کتاب شاهزاده پری دریایی
معرفی کتاب شاهزاده پری دریایی
کتاب «شاهزاده پری دریایی» نوشتۀ شنون هیل، دین هیل و ترجمۀ شیدا رنجبر است و انتشارات پرتقال آن را منتشر کرده است. شاهزاده سیاهپوش و دوستانش در نهمین جلد از مجموعۀ جذاب شاهزاده سیاهپوش، پری دریایی واقعی میبینند.
درباره کتاب شاهزاده پری دریایی
یک روز زیبای آفتابی،شاهزاده سیاهپوش به همراه دوستان صمیمیاش شاهزاده پتو پوش و انتقالگیرندهٔ بزها در قایقی بودند که دوستشان شاهزاده گل عطسه با مهربانی به آنها قرض داده بود. آنها در حال صحبت دربارۀ هیولاهای احتمالی هستند که ناگهان چیزی در آب میبینند، با قایق به دنبالش میروند و متوجه میشوند که یک پری دریایی واقعی است. شاهزاده سیاهپوش که همیشه آرزوی دیدن یک پر دریایی را داشت از دیدن این پریایی که شاهزاده دستهگل نام دارد بیاندازه خوشحال است اما این پری دریایی مهربان مشکلاتی دارد.
شاهزاده پری دریایی جلد نهم از مجموعۀ جذاب و خواندنی شاهزاده سیاهپوش است. در این جلد کراکن پری دریایی یا شاهزاده دستهگل را تهدید کرده است که بزهای دریایی او را میخورد بنابراین او به کمک دوستان تازهاش نیاز دارد اما شاهزاده سیاهپوش و دوستانش میفهمند که او بیشتر از کمک، احتیاج دارد تا خودش را کمی تغییر دهد تا بتواند در برابر ظلم و زورگویی مقاومت کند، قدرت حرفزدن داشته باشد و قاطعیت بیشتر از خودش نشان دهد. کودکان با مطالعۀ کتاب شاهزاده پری دریایی این مفاهیم و موضوعات را از طریق یک داستان هیجانانگیز و جذاب درک میکنند. تصاویر کتاب هم مثل جلدهای دیگر این مجموعۀ فانتزی زیبا، جالب و گیرا است و نظر خوانندگان را به خود جلب میکند.
مجموعۀ شاهزاده سیاهپوش ۹ جلد دارد. کتابهای این مجموعه به ترتیب عبارت است از: «مهمان فضول»، «تولد پردردسر»، «خرگوشهای بزخور»، «هیولای هزاردندان»، «بازی محرمانه»، «هیولای ژلهای»، «حمام هیولا»، «دردسر غولی» و «شاهزاده پری دریایی».
خواندن کتاب شاهزاده پری دریایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب ر به علاقهمندان به کتابهای فانتزی و همچنین کودکانو نوجوانان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب شاهزاده پری دریایی
«شاهزاده سیاهپوش با قایقی به اسم شلغم شاد روی دریا میرفت. نور خورشید بر امواج میدرخشید. نسیم خنک و دلچسب بود. شاهزاده با دو دوست صمیمیاش قرار بازی گذاشته بود. حتماً روز هیجانانگیزی میشد. شاهزاده سیاهپوش گفت: شاهزاده گل عطسه لطف کردند قایق سلطنتیشان را به ما قرض دادند. شاهزاده پتو پوش گفت: بله، شاهزاده گل عطسه امیدوار بودند از قایقشان برای نبرد با هیولاها استفاده کنیم. انتقالگیرندهٔ بزها از جا پرید و گفت: هیولا؟ مگر اینجا هیولای دریایی هست؟ شاهزاده پتو پوش چشمانش را تنگ کرد و آهسته گفت: دستکم یکی که هست.»
حجم
۷٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۷٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه