دانلود و خرید کتاب سوخته از یخ پیتر آسموسن ترجمه مهسا خیراللهی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب سوخته از یخ

کتاب سوخته از یخ

نویسنده:پیتر آسموسن
انتشارات:نشر نی
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب سوخته از یخ

کتاب سوخته از یخ نمایشنامه‌ای نوشتهٔ پیتر آسموسن و ترجمهٔ مهسا خیراللهی است و نشر نی آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب سوخته از یخ

کتاب سوخته از یخ داستان پدری است به نام آدام که برای دخترش نامه می‌نویسد. در ابتدای نمایشنامه با شرح چگونگی نامه نوشتن آدام برای ماریا مواجه می‌شوید و در ادامه با ماریا همراه می‌شوید که چطور این نامه را می‌خواند.

خواندن کتاب سوخته از یخ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران نمایشنامه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب سوخته از یخ

«سیبیل: ماریا.

اتاق سمت راست روشن می‌شود. ماریا چاقویی بزرگ در دست گرفته و مرغ را آماده می‌کند. چاقو را روی میز می‌گذارد و وارد اتاق میانی می‌شود.

ماریا: خانوم، شما صدام زدید؟ دکتر رفت؟

سیبیل: نفهمید چه‌ش شده. می‌خواد بستریش کنه. قراره آمبولانس بیاد و ببردش. نفهمید چه‌ش شده.

ماریا: خانوم، گریه می‌کنید!

ماریا آرام نوازشش می‌کند و سعی می‌کند دلداری‌اش دهد. سیبیل او را می‌گیرد و بغل می‌کند.

سیبیل: داره می‌میره.

ماریا: نمی‌میره.

سیبیل: از دکتر پرسیدم مشکلش جدیه؟ گفت نه. گفت فقط می‌خواد چند تا آزمایش انجام بده. ولی فهمیدم که دروغ می‌گه. از چشم‌هاش فهمیدم.

ماریا: خانوم، سردتونه؟

سیبیل: (با حالتی گنگ) نه.

ماریا: نمی‌خواید بخاری رو روشن کنم؟

سیبیل: نه.

ماریا: پدرم اومد و یه مرغ آورد. دارم پاکش می‌کنم.

سیبیل: بهم نشونش می‌دی؟

ماریا: تر و تمیزه و گوشتش سفته. خیلی هم چرب نیست.

سیبیل: بهم نشونش می‌دی؟

ماریا: چی رو نشون بدم؟

سیبیل به‌طرف اتاق سمت راست می‌رود؛ ماریا هم به‌دنبالش می‌رود.

سیبیل: خیلی وقت بود این‌جا نیومده بودم. کجا می‌خوابی؟

ماریا: پایین میز.

سیبیل: نمی‌خوام دیگه مرغ بیاره. این‌بار که اومد، بهش بگو دیگه نیاره. مرغ‌هاش رو خودش بخوره. هیس! این صدای میرا نبود؟ صدا نزد؟ بدو برو ببین.

ماریا به‌سرعت از اتاق میانی می‌گذرد، درِ اتاق سمت چپ را باز می‌کند، داخلش را نگاه می‌کند و گوش می‌دهد. سپس در را دوباره می‌بندد. در مدتی که ماریا در اتاق سمت راست نیست، سیبیل مرغ را برمی‌دارد، نگاهش می‌کند و با محبت بسیار زیاد آن را روی صورتش می‌گذارد.

چه طراوتی!

سیبیل دوباره مرغ را روی میز می‌گذارد. ماریا برمی‌گردد.

ماریا: خوابیده.

سیبیل از اتاق بیرون می‌رود. ماریا دستش را به‌طرف او دراز می‌کند؛ سپس برمی‌گردد و شروع به تمیزکردن مرغ می‌کند. اتاق سمت راست خاموش می‌شود. سیبیل در اتاق میانی، نزدیک مبلش، می‌ایستد. اتاق سمت چپ روشن می‌شود. میرا در تختش است، پرده‌ها بسته‌اند و جلوی نور را گرفته‌اند. سکوت.

میرا: (به‌آرامی) مامان. مامان!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۷۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۴۸,۰۰۰
۲۰%
تومان