کتاب دریچه
معرفی کتاب دریچه
کتاب دریچه نوشتۀ سید علیمحمد حسینی در انتشارات فروغ سیمرغ به چاپ رسیده است. این کتاب در دستۀ داستانهای ایرانی قرار دارد.
درباره کتاب دریچه
دریچه داستانی ایرانی به قلم نویسندهای جوان است. داستان در فضایی مبهم روایت میشود و به زبان سومشخص است. فردی در یک چهاردیواری زندگی میکند. تنها کاری که انجام میدهد، خوردن، نوشیدن و خوابیدن است. روزهای اندوهباری را گذرانده است. در جهانی میان واقعیت و خیال غوطهور است. در حالی که در یک قفس جسمی است، رؤیاهای زیادی از آزادی و مرکز جهان بودن دارد. تنها روشنایی روز است که خیال را از او دور میکند و امید و انگیزهاش را میگیرد. جهانش تنها ۴ دیوار سفیدرنگ است. پس از شکستهای مداوم این مانع را به دور خودش کشیده است تا از او محافظت کند. افکار متضاد مدام به ذهنش میآیند و هر بار متفاوت، تفسرشان میکرد.
داستان دریچه ۳ فصل دارد: فصل اول: جاودانگی؛ فصل دوم: سقوط؛ فصل سوم: رستگاری.
خواندن کتاب دریچه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به دوستداران داستانهای ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دریچه
«قلمرواش خیلی بزرگ نیست، به گونهای که میتواند قبل از خواب صدها باز دور آن بچرخد. کف دنیایش با کاه پوشیده شده و سطح زمین انقدر سفت است که به اندازه چند میلی متر هم نمیتوان زمین را کند. در دیواره شمالی چشمهای وجود دارد که دریاچه کوچک را پر از آب میکند و هیچوقت خشک یا کم اب نمیشود. قبلا به راحتی درون دریاچه جای میگرفت اما الان فقط نیمی از بدنش در ان قرار میگیرد. در دیواره شرقی نیز دریچهای وجود دارد که در زمانهای مشخصی باز میشود و مقدار کمی غذای نارنجی رنگ از آن خارج میشود، بعد با صدای بلند محکم بسته میشود. غذا کم، تکراری و بدون مزه خاصی است و فقط میتواند اندکی معده جوشانش را آرام کند. اما بعد از زمان کوتاهی، درد گرسنگی دوباره به سراغش میآمد و مجبور میشد شکمش را با آب پر کند تا این رنج مداوم و خسته کننده، قابل تحملتر شود. گرسنگی دائمی او را لاغر و ضعیف کرده بود. هر کاری میکرد تا حواسش را پرت کند یا خودش را به جریان شیرین خوابو فراموشی بسپارد. روی تخت کاهیاش دراز می کشید و بدون هیچ انگیزهای به اطرافش نگاه میکرد یا خودش را با پوشالها سرگرم می کرد.»
حجم
۲۴۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۰ صفحه
حجم
۲۴۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۰ صفحه