کتاب اسطوره (جلد سوم؛ قهرمان)

کتاب اسطوره (جلد سوم؛ قهرمان) نوشتهٔ مری لو و ترجمهٔ محمدصالح نورانی زاده است. انتشارات کتابسرای تندیس این رمان را برای نوجوانان و جوانان روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب اسطوره (جلد سوم؛ قهرمان)

کتاب اسطوره (جلد سوم؛ قهرمان) به قلم مری لو (نویسندهٔ چینی - آمریکایی)، از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز بوده و اولین‌بار در سال ۲۰۱۳ میلادی منتشر شده است. در این رمان همچنان با «جون» و «دی» که در جلد نخست با آن‌ها و هدفشان آشنا شدید، همراه هستید. این اثر که سومین و آخرین کتاب از مجموعهٔ «اسطوره» است، حاوی داستان برهم‌خوردن دوبارهٔ صلح و آرامش شکنندهٔ دنیای جمهوری است. «جون» که اکنون به مقام ریاست مجلس سنا فکر می‌کند و دی که حالا به قهرمانی ملی تبدیل شده، باید درمانی برای طاعون کشندهٔ به‌وجودآمده پیدا کنند، اما آن‌ها برای این کار باید از چیز بزرگی در زندگی خود بگذرند. «جون» با انتخابی مواجه می‌شود که وفاداری‌اش به «دی» را به آزمایش می‌گذارد و او را مجبور می‌کند تا دوباره با گذشته مواجه شود. این اثر به موضوعاتی همچون انسانیت و خیانت می‌پردازد. پایان این داستان چیست؟ کتاب «قهرمان» را که جلد سوم و آخر از مجموعهٔ «اسطوره» است، بخوانید تا بدانید.

جلد اول این مجموعه با نام «اسطوره» در ژانویهٔ ۲۰۱۱ و جلد دوم این مجموعه به نام «نابغه» در سال ۲۰۱۳ چاپ شده است. در جلد اول درمی‌یابید که ایالات متحده به بخش‌های مختلفی تقسیم شده و کالیفرنیا اکنون بخشی از «جمهوری» به حساب می‌آید. مردم تحت ظلم و ستم هستند؛ البته به‌جز عده‌ای اندک از خواص. پسری به نام «دی» قصد دارد به‌منظور به دست‌آوردن دارو برای طاعون کشنده‌ای که شهر را در بر گرفته است، به یک بیمارستان حمله کند. او مدتی است که با نیروهای جمهوری در جنگ بوده و به موفقیت‌های بزرگی هم رسیده است. هجوم این پسر به بیمارستان، باعث زخمی‌شدن یکی از سربازان جمهوری می‌شود و خودِ «دی» هم هنگام فرار آسیب می‌بیند. راوی دیگر این رمان، دختری به نام «جون» است که تحت‌تعلیم جمهوری بوده و از خواص به حساب می‌آید. او توانایی‌های شگفت‌انگیزی دارد. «جون» قسم می‌خورد که از قاتل برادرش (سرباز زخمی‌شده) انتقام خواهد گرفت. این دختر دربارهٔ «دی» چیزهایی می‌داند و همچنین می‌داند که او آدم‌کش نیست. چرا «دی»، برادر او را به قتل رساند؟ پاسخ این سؤال را در جلد اول خواهید دانست.

خواندن کتاب اسطوره (جلد سوم؛ قهرمان) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ نوجوانان و جوانان دوستدار ادبیات داستانی آمریکا و قالب رمان (سه‌‌جلدی) پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب اسطوره (جلد سوم؛ قهرمان)

«از پنجرهٔ برج بانک در مرکز شهر لس‌آنجلس می‌توانم ابرهای نارنجی رنگ آتش را ببینم که پایگاه‌های هوایی کنار دریا را روشن می‌کنند. انفجارهای‌شان عظیم هستند و با نوری کورکننده افق آسمان را روشن می‌کنند. موج انفجارشان در هوا می‌پیچد و با نیروی خود شیشه‌های پنجره‌های برج ما را می‌لرزاند. خدمهٔ بیمارستان اطرافم به این سمت و آن سمت می‌دوند. تکنسین‌ها دارند تس و ایدن را برای تخلیهٔ سریع بیمارستان آماده می‌کنند.

پاسکائو با من تماس می‌گیرد. فریاد می‌زند: «دی با منه. بیرون همدیگه رو می‌بینیم.»

زانوهایم از شدت آرامش خیال شل می‌شوند. زنده‌ست. موفق شد. نگاهی به درون اتاق تس می‌اندازم و همان‌طور که دارند او را به یک ویلچر می‌بندند، انگشت شستم را به نشانهٔ مرتب بودن اوضاع برایش بالا می‌آورم. حتی در این وضعیت خسته و بیمار هم ناگهآنچهره‌اش شاد می‌شود. بیرون ساختمان برج، می‌توانم ببینم که سایهٔ روی ساختمان‌مان شروع به حرکت کرده ــ کشتی هوایی کلونی‌ها دارد از ما دور می‌شود تا به نبرد ملحق شود. جت‌های جنگندهٔ کلونی‌ها مثل زنبورهای کندویی که مورد آزار قرار گرفته باشد، دارند از عرشهٔ کشتی بالای سر ما و همچنین عرشه‌های کشتی‌هایی که منفجر شدند، بیرون می‌ریزند و در آسمان اسکادران‌های مختلف تشکیل می‌دهند. جت‌های جمهوری هم در میانهٔ آسمان به استقبال‌شان می‌روند.»