کتاب او جان من بود
معرفی کتاب او جان من بود
کتاب او جان من بود نوشتهٔ نیروانا مهرآیین است. انتشارات کیمیای اندیشه این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب او جان من بود
کتاب او جان من بود مملو از خاطرات تلخ و شیرینی است که در اوج از دستدادنها به نگارش درآمده است. او جان من بود تمام حسرتهای یک زن جوان است که در لابهلای قساوت خویشانش جوانه زد و او را از آنچه نامش زندگی است محروم کرد. جوانههایی که با مرگ پدرش ریشه کن شد.
خواندن کتاب او جان من بود را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستان ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب او جان من بود
«چقدر خوب میشد اگر آدمها به آخرین لحظه خودشان فکر میکردند. شاید اگر به آخرین لحظه فکر کنند بیشتر قدر لبخندها، نگاه ها، دست تکان دادنها و سلام کردنها را بدانند. بالاخره یک روز یا یک شب آخرین لحظه ما اتفاق میافتد. آخرین صبحانه، آخرین آهنگ، آخرین دلتنگی، آخرین خوشحالی و آخرین نبض زندگی اگر قرار باشد دنیا را با تمام داراییها و قدرتی که او را احاطه کرده، در یک لحظه از دست بدهیم دوست دارید لحظه آخرتان چطور باشد؟ نمیدانم، ولی باوری میگوید: «وقتی روح از بدن خارج میشود، تا چند روز در دنیای مادی به اتفاقات بعد از رفتنش نگاه می کند».
حال در آن لحظه که روحت به آخرین صحنهٔ زندگیات بر میگردد و نگاه میکند، حسرت چه چیزی را میخوری؟ دلتنگ چه کسی میشوی؟ دوست داری کدام حرف را دوباره با صدای بلند فریاد بزنی؟ میدانی که دیگر فرصتی برای انجام کار در دنیای زمینی را نداری، اما چرا اینها را به تو میگویم؟
میخواهم که باور کنی همه ما آمدهایم که یک روز برویم. چه خوب می شد اگر مثل تولدمان که پاک و عاری از هرگونه گناه به زمین آمدهایم در هنگام رفتن هم پاک و آراسته زمین را ترک کنیم. اگر بپذیریم که در نهایت ما هم خواهیم رفت، بیشتر به کسی که دوستش داریم میگوییم دوستت دارم بیشتر به طلوع آفتاب نگاه می کنیم بیشتر برای ماهیهای دریا خورده نان می ریزیم، بیشتر لبخند میزنیم، بیشتر درخت میکاریم و بیشتر در سرمای زمستان برای پرندهها آشیانه گرم میسازیم!»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۱۸ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۱۸ صفحه