کتاب خاطرات یک ساحر
معرفی کتاب خاطرات یک ساحر
کتاب خاطرات یک ساحر نوشتهٔ پائولو کوئیلو و ترجمهٔ بهناز سلطانیه است. انتشارات مجید این رمان معاصر برزیلی را منتشر کرده است.
درباره کتاب خاطرات یک ساحر
کتاب خاطرات یک ساحر (The Pilgrimage) حاوی یک رمان معاصر و برزیلی است که آن را شرح سفری خودشناسانه و ماجراجویانه دانستهاند. پائولو کوئیلو که نویسنده و شخصیت محوری این رمان است، ابتدا برای یافتن شمشیری مأموریت مییابد تا جادهٔ مقدس سانتیاگو را بپیماید و پس از چندی با آزمایشهای گوناگونی روبهرو میشود که ابعاد فلسفی و معنوی وجودش را وسعت میبخشد. او در این سفر، راهنمایی به نام «پترس» دارد. پائولو کوئیلو سفرش را به هدف یافتن شمشیر آغاز میکند، اما در مسیر با شگفتیهای خوب و بد زیادی مواجه میشود؛ حتی شیطان را ملاقات میکند. او در پایان، دیگر آن پائولوی سابق نیست. حالا تجربیات عرفانی زیادی را از سر گذرانده و نگاهش به زندگی فلسفیتر شده است. بزرگترین درسی که او گرفته این است که میتواند ماهیت حقیقت را از طریق زیبایی و سادگی درک کند. با او همراه شوید.
خواندن کتاب خاطرات یک ساحر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر برزیل و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره پائولو کوئیلو
پائولو کوئیلو در سال ۱۹۴۷ به دنیا آمد. او نویسندهٔ معاصر برزیلی است. رمانهای او بین مردم در کشورهای مختلف دنیا پرطرفدار است. او از سال ۲۰۰۷ سفیر صلح سازمان ملل در موضوع فقر و گفتوگوی بینفرهنگی است. بسیاری از آثار این نویسنده، داستانهایی هستند که با رویکردها و درونمایههای روانشناسانه طراحی و نوشته شدهاند. کوئیلو در اغلب کتابهایش به موضوع عشق و ایمان میپردازد. رمان «کیمیاگر» مشهورترین کتاب او و یکی از رمانهای بسیار پرفروش دههٔ پایانی قرن بیستم در جهان است.
بخش دیگری از آثار پائولو کوئیلو عبارتند از:
تئاتر برای آموزش، برنده تنهاست، بایگانی جهنم، خاطرات یک مغ (خاطرات یک ساحر)، بریدا، عطیه برتر، والکیریها (دیدار با فرشتگان)، مکتوب، کنار رود پیدرا نشستم و گریستم، کوه پنجم، نامههای عاشقانه یک پیامبر، مبارزان راه روشنایی (راهنمای جنگجوی نور)، ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد، کلمات اساسی، شیطان و دوشیزه پریم، داستانهایی برای پدران، فرزندان و نوهها، جن و گلهای رز، سفرها، کمانگیر، جاسوس، هستی (زندگی).
بخشی از کتاب خاطرات یک ساحر
«راحت و آرام بنشین و نگرانی و تنشها را از خودت دور کن. سعی کن به هیچچیز فکر نکنی.
۱. حس کن زندهبودن چه موهبت بزرگی است و اجازه بده از درون، آزادی و محبت را حس کنی. بگذار دلت از مشکلات و مسائل جزئی فراتر برود که ممکن است آزارت بدهند. آهنگی از دورهٔ کودکیات را بهآرامی زمزمه کن. تصور کن دلت بزرگ و بزرگتر میشود و نور آبیِ نیلگون و درخشانی اول اتاق سپس خانهات را پر میکند.
۲. وقتی به این مرحله رسیدی، حضور قدیسها (یا کسانی) را حس کن که زمان کودکیات به آنها ایمان داشتی. به حضور آنها توجه کن که از هر سو از راه میرسند، شاد و خندانند و به تو ایمان و اطمینان میدهند.
۳. مجسم کن قدیسها به تو نزدیک میشوند، دستشان را روی سرت میگذارند و برایت عشق، آرامش و یگانگی با دنیای پیرامونت و همدلی با قدیسها را آرزو میکنند.
۴. زمانیکه این حس در وجودت قوت گرفت، احساس کن نور آبیرنگ همچون رودخانهٔ درخشان و روان، به درونت جاری میشود و ترکت میکند. این نورِ آبی نیلگون در خانهات روان خواهد شد سپس محلهات، شهرت و کشورت را در بر خواهد گرفت و درنهایت دنیا را بهشکل کرهٔ آبیرنگ و عظیمی فرا خواهد گرفت. این جلوهای از عشق بزرگی است که از محدودهٔ تلاشهای روزمره فراتر میرود و درعینحال که انرژی و آرامش میدهد، نیرو و جان تازهای میبخشد.»
حجم
۲۳۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۲۳۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه