دانلود و خرید کتاب شکیل (جلد اول) نازیتا عطرفروش
تصویر جلد کتاب شکیل (جلد اول)

کتاب شکیل (جلد اول)

امتیاز:
۱.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب شکیل (جلد اول)

کتاب شکیل (جلد اول) نوشتهٔ نازیتا عطرفروش است. انتشارات متخصصان این کتاب را منتشر کرده است.

درباره انتشارات متخصصان

انتشارات متخصصان با توجه به تخصص چندین ساله در صنعت چاپ و نشر کتاب و داشتن شناخت کامل و جامع از بازار، اقدام به چاپ بالغ بر ۵۰۰۰۰۰ جلد کتاب در رشته‌های ادبی شامل شعر و داستان و رمان، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و رشته‌های مهندسی کرده است. آغاز کار انتشارات متخصصان به سال های ۸۵-۸۶ برمی‌گردد و در طول این سال‌ها به واسطهٔ تجربه و شناخت پذیرای چاپ کتاب بیش از ۲۰۰۰ نویسنده بوده است.

خواندن کتاب شکیل (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب شکیل (جلد اول)

«من نیز مانند میلیون‌ها زن دیگر در این دنیا، ولی وقتی بانویی را می‌بینم که برای ساختن دنیایی زیبا تلاش می‌کند که در ایران از این دست بانوان کم نداریم، در دلم تحسین کرده و به زنبودن خود افتخار می‌کنم. زنانی که با وجود همه سختی‌ها و سنگ‌های جلو پایشان در دنیای مردسالار به قله‌های موفقیت می‌رسند و در این راه از هیچ تلاشی فروگذاری نمی‌کنند. نام این بانوان همیشه در دل‌ها و صفحه تاریخ حک خواهد شد و ماندگار است. با این افکار و گردش زمان به سال‌هایی رسیدیم که بیماری کرونا همه‌گیر شد. دنیا تعطیل شد و مردم در خانه‌هایشان گرفتار شدند. من هم همین‌طور، تنها در آپارتمانی رو به یکی از خیابان‌های تهران برای شکست دادن کرونا ورزش می‌کردم، برای جلوگیری از افسردگی موسیقی گوش می‌دادم و برای رهایی از این پاندمی فقط دعا می‌کردم، ولی وقتی حوصله‌ام سر می‌رفت، کنار پنجره رفته و زنان و مردان و کودکانی را می‌دیدم که بدون ترس از این بیماری در سطل‌های زباله دنبال روزی خود و خانواده‌شان بودند. فقر و گدایی‌کردن بزرگ‌ترین درد جامعه است. انسان نیازمند و شکم گرسنه ویروس نمی‌شناسد، اصلاً براش مهم نیست و شاید وجود ویروس را به این نوع زندگی ترجیح بدهد.

در یک روز آدینه از روزهای زیبای بهاری که از تنهایی و قرنطینه به تنگ آمده بودم، تصمیم گرفتم دوری با ماشین در خیابان‌ها بزنم، بدون اینکه پنجره ماشین را باز کنم و حتی داخل ماشین با دو عدد ماسک نشسته بودم که به چهارراهی در یکی از خیابان‌های تهران رسیدم. خیابان به‌شدت خلوت بود؛ زیرا همه در خانه‌هایشان بودند، ولی چند کودک آفتاب‌خورده و کثیف و پابرهنه و بدون ماسک از این‌سو به آن‌سو می‌دویدند و تلاش می‌کردند. به اندک مردمی که سواره و یا پیاده در رفت‌وآمد بودند، گل و دستمال‌کاغذی جیبی بفروشند. همیشه با این کودکان به‌خوبی و نرمی رفتار می‌کنم و هرگز بی‌تفاوت از کنارشان نمی‌گذرم. بااحتیاط گوشه پنجره را باز کردم. درون داشبورد یک عدد سیب و یک عدد کیک داشتم. سیب و کیک را به بچه‌ها تعارف کردم. دخترک لبخندی زد و دندان‌های کرم‌خورده‌اش را نشانم داد و گفت: «کیک نمی‌خوام، گل بخر.» سیب و کیک را به‌زور به آن‌ها دادم و به خانه برگشتم. چهره دخترک از ذهنم پاک نمی‌شد، با خودم گفتم: «عجب دخترک شکیلی بود!» شکیل در زبان آذری یعنی برازنده، نامش را شکیل گذاشتم و برایش یک زندگی افسانه‌ای آرزو کردم. پس قلم به دست شدم تا آن آرزو را برآورده کنم».

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۵۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۵۵۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۱۱۵,۲۰۰
تومان