کتاب قبلا همدیگر را جایی ندیدهایم؟!
معرفی کتاب قبلا همدیگر را جایی ندیدهایم؟!
کتاب قبلا همدیگر را جایی ندیدهایم؟! نوشتۀ فاطمه سیدی و فاطمه مصباحیان و حدیثه حیدرنژاد و آیلار هشترودی و نگین خرمندار و محدثه عزیزی در انتشارات ۳۶۰ درجه به چاپ رسیده است. این كتاب به دست ۶ نويسندۀ جوان نوشته شده است.
درباره کتاب قبلا همدیگر را جایی ندیدهایم؟!
کتاب قبلا همدیگر را جایی ندیدهایم؟! دستاورد کارگاه داستاننویسی علی سلطانی است که به قلم ۶ نویسندۀ شرکتکننده در این کارگاه نوشته شده است. علی سلطانی تحصیلات کارشناسی مکانیک و کارشناسی ارشد ادبیات دارد و فعالیت نویسندگی خود را با فیلمنامهنویسی آغاز کرد. او در ابتدا هنرجوی سینما جوان بود که بعدها به نوشتن داستان کوتاه و رمان روی آورد. وی طی این سالها، فعالیتها و پژوهشهای مختلفی در حوزۀ داستاننویسی داشته و کارگاههای داستاننویسی زیادی در شهرهای مختلف ایران برگزار کرده است. کتاب قبلا همدیگر را جایی ندیدهایم؟! نیز حاصل یکی از همین کارگاهها است که توسط چند نوقلم نوشته شده است. نویسندگان تلاش کردهاند سبکی تازه در بیان داستان داشته باشند.
موضوع داستان قبلا همدیگر را جایی ندیدهایم؟! یکی از اختلاهای روانی به نام اختلال تجزیۀ هویت است. روای و شخصیت اصلی داستان، دختری به نام گلاره است که از مطب روانپزشک خود بیرون میآید در حالی که برای او تشخیص اختلال چندشخصیتی داده است. این موضوع او را به گذشتههای زندگیاش میبرد.
خواندن کتاب قبلا همدیگر را جایی ندیدهایم؟! را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به دوستداران داستانهای ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب قبلا همدیگر را جایی ندیدهایم؟!
«اختلال تجزیهی هویت یا هویتپَریشی (که اختلال چندشخصیتی، شخصیت چندگانه و تعدد شخصیت هم نامیده میشود) عبارت است از وجود دو یا چند هویت یا شخصیت متمایز که بدون آگاهی فرد، افکار و رفتار شخص را کنترل میکنند. معمولاً این شخصیتها نام، سن، نژاد و مجموعهای از خاطرات و رفتارهای منحصربهفرد دارند. در اغلب موارد یک هویت اصلی با نام واقعی شخص وجود دارد که منزوی، وابسته و افسرده است. هویتهای جانشین دارای ویژگیهایی هستند که با هویت اصلی در تضاد است؛ مثلاً خصمانه، کنترلکننده، خودویرانگر و خشونتآمیزند (خشونت در قِبال خود و دیگران). برای نمونه، کسی که از بیماری چندشخصیتی رنج میبرد، ممکن است تن به کارهایی بدهد که در حالت عادی انجام نمیدهد؛ کارهایی چون رانندگی با سرعت زیاد یا دزدیدن پول از دوست یا کارفرما و این درحالی است که انگار نیرویی غیر از خود شخص آنها را وادار به انجام این کارها میکند. طبق گفتهی بیماران اینطور استنباط میشود که آنها گروگان شخصیتها هستند و مانند ربات هرآنچه شخصیتها دستور دهند، بیاختیار انجام میدهند. در بعضی موارد این شخصیتها ممکن است حتی در ویژگیهایی مثل: لحن صحبت، دستخط، استعدادهای هنری و ورزشی و آشنایی به زبانهای خارجی با هم تفاوت داشته باشند. احتمال میرود در زمینهی فرایندهای فیزیولوژیایی ازقبیل فشارخون و فعالیت مغزی نیز تفاوتهایی داشته باشند. هویت اصلی معمولاً از تجربههای هویتهای دیگر اطلاعی ندارد. دورههایی از یادزدودگی بدون علت، ازقبیل زوال حافظه برای چند ساعت یا چند روز در هفته، میتواند نشانههایی از وجود این اختلال در فرد باشد.»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه