دانلود و خرید کتاب به رنگ برگ‌ های سپیدار خسرو حمزوی
تصویر جلد کتاب به رنگ برگ‌ های سپیدار

کتاب به رنگ برگ‌ های سپیدار

نویسنده:خسرو حمزوی
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب به رنگ برگ‌ های سپیدار

کتاب به رنگ برگ‌ های سپیدار نوشتهٔ خسرو حمزوی است. انتشارات روشنگران و مطالعات زنان این رمان معاصر ایرانی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب به رنگ برگ‌ های سپیدار

کتاب به رنگ برگ‌ های سپیدار حاوی یک رمان معاصر ایرانی است که در سه بخش نوشته شده است. این رمان در حالی آغاز شده است که راوی می‌گوید تاریک‌روشن است. «نشتا» از صدایی از خواب می‌پرد و بیمناک و آهسته درمورد منشأ صدا می‌پرسد. پاسخی نمی‌آید. او لحاف را پس می‌زند. صدای شوهرش قوت‌قلبی به او می‌دهد. کورمال کورمال از رختخواب بیرون می‌آید. ماجرا چیست؟ این رمان را بخوانید تا بدانید.

خواندن کتاب به رنگ برگ‌ های سپیدار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب به رنگ برگ‌ های سپیدار

«هنرپیشه: بله ـ اما حالا من دچار یک وسواسی شده‌م ـ که شما باید کمکم کنین ـ یک چیزی منو وسوسه می‌کنه. می‌دونین من داستان و فیلمنامه رو بارها خونده‌م ـ و راستش حالا که دارم این نقش‌رو بازی می‌کنم می‌خوام بدونم اون زن اگر وجود داشته ـ واقعن چه جور زنی بوده؟ و اگر وجود نداشته ـ در ذهن شما که آفریننده‌ش بوده‌ین چه جور زنی بوده؟ اگر این زن وجود داشته ـ دلم می‌خواد همهٔ خصوصیاتش ـ حتا قیافه‌ش‌رو بدونم ـ و فقط شما هستین که می‌تونین این چیزارو به من بگین و اگر اون زن فقط آفریدهٔ شماست ـ و شما امساک کرده‌ین در بازگو کردن خصوصیاتش ـ بازم شما هستین که می‌تونین به من بگین چه جور زنی تو ذهنتون بوده. حتا اگر ترکیبی از خیال و واقعیت هم بوده ـ باز گره کار به دست شما باز می‌شه ـ می‌دونین دونستن خصوصیات اون زن ـ حتا در گفتار ـ شکلکها و حرکات من روی صحنه مؤثره.

نویسنده: (اندیشناک خاموش می‌ماند. سرش را پایین می‌اندازد. برای خودش و زن چای می‌ریزد.)

هنرپیشه: متشکرم. امیدوارم ناراحتتون نکرده باشم. (فنجان چایش را برمی‌دارد.)

نویسنده: (باقیافه‌ای اخمالود.) اون چه لازم بوده من توی داستان آورده‌م ـ توی فیلمنامه هم تا اون جایی که یادم میاد ـ بی‌کم و کاست همونها آمده.

هنرپیشه: شاید شما که آفرینندهٔ اون شخصیت هستین ـ یک چیزهایی تو ذهنتون بوده ـ که روی کاغذ نیامده ـ اما من که خوانندهٔ این اثر هستم ـ و می‌خوام نقش اون زن‌رو بازی کنم ـ احساس می‌کنم شخصیت اون زن ـ اون جور که باید روشن نشده ـ من قبول دارم ـ هر آدمی تو زندگی همهٔ فکر و خیالها ـ همهٔ خواستهاش‌رو نشون نمی‌ده ـ به زبون نمیاره ـ هر آدمی یک منِ پنهان داره ـ که شاید فقط اون‌رو توی رختخواب ـ وفقط برای خودش‌رو کنه. اما هر کسی با رفتار و گفتارش بخشی از خودش‌رو رو می‌کنه ـ و از نظر دیگران شخصیت این آدم همون چیزهاست. حالا اگر اون زن واقعن وجود داشته ـ خیلی زیرک و تودار بوده که همه چیزش‌رو پنهان کرده و اصلن خودش‌رو نشون نداده ـ اون وقت اون زنی نیست که شما نشون داده‌ین ـ و اگر مخلوق ذهن شما بوده ـ شما بی‌حوصله بوده این و اون جور که باید بهش نپرداخته‌این ـ و یک آدم کنجکاو هر چه کندو کاو می‌کنه چیزی دستگیرش نمی‌شه. برای همین من خیلی دلم می‌خواد تا اون جایی که ممکنه این زن و گوشه و کنار زندگیش ورو حیاتش رو بشناسم.

نویسنده: من فکر می‌کنم اون چه لازم بوده گفته شده. چرا؟ چه اصراری داری شما! دیگران هم این کاررو خونده‌ن و در نقشهای دیگه مثل شما بازی کرده‌ن و دچار چنین پرس و جوهایی نشده‌ن. حتا کارگردان که این کاره‌ست و آدم کنجکاوی هم هست.

هنرپیشه: اما من دچار پرس‌و جو شده‌ام. و راستش اگر این زن‌رو اون جوری که دلم می‌خواد نشناسم ـ نمی‌تونم جاش بازی کنم. من باید زیروبم این آدم‌رو بدونم ـ اگر ندونم چه طور می‌تونم با بازی خودم شخصیت واقعی اون زن‌رو آشکار کنم. من نمی‌خوام برم رو صحنه و صرفن بازی کنم. من می‌خوام با بازی خودم و سخنانم، اون حقیقت پنهان‌رو آشکار کنم. اگر نتونم همهٔ امید و آینده‌م از بین می‌ره ـ و فقط شما هستین که می‌تونین کمکم کنین. آیا واقعن چنان زنی وجود داشته؟ اگر داشته چه گونه زنی بوده؟ و اگر ساختهٔ ذهن شماست ـ شما چه گونه زنی می‌خواسته‌ین به وجود بیارین؟»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۷۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۶

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۲۱,۵۰۰
تومان