کتاب امکان ها و اندیشه ها
معرفی کتاب امکان ها و اندیشه ها
کتاب امکان ها و اندیشه ها نوشتهٔ یوسف فخرایی است. نشر قطره این کتاب را منتشر کرده است؛ ناداستانی حاوی تاریخ و نقد و تفسیر ادبیات.
درباره کتاب امکان ها و اندیشه ها
کتاب امکان ها و اندیشه ها ناداستانی است که در چهار فصل نوشته شده است؛ «امکان نخست»، «امکان دیگر»، «واپسین امکان» و «سخن واپسین». این کتاب که در حوزهٔ تاریخ و نقد و تفسیر ادبیات نوشته شده، بیمقدمه بهسراغ فصل اول رفته است. یوسف فخرایی در فصل نخستِ این اثر که حاوی چندین بخش است، از فردریش نیچه آغاز میکند. این نویسندهٔ ایرانی گفته است که نیچه معتقد بود «آرمان» شاید امری ویرانگر باشد، اما بدون آرمان هم نمیتوان زیست. هزاران انسان در آرمانْ هدف، اراده، دلیل حیات و هستی مییابند؛ او سپس به موضوعاتی مانند گزینش اخلاقی انسان، جامعهٔ آرمانی، داستایوفسکی و رمان «برادران کارامازوف» به قلم او، زندگی و... پرداخته است. این کتاب را میتوان حاوی جستارهای ادبیِ نویسنده درمورد موضوعات ادبی و تاریخی دانست. با این ناداستان همراه شوید.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و بهدلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم همنوعان است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدفهای دیگر ناداستاننویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتواند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها و نقدهای ادبی.
خواندن کتاب امکان ها و اندیشه ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ تاریخ و نقد و تفسیر ادبیات پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب امکان ها و اندیشه ها
«زن برایش نامهای نوشته است. نوشته که او یعنی مرد یک هیولاست. اینکه او را هم به هیولایی عاصی و بیزار تبدیل کرده. اینکه خانهٔ مرد کارخانهٔ هیولاسازی است و حالا او یعنی زن نگران کودکان است که دارند در همین کارخانه بزرگ میشوند. اینکه دارند هیولایی دیگر را پرورش میدهند و مرد مسئول همهٔ این ساخت و ساز نفرتانگیز است. همین وحشت بود که او را با اندیشهٔ آن فیلسوف تنها و کم و بیش بدبین و خسته چفت کرده بود. همین بود که حالا او را در بحبوحهٔ هراسی منجمدکننده به یاد آن مرد نه چندان شاد که تنها با سگی که نامش را آتمن ـ روح گذاشته بود و بیاعتنا به جهان و اراده قدم میزد، انداخته بود. اما در این وحشتی که در آن دست و پا میزد چه زمانی باید میخندید؟ زمان نبرد کی آغاز میشد؟ و پذیرفتن مسئله چون امری بدیهی آیا به معنی مرگ همه چیز نبود؟ مرگ خودش، زن، دو کودک، عواطف، عشق، اعتماد و امنیت روانی که بدون آن همه چیز از دست میرفت. نامه را دوباره خواند. همه چیز هولناکتر شد.
«دایم در فکر کشتن خودم هستم، کشتن تو و حتی اونا. یکیشون که از همین حالا رسماً هیولا شده، اون یکی هم داره تمرین میکنه. بهت تبریک میگم! دیگه بهت ایمانی ندارم. بدتر اینکه دیگه به خودم هم ایمانی ندارم. دیگه نمیتونم بهت تکیه کنم. دیگه هیچ تکیهگاهی ندارم. تو برای همه یه انرژی خلاق بودی اما برای من سکوت، ویرانی، ترس، نقاب، سرخوردگی. حسرت قبل از ازدواج رو میخورم که پر از زندگی بودم، پر از شور، سبکسری و گذشت. حالا چی شدم؟ یه آدم جدی، غمگین، بیرمق که دایم میخواد تنها باشه و حرف نزنه، کسی رو نبینه. حتی از خندیدن هم دیگه میترسم! حالا دایم نگرانم، نگران اون دوتا. جایی که سرنوشت من این شد، سرنوشت اونا چی میخواد بشه؟ دیگه احساس زنده بودن ندارم و این بزرگترین گناه توئه. زندگی با تو، بیتفاوتی تو، غرور خردکننده و آزاردهندهت، سکوتهات و بیاعتناییهای تحملناپذیرت، اون نفرین جنونآسای لعنت شدهٔ تو به نوشتن که هر وقت توش ناکام میشدی منو پاره پاره میکردی، نابودم کرد. من دیگه روحی واسه زندگی کردن ندارم. تو روح منو کشتی. باید تاوان پس بدی و بدون که تاوان هم پس خواهی داد. حرفهای دیگه هم هست که باید بهت بگم، اما احساس میکنم دیگه ارزشی برام نداره که در موردشون حرف بزنم هیچ ارزشی!»»
حجم
۳۶۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۴۶ صفحه
حجم
۳۶۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۴۶ صفحه