث و الگویی صحبت کرده که میتوانیم از خود برجای بگذاریم؛ شیوهٔ زیستن ساده، مثبت، الهامبخش و جاودانه که میتواند باعث شادکامی و نیکزیستی ما و دیگران شود. موضوع این کتاب دربارهٔ تغییر است؛ تغییراتی الهامبخش با اثراتی ماندگار روی همنوعان خود. یادمان نرود که ما لحظهای تغییر میکنیم که از اعماق قلبمان تصمیم بگیریم تا انسانی بهتر و متعهدتر شویم و آنچه ماهها و سالها باید بهطول انجامد، تلاشی است که برای حفظ آن تصمیم باید بهکار بگیریم.
درسهای این کتاب، به ما میآموزد تا اولویتهایمان را پیدا کنیم و به آنها اهمیت بدهیم، در جادهای که کمتر پیمودهایم، حرکت کنیم تا به انسانی که میتوانیم و دوست داریم تبدیل شویم، برای دریافت مواهب بیشتر از زندگی، از خودمان مایهٔ بیشتری بگذاریم و برای بهبود وضعیت ذهنی، هیجانی، جسمی و معنوی خود بهپاخیزیم. نویسنده در این اثر از ما میخواهد که افکار منفی خود را مدیریت و آرامش درونی را آگاهانه تجربه کنیم، اثرِ بهکارگیری فضیلتهای بخشش، نوعدوستی، قدردانی و مهربانی را در زندگی ببینیم، هرروزِ زندگی خود را بهعنوان آخرین روز درنظر بگیریم و نهایت بهره را از آن ببریم.
از یاد نبریم که فقط با خواندن این آموزهها نمیتوانیم تغییراتی را که دوست داریم در زندگی خود رقم بزنیم؛ چراکه ما ابتدا عادتهایمان را بهوجود میآوریم و سپس عادتهایمان ما را بهوجود میآورد. بنابراین باید این آموزهها را در عمل و شرایط آسان و سخت زندگی بهکار بگیریم و هویت جدیدی را که دوست داریم، برای خود خلق کنیم و اثری را که میخواهیم، روی زندگی خود و جهان اطرافمان بگذاریم. عاقبت و ارزشمندی انسان، در عمل است و نه فقط فکر؛ هرقدر هم آن فکر، عالیترین و نابترین باشد. این را هم باید بدانیم که تغییرات مدنظرمان و مَنشِ ما، نه از طریق سادهترین تجربههای زندگی، بلکه در سختترین و پیچیدهترین رویدادهای زندگی شکل میگیرد. در سختترین اوقات زندگی است که میفهمیم واقعاً چه کسی هستیم و متوجه غنای توانمندیهای درونمان میشویم.
خواندن کتاب ۱۰۱ درس برای زندگی جاودانه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران آثار موفقیت و خودیاری پیشنهاد میکنیم.
درباره رابین شارما
رابین شارما متولد سال ۱۹۶۵، نویسندهٔ محبوب کانادایی است. او وکیل سابق، سخنران، نویسنده و مجری معروف برنامههای تلویزیونی بوده و سالها در زمینهٔ توسعهٔ فردی در حال نوشتن و آموزش به افراد مختلف بوده است. تحول رابین شارما در ۲۵سالگی او رخ داد؛ زمانی که تصمیم گرفت از کار وکالت کنارهگیری کند و سخنران انگیزشی شود. او از سال ۱۹۹۴ بیش از ۱۰ کتاب منتشر کرده است. کتاب ارزشمند او «باشگاه ۵ صبحیها» بهعنوان یک شاهکار از رابین شارما در سال ۲۰۱۸ منتشر شد و توانست تحولی اساسی در مدیریت فردی ایجاد کند. کتاب دیگر او که آن هم با استقبال خوبی روبهرو شد، «راهبی که فراریاش را فروخت» نام دارد.
بخشی از کتاب ۱۰۱ درس برای زندگی جاودانه
«ناپلئون هیل، یکی از پیشگامان خودیاری، در کتاب درخشان خود، فکر کن و ثروتمند شو، به خوانندگان توصیه میکند که اگر هدفشان ارتقای کیفیت زندگی و رسیدن به خواستههایشان است، ائتلاف یا گروهی از «مغزهای متفکر» تشکیل دهند. او ائتلاف مغزهای متفکر را با این کلمات توصیف میکند: «دو یا چند نفر که میانشان وفاق و سازگاری وجود دارد و با هماهنگسازی بین دانش و تلاش خود برای رسیدن به هدفی مشخص، در حرکت و همکاری هستند.» هیل اضافه میکند: «دو ذهن (انسان) زمانی در هماهنگی به یکدیگر نزدیک میشوند که نیروی نامرئی و ناملموس سومی ایجاد شود که میتواند به حضور ذهن (نفر) سومی ربط داشته باشد.»
بسیاری از افراد موفقی که من کوچ آنها بوده یا در سمینارهایم با آنها ملاقات کردهام، به من گفتهاند که یکی از بهترین کارهایی که برای کمک به خود، در خلق زندگی حرفهای و شخصیشان انجام دادهاند، ایجاد ائتلافی از مغزهای متفکر بوده است. با این کار، آنها نهتنها یک شبکهٔ پشتیبانی شخصی و دوستیهای فوقالعاده برای خود ایجاد کردهاند، بلکه به دانش تخصصی و خردِ اندوختهای دست یافتهاند که در حالت عادی، هرگز پیش از این به آنها دسترسی نداشتهاند.
برای ایجاد ائتلاف مغزهای متفکر، سه یا چهار نفر را که احساس میکنید میتوانید از آنها بیاموزید و با اعضای دیگر گروه خوب کنار میآیند، پیدا کنید. تمام نکتهٔ این ائتلاف و ایجاد گروه، در منفعت دوجانبه و متقابل آن است؛ بنابراین باید بتوانید به همان اندازه که انتظار دریافت کمک دارید، برای اعضای دیگر ائتلاف، کمککننده و سودمند هم باشید. به اعضای احتمالی این ائتلاف مراجعه کنید و ترتیبی بدهید که هفتهای یکبار با آنها جلسه داشته باشید. جلسات صبح زود، بهترین گزینه است؛ چراکه اعضا را وادار میکند تا تعهدشان را نسبت به گروه نشان دهند. با پیشرفت فناوری، دیگر مجبور نیستید حضوری افراد را ملاقات کنید؛ گرچه انجام ملاقاتهای حضوری، هر چند وقت یکبار مهم خواهد بود. تماسهای تلفنی، کنفرانس، ارتباطات الکترونیکی و حتی نمابر، روشهای غیرحضوری مفیدی است. در زمان تعیینشده، دربارهٔ چالشهایی که با آن روبرو هستید، صحبت کنید و نظر اعضای گروه را بخواهید. دربارهٔ اصول موفقیت و درسهای زندگی که بارها و بارها اثربخشی خود را ثابت کرده است و همچنین روشهایی که به زندگیای متعادلتر، شکوفاتر و آرامش درونی بیشتر منجر میشود، صحبت کنید. ائتلافِ مغزهای متفکر، نهتنها بهطور مداوم یادگیری شما را افزایش میدهد، بلکه کمکتان میکند با بازی در آن و زندگیکردن، لذت بیشتری ببرید.»
حجم
۲۰۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۳۴ صفحه
حجم
۲۰۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۳۴ صفحه