کتاب دومین گناه
معرفی کتاب دومین گناه
کتاب دومین گناه نوشتهٔ توماس ژاژ و ترجمهٔ مجید نظری است. انتشارات ناهید این مجموعه جملات و گفتارها درمورد موضوعات مختلف را منتشر کرده است.
درباره کتاب دومین گناه
کتاب دومین گناه که پیشدرآمد آن در سال ۱۹۷۲ میلادی و به قلم خودِ نویسنده نوشته شده، دومین گناه را «حرفزدن به آشکارگی» دانسته است. توماس ژاژ این کتاب را بهوسیلهٔ جملات و گفتارهایی پراکنده درمورد موضوعات گوناگون پر کرده است. این موضوعات عبارتند از کودکی و خانواده و عشق و جنسیت و زنان و آموزش و زبان و توجیه و طبقهبندی و معنا و آزادی.
خواندن کتاب دومین گناه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستان درمورد موضوعات گوناگون و قالب جملات و گفتارها پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دومین گناه
«عدالت سنتی مبتنی است بر مفاهیم صواب و خطا؛ عدالت مدرن بر سلامت روانی و بیماری. وقتی سلیمان مواجه شد با دو زنی که هردو مدعی مادری بچهای بودند، با آنها حرف زد و آنها را به حرف واداشت و بچه را به مادری داد که از اطلاعات حاصله به مادر واقعیبودن او پیبرده بود. قاضی مدرن آمریکایی بهطرز کاملاً متفاوتی اقدام میکند. قاضی برای به رأیرسیدن از میان ادعاهای متعارض مطروحه مبنیبر اینکه کدام زن به «توهم» مادری دچار است، هردو را به معاینه روانپزشکان ارجاع میدهد. روانپزشکان تشخیص میدهند که یکی متعصب و در خواستن تام و تمام بچه یا هیچ سمج است. درصورتیکه دیگری معقول و خواهان توافق و قبولی نصف بچه است. بر این منوال آنها نظر میدهند که مادر واقعی به اسکیزوفرنی مبتلا است و صلاح در دادن بچه به شیاد است ـ صلاحی که قاضی قدرمند از یافتههای کارشناسان پزشکی امضای خود را پای آن میاندازد.
***
سابقبراین، آمریکاییهای متهم به قتل تا زمان اثبات جرم مبّرا محسوب میشدند. امروزه، آنها تا زمان اثبات سلامت عقل، سفیه قلمداد میشوند.
***
متخصص روانپزشکی چنین گواهی میدهد: کذب نقاب دارو به چهره میگذارد.
***
قضات، و دادیاران، وکلا و روانپزشکان، همگی معترض میل شدید خود برای وقوف به چرایی متهم به جرم، به ارتکاب فعل مجرمانه هستند. اما کردار ایشان کاملاً برخلاف گفتارشان است: اقدامات آنها حالا متمایل بر این است که همه در دادگاه حرف بزنند مگر خود متهم، خاصه اگر متهم به جرم سیاسی یا روانی باشد.
***
ضربالمثلی قدیمی (منبع آن برای من نامشخص است) گوشزد میکند که قانونگذار آنچه را نمیتواند اجبار کند منع نکند. امروزه، قانونگذاران آمریکایی خلاف قاعده مذکور را پیشه کرده اند، آنچه را نمی توانند کنترل کنند، دستکم ممنوع میکنند.
***
آمریکاییها برای خرید تفنگهای پُر آزادند، اما برای خرید سرنگهای خالی نه. این امور، چهبسا بهتر از هرچیز دیگری مبین این است دولت آمریکا در ترک وظیفه حفظ امنیت و نیز در اتخاذ وظیفه تهاجم حریم خصوصی تا چه حد پیش رفته است.
***
قوانین بهداشت روانی هولناکترین ویژگیهای قوانین مدنی و کیفری را توأمان دارند: آنها در اینکه در معرض محدودیتهایی ذیل قانون اساسی نیستند به قوانین مدنی مانند هستند؛ و در اینکه بین مجازاتهای مقرر آنها، سلب جان، آزادی و مالکیت قرار دارد، به قوانین کیفری مانند هستند.»
حجم
۹۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۳۸ صفحه
حجم
۹۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۳۸ صفحه