کتاب عقاب دوسر
معرفی کتاب عقاب دوسر
کتاب عقاب دوسر نوشتهٔ ژان کوکتو و ترجمهٔ مهدیس احمدیان شالچی و محمدحسن روستایی است. انتشارات ناهید این نمایشنامهٔ معاصر فرانسوی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب عقاب دوسر
کتاب عقاب دوسر حاوی یک نمایشنامهٔ معاصر فرانسوی است. این متن نمایشی نخستینبار توسط تئاتر «هبرتو» به بروکسل و لیون برده و در نوامبر ۱۹۴۶ میلادی در پاریس اجرا شد. این نمایشنامه شش شخصیت دارد و از اتاق خواب ملکه در قصر «کرانتز» و درحالیکه هوا تاریک است، آغاز میشود. نمایشنامهٔ «عقاب دو سر» سه پرده دارد. این اثر به قلم یکی از مهمترین هنرمندان فرانسه نوشته شده است. گفته شده که ژان کوکتو در این نمایشنامه برای بیدارکردن تئاتر و تماشاگرانش از خوابی کوشیده که شگفتی سینما عامل آن بود. یکی از ویژگیهای روایی عقاب دو سر، توصیف یک رویداد واحد از دیدگاه شخصیتهای مختلف است. نویسنده این دیدگاههای چندگانه را با حذفنکردن روایتهای مختلف و پنهانکردن شخصیتهای خود (برای اینکه بتوانند جاسوسی یکدیگر را بکنند) حفظ میکند. این نمایشنامه را چیزی بیش از نوری متفاوت برای مشاهدهٔ مضامین آشنا دانستهاند. این اثر بهعنوان اولین اثری که ژان کوکتو در قالب نمایشنامه (و سپس فیلمنامه) نوشت و همچنین بهعنوان اولین اثری که هم به روی صحنه و هم به صفحهٔ نمایش آمد، نشاندهندهٔ لحظهٔ مهمی در کارنامهٔ کاری او و بهطور کلی هنرهای نمایشی فرانسه است. داستان چیست؟ نویسنده در پیشگفتار از تراژدی «کرانتز» سخن گفته است؛ یک تراژدی که همیشه معما باقی خواهد ماند. چگونه قاتل وارد اتاق ملکه شد؟
میدانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان»، «علیرضا نادری» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب عقاب دوسر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی معاصر فرانسه و قالب نمایشنامه پیشنهاد میکنیم.
درباره ژان کوکتو
ژان کوکتو شاعر، نقاش، فیلمنامهنویس، رماننویس، نمایشنامهنویس، کارگردان و بازیگر فرانسوی و یکی از بااستعدادترین آفرینندگان هنری قرن بیستم است. او در ۵ جولای ۱۸۸۹ میلادی به دنیا آمد. کوکتو را بیشتر با اشعارش و آثاری همچون رمان «بچههای وحشتناک»، فیلمنامهٔ «خانمهای جنگل بولونی» و کارگردانی فیلمهای «خون یک شاعر»، «دیو و دلبر»، «والدین وحشتناک» و «اورفه» میشناسند. نمایشنامههای «عقاب دوسر» و «ازدواج در برج ایفل» اثر او است. او در سال ۱۹۵۶ از دانشگاه آکسفورد دکتری افتخاری گرفت و در سال ۱۹۶۱ موفق به دریافت لژیون افتخاری شد. ژان کوکتو در ۱۱ اکتبر ۱۹۶۳ میلادی در فرانسه درگذشت.
بخشی از کتاب عقاب دوسر
«ملکه پشت در گوش میایستد تا مطمئن شود که ادیت به اتاق خود رفته است.
ملکه (به سمت تختخواب میرود.)
بیایید بیرون.
استانیسلاس بیرون میآید و بیحرکت در کناری میایستد.
نباید از چیزی بترسید.
زانوی استانیسلاس همچنان در حال خونریزی است. در تمام مدتی که ملکه به اینور و آنور میرود، استانیسلاس سر بلند نمیکند تا به او بنگرد.
بسیارخوب. آقای عزیز، همهٔ چیزهایی را که گفته شد، شنیدید؟ فکر میکنم دیگر چیز زیادی نباشد که ما دربارهٔ هم ندانیم.
بادبزن چتریاش را برمیدارد اما آن را باز نمیکند بلکه از آن به صورت تازیانهای که همزمان و همریتم با کلماتش بر صندلیها و ... میزند، استفاده میکند.
نامتان چیست، آقا؟
پس از درنگی کوتاه.
از گفتن نامتان به من خودداری میکنید. بسیارخوب، حال من به شما نشان میدهم یک حافظهٔ شاهانه تا چه اندازه شگفتآور است. نام شما استانیسلاس است. نام فامیلتان را نمیدانم ... البته که مایل هم نیستم بدانم. شما شعری با عنوان «پایان پادشاهی» با تخلص عزرائیل به چاپ رساندهاید. نام شایسته و زیبندهای است ... فرشتهٔ مرگ! ... شعر کوتاهی که در آن به من تاخته بودید. شهرت بسیاری هم پیدا کرد. این اعلامیهٔ شعری شما دستبهدست شد تا به دست همگان برسد. من این شعر را میستایم و اعتراف میکنم که آن را به خاطر سپردهام. پیش از آن شعرهای بلند بسیاری علیه ما چاپ شده بود؛ چرندیاتی که از کیفیت مناسبی برخوردار نبودند اما شعر شما کوتاه و اثرگذار بود. در ضمن متوجه شدم که ــ تبریکات فراوان مرا در این باره پذیرا باشید ــ شعر شما بیشتر به خاطر شکلش سروصدا کرد تا آنچه بیان میکند. مردم آن را عجیب و همانا پوچ توصیف کردند. نه وزن داشت و نه قافیه و میخواهم خاطرنشان کنم که شبیه هیچ شعری نبود و از همین روی از آن بسیار خوشم آمد؛ شبیه چیزی نبودن، شبیه کسی نبودن! هیچ ستایشی نتوانسته بود بیش از آن شعر مرا برانگیزاند. برای من آدمی به نام استانیسلاس وجود ندارد. شما عزرائیل هستید، فرشتهٔ مرگ و برای من نام دیگری نخواهید داشت.
سکوت.»
حجم
۱۵۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۱۴ صفحه
حجم
۱۵۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۱۴ صفحه