کتاب بیست و یک نامه در باب زندگی و چالش های آن
معرفی کتاب بیست و یک نامه در باب زندگی و چالش های آن
کتاب بیست و یک نامه در باب زندگی و چالش های آن نوشتهٔ چارلز هندی و ترجمهٔ سینا بحیرایی است. انتشارات مهرگان خرد این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی ۲۱ نامه خطاب به جوانان.
درباره کتاب بیست و یک نامه در باب زندگی و چالش های آن
چارلز هندی در کتاب بیست و یک نامه در باب زندگی و چالش های آن بیان کرده است که کاش در جوانی کمی سرکشتر بود، بیشتر استراحت میکرد و حتی ریسکپذیرتر و خیالپردازتر بود. این نویسنده پساز کسب سالها تجربه در زمینههای مختلف، تفکراتش را راجعبه زندگی و چالشهای آن، در قالب ۲۱ نامه خطاب به جوانان نوشته است. چارلز هندی در این اثر میپرسد که در جهان متغیری که هر لحظه تحتتأثیر تکنولوژی و رباتها قرار دارد، چطور میتوان هدفی برای خود مشخص و آن را به واقعیت تبدیل کرد؟ این کتاب را بخوانید تا بدانید.
خواندن کتاب بیست و یک نامه در باب زندگی و چالش های آن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند راهِ مواجهه با چالشهای زندگی را بیاموزند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بیست و یک نامه در باب زندگی و چالش های آن
«آنطور که به ما گفتهاند، مشکل این است که ما الان زندگی طولانیتری داریم. این هم عجیب است، موهبت بیش از ده سال زندگی اضافهتر چطور میتواند بهعنوان یک مشکل در نظر گرفته شود؟ بااینحال اگر فرصتها را پیشبینی نکنیم یا برایشان آماده نباشیم، خودشان به مشکل تبدیل میشوند؛ و به نظر میرسد این مورد بدون اینکه توجهی جلب کند، دارد به شکل عجیبی سر برمیآورد، شاید بهخاطر اینکه هیچوقت قرار نبود روی افرادی که درحالحاضر قدرت را در اختیار دارند، تأثیر بگذارد. به نظر میرسد تغییرات آبوهوا مشکلات مربوط به بازنشستگی و حقوق آن وارد سندروم «به زندگی من نمیکشد» شدهاند، یعنی مشکلاتی هستند که وارثان بعدی باید با آنها سروکله بزنند. اگرچه در هر دو مورد کاملاً مشخص بود که هر تصمیمی که گرفته شود، برای اثرگذاری به چهل تا چهلوپنج سال زمان نیاز دارد.
واقعیت این است که هنوز چیزی به اسم بحران حقوق بازنشستگی یا مشکلات بازنشستگی وجود ندارد. هفتاددرصد افرادی که در بازهٔ سنی پنجاه تا شصتوچهار سال قرار دارند، همچنان شاغل هستند. اگر فکر میکنیم این آمار باعث میشود که آدمهای زیادی کار نداشته باشند، باید این نکته را در خاطر داشته باشیم که حتی در دورهٔ اوج زندگی، زمانی که سیوپنج تا چهلونه سال سن داریم، تنها هشتادودو درصد رسماً شاغل هستند؛ بقیه یا در خانه کار میکنند یا در آمار نیامدهاند. درحالحاضر، اکثریت عمدهٔ آن هفتاد درصد افراد شاغل، یک حقوق بازنشستگی دوم خواهند داشت که در حال شکل گرفتن است، خانهٔ خودشان را خواهند داشت و شاید از والدینشان که اولین نسل برجستهای بودند که صاحب خانهای برای خود بودند، یک خانهٔ اضافه به ارث ببرند یا انتظار دستیافتن به چنین میراثی را داشته باشند. همیشه افرادی خواهند بود که مجبورند تقلا کنند، ولی اکثریت عمدهای از بازنشستههای جدید این دهه، فقیر نخواهند بود. آنها میتوانند انتظار داشته باشند که بعد از دو دورهٔ ابتدایی زندگی خود که دورههای یادگیری و کار بودند، در وضعیت خوبی وارد دورهٔ سوم زندگیشان شوند. ده تا بیست سال بعدی برای آنها یک فرصت خوب خواهد بود. متأسفانه چنین چیزی شاید در مورد شما صدق نکند، مگر تا قبل از اینکه دیر نشده است، خودتان در موردش کاری انجام دهید.
بااینحال همین نکته، آنها و در نهایت شما را با این پرسش تنها میگذارد: «چهکار کنیم؟» ولی این نسل بعد از آنها و یک نسل بعدازآن، یعنی نسل شما است که باید با این پرسش مواجه شود: «ما بر چه اساسی زندگی خواهیم کرد؟» برای این گروه سنی این یک امر آشکار به نظر میرسد که علیرغم حقوق بازنشستگی بزرگتری که بعداً از راه میرسد، باید انتظار داشته باشند که خودشان مسئول فراهمکردن بخش عمدهای از درآمدشان در دوران پسااشتغالی باشند. کارفرماها چنین کاری برای آنها نمیکنند، مگر اینکه مجبور باشند. دولت هم آنها را مجبور به پسانداز برای آینده نمیکند. بعضیها شاید پسانداز کنند ولی خیلیهایشان این کار را نمیکنند، چون فشار تأمین هزینههای فعلی، منجر به نادیدهگرفتن یا بهتعویقانداختن مشکلات فردا میشود. دراینصورت آنها شاید مجبور شوند که در هفتادسالگی یا حتی هشتادسالگیشان همچنان کار کنند.»
حجم
۱۵۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۱۵۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه