کتاب حلقه های زحل
معرفی کتاب حلقه های زحل
کتاب حلقه های زحل نوشتهٔ وینفرید گئورگ زیبالد (و.گ. زیبالت) و ترجمهٔ پویا رفویی است. انتشارات ناهید این رمان معاصر آلمانی را منتشر کرده است.
درباره کتاب حلقه های زحل
کتاب حلقه های زحل حاوی یک رمان معاصر و آلمانی است که برنهٔ جوایر گوناگونی شده است. این رمان اولینبار در سال ۱۹۹۵ میلادی به چاپ رسید. راوی بینامونشان این اثر که نسخهای از خودِ نویسنده دانسته شده است، همزمان با قدمزدن در منطقهای ساحلی، با گروهی عجیب از شخصیتها مواجه میشود و درمورد شکنندگی هستی انسان میاندیشد؛ چیزی که بهعنوان شرحی از یک سفر کوتاه آغاز شده بود، به داستانی بزرگ و چندوجهی دربارهٔ انسانها و فرهنگهای کنونی و گذشته تبدیل میشود. رمان «حلقههای زحل» را تأملی ژرف بر خاطرات و کتابی چندوجهی و بهیادماندنی دربارهٔ بیثباتی همهچیز در زندگی انسانها دانستهاند. این رمان را وینفرید گئورگ زیبالد (و.گ. زیبالت) در ۱۰ بخش به رشتهٔ تحریر در آورده است. مؤخرهٔ مترجم (پویا رفویی) به نام «مراجعت از مراجعه؛ چشمانداز کاغذی و. گ. زیبالت» بخش پایانی این کتاب است.
خواندن کتاب حلقه های زحل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آلمان و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب حلقه های زحل
«چه قیامتی کرده بود دَم و تاریکی، وقتی سرظهر، بعد استراحتی در ساحل، از دانویچهیت که تکافتاده مشرف به دریاست، رفتم بالا. تاریخ آنکه چطور آن خطهٔ مالیخولیایی به این روز درآمد، گذشته از طبیعت خاک و تأثیر آبوهوای دریا، پیوند تنگاتنگی، بهمراتب سرنوشتسازتر، با پیوستگی و پیشروی انهدام جنگلهای انبوهی دارد که ظرف دورانی از سدهها و بلکه هزارهها، بعد واپسین عصر یخبندان، در سرتاسر جزیرههای بریتانیا گسترش یافت. در نرفک و سافک، غلبه با بلوطها و نارونهای روییده بر زمینهای همواری بود که موجبهموج بیوقفه بر پهنهٔ پستوبلند ملایم دشت میگسترد.
این مرحله از تطور، زمانی متوقف شد که ساکنان نخستین در طول این باریکههای خشکترِ ساحل شرقی جایی با خاک سبُکی مستعد کِشت، جنگلها را سوزاندند. درست مثل دفعهٔ قبل، جنگلها همانطور در کنار هم با رشدی تدریجی، زمین را در الگوهایی نامنظم فراگرفته بودند، این است که بیش از پیش خاکسترستانها و زغالستانها حالا راه خود را به بلعیدن جهان سبزبرگ به روال تصادفی مشابه باز میکنند. کسی اگر امروز از روی سرچشمههای آمازن یا برنئو پرواز کند و پردههای بهظاهر بیحرکتی از دود کوهپیکری را بر چتر جنگلی ببیند که از آن بالا به لکهخزهای صرف شبیه است، چهبسا پیش خودش خیال کند آن حریقها، که گاه ماهها میسوختند، خط رحیل خود را از صفحه پاک نمیکنند. از اروپای ماقبل تاریخ، هرآنچه را قسر دررفت، بعدها برای ساختمان و کشتیسازی، و عملآوردن زغال لازم برای ذوبآهن در حجم کلان قطع کردند. تا قرن هفدهم، فقط تکوتوکی از بقیهالسیف ناچیزی از جنگلهای سابقبراین جان سالم بهدر برد، که همانش هم اغلب نزار و رو به زوال بود. حریقهای عظیم حالا از آن سوی اقیانوس شعله میکشید. بیسببی نیست که برزیل وجهتسمیهاش را مرهون معادل فرانسویِ واژهٔ زغال است. هیمهٔ جهانگیری ما، پیوسته با سوختن هرچه سوختنی، از تبدیل گونههای پیشرفتهٔ نباتات به زغال فراهم میآمد. از پتپت شمعهای فتیلهای تا فانوسهای خوشتراشی که بر صحن کاخهای قرن هجدهمی نور میافکندند و از شعاعِ نور خفیف فانوسها تا برق رعبانگیز چراغهای سدیمی که در بزرگراههای بلژیک بهخط شدند، جملگی کار احتراق بوده است.»
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۲ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۲ صفحه