کتاب اصول علم زبان شناسی
معرفی کتاب اصول علم زبان شناسی
کتاب اصول علم زبان شناسی بهقلم مینو فضلی نژاد را نشر خزه منتشر کرده است. این کتاب به توضیح و تبیین مبانی علم زبانشناسی میپردازد.
درباره کتاب اصول علم زبان شناسی
علم زبانشناسی به مطالعهٔ ویژگیها و عوامل شکلدهنده و اثرگذار بر زبان میپردازد و میکوشد علل تغییر و تحول در زبان و نحوهٔ اثرگذاری اصولی بر آن را بیابد. این علم هماکنون در بسیاری از دانشگاههای ایران و جهان تدریس میشود و در راستای مطالعهٔ علمی و اصولی زبان بسیار کارساز بوده است. کتاب اصول علم زبان شناسی بهقلم مینو فضلی نژاد کوشیده است تا در ۵ فصل به معرفی و بررسی مبانی و ریشههای زبان شناسی بپردازد و راه را برای مطالعهٔ بیشتر و بهتر در این حوزه باز میکند.
خواندن کتاب اصول علم زبان شناسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
دانشجویان و پژوهشگران رشتههای زبانشناسی و زبان و ادبیات فارسی از خواندن این کتاب سود خواهند برد.
بخشی از کتاب اصول علم زبان شناسی
«برای مرلوپونتی عصای یک فرد نابینا دیگر شیء مورداستفادهٔ بدن نبود بلکه امتداد بدن بود. ترکیبی از یک شیء به شکل بخشی از بدن و دستگاه حسیاش اینگونه از روابط تجسم همانطور که ایهد (۱۹۹۱) صفحات (۲۹-۳۰ آنها را مینامد آنها وجودی بدنی حسی» هستند، اما دلالت به آن دارند که چگونه از فناوریها استفاده میکنیم و چگونه چنین استفادهای آنچه را که ما از طریق چنین فناوریهایی تجربه میکنیم، تغییر دهد. همانطور که باراد (۲۰۰۷)، ص (۱۵۷) اشاره میکند چنین مشاهداتی تمایز بدیهی بین درون و بیرون از بدن را مشخص مینماید و سؤالاتی را برای درک ما از رابطه ما با اشیاء و در واقع ساختن آنها و چگونگی و چرایی ترسیم مرزها در جایی که آنها را به کار میگیریم ایجاد میکند. مثال سگ راهنما دوباره ما را به حوزهٔ دیگری میبرد و نشان میدهد که خود حیوانات میتوانند بخشی از شناخت توزیعشدهٔ ما شوند تنها این نیست که میتوانیم از چشمهای تیزبین سگ برای کمک به دیدنمان استفاده کنیم بلکه این است که تفکر و حس ما فراتر از بدن ما به دنیای گستردهتری از طریق سگ و روابط ما با حیوانات دیگر گسترش مییابد و این واقعیت که حیواناتی مانند سگ برخی از حسها و تفکرات ما را برای ما انجام میدهند - خودش نیاز به پرسش از روشهایی که در آن بین خود و سایر موجودات تقسیمبندی کردهایم اشاره میکند این واقعیت که ما بر ظرفیت سگ راهنما برای دیدن زمانی که بینایی صاحب همدمش مختل میشود، تاکید میکنیم این خودش به روشهایی انسانمحورانه نیز اشاره میکند که در آنها فرض میکنیم که نقش بینایی سنگ صرفاً نقش بهتری در این روند است بینایی که به دید ضعیفتر صاحب همراه خود کمک میکند اما سگ دستکم دو کار دیگر انجام میدهد تصمیمگیری در ارتباط با همسفر انسانیاش در مورد اینکه کجا چگونه و چه زمانی در جهتهای خاص برود و از آن حواس دیگر - هم شنوایی زیادش و هم حس بویایی عالیاش - برای انجام این فعالیتها استفاده ببرد. با این حال ما اغلب اهمیت بویایی را نادیده میگیریم زیرا در سلسلهمراتب حواس انسان به جایگاه کمتر مهمی تنزل یافته است چرا سگ را عقب میکشیم و میگوییم چیزی آنجا نیست؟ نظارت ما این است که بر حس بصری غالب خود تمرکز کنیم. ما فرض میکنیم سگ چیزی را حس میکند که ما باید آن را ببینیم - آیا یک خرگوش مرده، یک کفش کهنه، یک برش پیتزای دورانداخته پیدا کرده است؟ ما کمتر با این واقعیت که بویی به مشامش خورده است. او با توجه به منشأ بسیاری از بوهایی که سگها را به خود جلب میکنند ما حتی کمتر علاقهمندیم که آن بوها را از منظر خودمان بررسی کنیم و در این رابطه با سگها هماهنگی نداریم بهعنوان انسان حس بویایی ما به حوزٔ دیگری منتقل شده است که به حیوانات و سایر موارد مرتبط است. حس بویایی بسیار کمتر از بینایی یا شنوایی اهمیت پیدا میکند چگونه این اتفاق افتاد؟ چه اتفاقی در ساخت سوژهٔ انسانی افتاد که بوها و بویایی را به حاشیهٔ حواسش برد و این چه چیزی را در مورد آنچه انسان محسوب میشود به ما یادآوری میکند؟ این فصل به بررسی بویایی و حواس در ساخت معنای انسان بودن میپردازد و نشان میدهد که کماهمیت جلوه دادن حس بویایی بخشی از ساختار خاصی از زبان سواد (دانش) و عقلانیت بوده است چالش پساانسانگرایانه با این مفروضات، مفهوم بدن را دوباره باز میگرداند و این سؤال را مطرح میکند که چگونه میتوانیم به مجموعههای نشانهشناختی چندحسی نزدیکتر شویم.»
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۴۶ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۴۶ صفحه