کتاب صداع قبله عالم
معرفی کتاب صداع قبله عالم
کتاب صداع قبله عالم نوشتهٔ صادق عاشورپور است. انتشارات نیستان هنر این دو نمایشنامهٔ معاصر ایرانی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب صداع قبله عالم
صُداع بهمعنای زحمت و دردسر است و کتاب صداع قبله عالم حاوی دو نمایشنامه است. نام نمایشنامهٔ دوم «صورت سفرنامه» است. گفته شده است که این کتاب نمایی است از سنتها و تاریخ کهن ایران در قصهخوانی و بیان نمایشی آن و نیز سندی است برای نمایش فرهنگ و ادب و هنر تنیدهشده در بافت زیستی مردم ایران در طول سالهای زیست و زندگی آن و نیز سندی بر این مدعا که تئاتر هنری جامع و سرشتهشده از تمامی هنرها است. این کتاب را آینهای کوچک و در سهم خود جامع از سنت داستانگویی در میان مردم ایران دانستهاند. نمایشنامهٔ «صورت سفرنامه» بر مبنای قصهخوانی نوشته شده و نمونهای دیگر از نمایشهای ایرانی است که در روزگار ما آنچه از آن به جا مانده، تلخیصی و تحریفی است از اصل آنکه همچنان بیماری محتضر و در حال کشیدن آخرین نفسهای حیات خویش است. صادق عاشورپور در مقدمهٔ این اثر در متنی خواندنی دربارهٔ سابقهٔ روایت داستانیِ شفاهی و قصهگویی در ایران از اقوام ابتدایی کوچنشین تا دوران قاجار پرداخته و علت توجه به فرهنگ شفاهی و قصهپردازی شفاهی از سوی ایرانیان را بهتفصیل مورد بررسی قرار داده است. نویسنده در نمایشنامهٔ «صداع قبلهٔ عالم» سعی کرده تا سنت فراموششده و پنهانماندهٔ حضور زنان در نمایش ایرانی و بهویژه نمایش بر مبنای قصهخوانی را بار دیگر مرور کند و موردتوجه قرار دهد.
میدانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب صداع قبله عالم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی معاصر ایران و قالب نمایشنامه پیشنهاد میکنیم.
درباره صادق عاشورپور
صادق عاشورپور از اساتید پیشکسوت ادبیات نمایشی ایران، بهویژه ادبیات نمایشی سنتی ایرانی، بهشمار میرود. او، به گفتهٔ خودش، از ۱۶سالگی یعنی از سال ۱۳۴۸ تاکنون در وادی هنر نمایشی ایرانی به فعالیت مشغول است؛ مینویسد، بازی و کارگردانی میکند. نام او بیش از هر چیز با هنر نمایشنامهنویسی و پژوهش در نمایشهای سنتی ایرانی از جمله گونههای نمایشی «سیاهبازی» و «تختحوضی» پیوند خورده است. «فرمانِ خاتون» مجموعه نمایشنامهای از اوست که شامل شش نمایشنامه با عنوان «کچل و پهلوان»، «فرمان خاتون»، «طاووس»، «گازر»، «کدام یک از ما» و «طاووس» است که همگی با هدف نگاهی تازه و دوباره از سوی هنرمندان و علاقهمندان به هنر نمایش به داشتههای ملی ما در این هنر نگارش یافته است. «اجرای ویژه» نیز مجموعه نمایشنامهای دیگر از این نویسندهٔ ایرانی است که در انتشارات کتاب نیستان منتشر شده است؛ از آثار دیگرِ منتشرشدهٔ صادق عاشورپور در این انتشارات میتوان به کتابهای «فرزند فریاد»، «شاکی»، «سقای دیگر»، «پنج طیاطر» و «کاری باید کرد» اشاره کرد.
بخشی از کتاب صداع قبله عالم
«و با اشارهٔ وزیراعظم فراش حضور به طرف میز رفته و بالشتک و تاج را برداشته و به سوی قبلهٔ عالم میرود. چون به نزدیک قبلهٔ عالم میرسد، مقابل وی زانو میزند و به نشان احترام سر خم میکند، قبلهٔ عالم به پیروی از او خاتون نیز برمیخیزد، قبلهٔ عالم تاج را از روی بالشتک برداشته به سر میگذارد، حضار در مجلس شدیداً کف میزنند، قبلهٔ عالم و خاتون با تکان دست ابراز احساسات آنان را پاسخ میدهند، سپس هر دو بر اریکه مینشینند، کف زدنها نیز قطع میشود.
دیری نمیگذرد، قبلهٔ عالم تاج را بر سر خود میگذارد، قصد آن دارد که تاج را بر سر خویش میزان کند که تاج بر اثر گشادی لیز خورده و بار دگر چون غلادهای پایین رفته و در گردنش خفت میشود، در این موقع سرمه که زمانی است برگشته و قبلهٔ عالم را زیر نظر گرفته متوجهٔ دوباره خفت شدن تاج بر گردن قبلهٔ عالم میشود.
سرمه: (کف دست بر پشت دست میکوبد) ای مصبتو شکر، باز گشاده...
و در همان بین، قبلهٔ عالم با حسی آمیخته به تشویش.
قبلهٔ عالم: وای پدرت بسوزد.
خاتون: چه کس قربانتان شوم؟
قبلهٔ عالم: زرگرباشی پدر سوخته؟
خاتون: چرا سرورم؟
قبلهٔ عالم: باز هم گشادش کرده است.
خاتون: تاج را...؟
قبلهٔ عالم: بلی، تاج را...
با شنیدن این خبر، خاتون نالهای کرده و غش میکند، سرمه دو بامبی بر فرق خود میکوبد.
سرمه: وای، خاتون...،
و در اینجا مجلس دوازدهم تمام میشود.
مجلس سیزدهم
واقع میشود در مقابل قصر قبلهٔ عالم، افراد مجلس، زن و مرد، پیر و جوان، مقابل قصر اجتماع کرده و هر یک ظرفی و قاشقی به دست دارند.
کور: قدم...،
زن: فرمایش.
کور: من بویی نمیشنوم...
زن: چه بویی نمیشنوی؟
کور: بوی پلو، بوی چلو، بوی خورشت، بوی کباب.
زن: آهان...
کور: مگر دیگهای ولیمه به بار نیست؟
زن: اَه...، چه میگویی، دیگهای ولیمه را که خارج از قصر بار نمیگذارند.
کور: آهان...، داخل قصر بار گذاشتهاند.
زن: پس، دگرچه.
کور: خوب است، زیاد خوب است.
در این لحظه یک مرتبه کچل به روی سکو میپرد و به شدت بو میکشد و مطمئن میشود.
کچل: (نعره میزند) ای دوستان، مشتلق، مشتلق...
جماعت به تدریج ساکت میشوند.
کچل: میشنوم، میشنوم...،
جماعت: (قاطی) بوی چلو، بوی پلو، بوی کباب، بوی خورشت...؟
کچل: بلی، بلی، بوی پلو، بوی چلو...،
جماعت بلافاصله با ریتمی هماهنگ، با قاشق به پشت ظرفهای خود میزنند و دم میگیرند.
جماعت: بوی چلو، بوی پلو، بوی کباب، بوی خورشت...
یکبار دیگر کچل میانداری میکند.
کچل: دوستان، عزیزان، ساکت بشوید، ساکت بشوید...،
جماعت ساکت میشوند.
کچل: فراموش نفرمایید که ما در کجا اجتماع کردهایم.
جماعت: مقابل قصر معدلت گستر قبلهٔ عالم.»
حجم
۱۱۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۵۷ صفحه
حجم
۱۱۳٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۵۷ صفحه