کتاب خوشههای طلایی (جلد دوم)؛ ۵۶ داستان از برندگان نوبل
معرفی کتاب خوشههای طلایی (جلد دوم)؛ ۵۶ داستان از برندگان نوبل
کتاب خوشههای طلایی (جلد دوم )؛ ۵۶ داستان از برندگان نوبل، اثر مصطفی سروش بهترین داستانهای کوتاه از نویسندگان مطرحی است که جایزه نوبل را از آن خود کردهاند.
دربارهی کتاب خوشههای طلایی (جلد دوم)؛ ۵۶ داستان از برندگان نوبل
کتاب خوشههای طلایی (جلد دوم )؛ ۵۶ داستان از برندگان نوبل، همانطور که از نامش پیداست، مجموعه داستانهایی از نویسندگان مطرح دنیا است که توانستهاند جایزه ادبی نوبل را با خود به خانه ببرند. جایزه ادبی نوبل یکی از مشهورترین جوایزی است که هر ساله به نویسندگانی تعلق میگیرد که در تکریم اصالت و آرمانهای انسانی با خلاقیت و پشتکار به خلق آثار ادبی میپردازند.
مصطفی سروش در کتاب خوشههای طلایی (جلد دوم)؛ ۵۶ داستان از برندگان نوبل بهترین داستانهای کوتاه این نویسندگان را جمعآوری کرده است. او همچنین تاریخچهای از نویسندگان و زندگی و آثارشان آورده است که به لطف و جذابیت کتاب افزوده است. برخی از داستانهای کتاب خوشههای طلایی (جلد دوم )؛ ۵۶ داستان از برندگان نوبل قبلا به دست مترجمان نامدار ایرانی، برای نشریات مختلف ترجمه شدهاند.
کتاب خوشههای طلایی (جلد دوم )؛ ۵۶ داستان از برندگان نوبل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر دوست دارید با آثار شاخص نویسندگان برنده جایزه ادبی نوبل آشنا شوید، کتاب خوشههای طلایی (جلد دوم )؛ ۵۶ داستان از برندگان نوبل، برای شما است. دوستداران داستانهای کوتاه نیز از مطالعه این کتاب غرق در لذت میشوند.
بخشی از کتاب خوشههای طلایی (جلد دوم)؛ ۵۶ داستان از برندگان نوبل
هذیانگویی اثر ساموئل بکت
سربرهنه، پا برهنه، لباس زیری به تن دارد با پیجامهای کوتاه و بسیار تنگ، دو دستش با چیزهای زیادی تماس داشته همواره، و دو پایش، یکدیگر را لمس نموده، و ساقهایش بهم در سایشند، به کپلها و رانها، به پایین، به بالا، هیچ یادمانی گرفتار اندیشهٔ این تنِ فرو پوشید در لباس زندانیان نخواهد شد. اکنون همهٔ خاطرهها محصول و برآمدهٔ وَزینی هستند. در این ارتباط، حاصل اشباح و سیری، سَرِ بزرگش، مرکز درد و آزردگیاش بسی مُضحک است، باز از جایش بیرون میشود، دوباره به جای نخستش بازمیگردد. در آینده خود را خواهد دید، سراسر اندامش را از مقابل، از سر تا سینه، تا بازوها، تا پنجههایش. نخست به بازوانش نگاهی پُرشتاب میافکند، بعد پیشتر میرود، لرزان، با دیدگانش، نظاره میکند، مکث میکند، وقتی درمییابد که مسافر است برای اولین بار، یک پایش تابع پای دیگر، پای راست مرکز تعادل بدن و پای چپ بر روی پنجهها، تابع آن گام دیگر. بعد میجنبد، هر چند جاده تاریک است، نمیلغزد. با بازوان گشاده، با دستهای صلیبوار و پاهای بر زمین استوار. در نتیجه میبایست بارها، و بارها، یعنی هر بار، خود را به دیوار بکوبد، دیواری که راهش را بسته است.
چون به طرف دیوار سمت چپ میپیچد خود را با دست راستش بر آن میکوبد، و چون به سمت دیوار طرف راستش بپیچد خود را با دست چپ بدان میزند، و حالا با پایش. و اینک که سرش خم گشته، از روی عصبانیت با فرق سر این کار را انجام میدهد و چون پیوسته سرش خم است، پشتش قوز میشود. با سرش بر دیوار فشار وارد میآورد. دیدگانش بینور میشوند، بدنش خونین میگردد، اما نه چندان انبوه، احتمالا این زخمهای اندک، قبل از تازه شدن، التیام مییابند. شتابش اندک است.
حجم
۵۸۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۵۴ صفحه
حجم
۵۸۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۵۴ صفحه