کتاب مخزن الاسرار
معرفی کتاب مخزن الاسرار
کتاب مخزن الاسرار نوشتهٔ نظامی گنجوی و حاصل گردآوری حسن وحید دستگردی است. نشر ارس این کتاب را با حواشی و شرح لغات و ابیات و تصحیح و مقابله با ۳۰ نسخهٔ کهنسال منتشر کرده است.
درباره کتاب مخزن الاسرار
کتاب مخزن الاسرار در سال ۵۶۱ هجری بهوسیلهٔ نظامی گنجوی سروده شده است. نظامی سالها بعد کتاب را برای بهرامشاه فرستاد. انگیزۀ شاعری نظامی در خلق آثارش را اعتقاد او به اسلام و تبلیغ مذهب خویش دانستهاند. از حکیم افسانهپرداز گنجه، پنج گنج ارزشمند بر جای مانده که خود آن را گنجنامه نامیده است. پنجگنج نظامی در شش دفتر تنظیم شده و به خمسۀ نظامی مشهور است. اولین دفتر این گنجنامه، مخزنالاسرار است؛ یک مثنوی حکیمانه و عارفانه که با زبانی استوار و کاملاً هنرمندانه سروده شده است. شاعر، احساس تعهدی در بیان اسرار عرفان به زبان شعر در زمان خود دارد. او حکایتهای کوتاه از زبان جانوران و انسانها به کتاب افزوده است تا بهتر بتواند اندیشههای عارفانه و حکیمانۀ خویش را انتقال دهد. هدف او را بیدارگری انسان برای رستگاری در هر دو جهان و رسیدن به برادری و برابری دانستهاند. مخزنالاسرار به نام ملک فخرالدین بهرام شاه (پادشاه ارزنجان)، ۵۰۰۰ دینار زر رکنی و یک قطار اشتر و اقسام جامههای گرانبها برای نظامی به ارمغان آورد. گفته شده است که یکی از هدیهها کنیزی به نام «آفاق» بود که «محمد نظامی» از او به دنیا آمد.
خواندن کتاب مخزن الاسرار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات کلاسیک ایران و شعر کهن پیشنهاد میکنیم.
درباره نظامی گنجوی
نظامی گنجوی که بهعنوان یکی از ارکان ادبیات پارسی به شمار میرود، نهتنها شاعری منحصربهفرد، بلکه از سرآمدان روزگار خود در زمینهٔ علوم عقلی و نقلی، فلسفه و کلام، فقه و ادبیات عرب و نجوم بوده و این تبحر در شعر او نیز نمود یافته است. نظامی را یک حکیم دانستهاند. او با نام کامل «جمال الدین ابو محمد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤیَّد» متخلص به نظامی، حکیم و شاعر و داستانسرای ایرانی است که بهعنوان صاحب سبک و پیشوای داستانسرایی در ادبیات پارسی شناخته میشود. نظامی در سدهٔ ششم هجری (دوازدهم میلادی) میزیست. از زندگانی او اطلاعات دقیقی در دست نیست و دربارهٔ سال تولد و وفات او نقلهای تذکرهنویسان مختلف است، اما آنچه مسلم دانسته شده، این است که او در شهر گنجه زیست و در همین شهر وفات یافت.
نظامی گنجوی در طول عمر خود، توانست آثار قابلتوجهی از خود به یادگار بگذارد که شاخصترینِ آنها «خمسه» یا «پنج گنج» نام دارد. گفته شده است که او در مجموع ۳۰ سال از زندگانی خود را بر سر بهنظم درآوردن این مجموعهٔ ارزشمند گذاشت. او در اشعار خود به مسائل مختلف و تاریخ آنها اشاره کرده است؛ ازاینرو «مخزن الاسرار» را میتوان نخستین مثنوی از مجموعهٔ خمسه دانست. این مثنوی که به احتمالاً خلق آن در میان سالهای ۵۶۱ تا ۵۶۹ هجری قمری به وقوع پیوسته، طیف وسیعی از موضوعات مهم زندگی انسان همانند خودشناسی، خداشناسی و ویژگیهای اخلاقی نیکو را شامل میشود. «خسرو و شیرین» که دومین مثنوی از مجموعهٔ پنج گنج به شمار میرود، یکی از جذابترین آثار عاشقانهٔ ادبیات فارسی است که از آن با عنوان «شیرین و فرهاد» نیز یاد میشود. سومین مثنوی نظامی، «لیلی و مجنون» نام دارد که روایتگر یک عشق افسانهای است. «هفت پیکر» که به نامهای بهرامنامه و هفتگنبد هم شناخته میشود، چهارمین منظومه از خمسهٔ نظامی است که روح زمانهٔ شاعر به وضوح در آن جریان دارد. پنجمین و آخرین مثنوی خمسهٔ نظامی، «اسکندرنامه» نام دارد که از ۲ بخش اقبالنامه و شرفنامه تشکیل شده است. نظامی گنجوی برای نگارش این اثر با بهکارگیری منابع گوناگون موجود دربارهٔ اسکندر مقدونی و ترکیب داستانهای مختلف، اثری بسیار جذاب در قالب بیش از ۱۰۰۰ بیت خلق کرده است. علاوه بر خمسه، مجموعهٔ دیگری با عنوان «دیوان قصاید و غزلیات نظامی» نیز از او به یادگار مانده است که بهکوشش سعید نفیسی در ۳ بخش احوال، آثار و دیوان (شامل ۴ بخش قصاید، غزلیات، قطعات و ابیات پراکنده) جمعآوری شده است.
حسن وحید دستگردی را میتوان نخستین کسی دانست که سعی فراوانی برای ارائهٔ مجموعهای منسجم و صحیح از آثار نظامی کرده است. حاصل کار او بین سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۷ هجری شمسی منتشر شد. پس از او کتب دیگری نیز انتشار یافت. خمسهٔ نظامی در فهرست میراث مستند برنامهٔ حافظهٔ جهانی یونسکو از سوی ایران به ثبت رسیده و روز ۲۱ اسفند در تقویم رسمی ایران بهعنوان روز بزرگداشت نظامی گنجوی نامگذاری شده است. نظامی در فاصلهٔ سالهای ۶۰۲ تا ۶۱۲ هجری قمری در گنجه درگذشت. امروزه آرامگاهی منسوب به او در همین شهر قرار دارد که در دههٔ نود خورشیدی، در پی تصمیم دولت آذربایجان، اشعار فارسی موجود در آن پاک و تخریب شدند.
بخشی از کتاب مخزن الاسرار
«داستان بلبل با باز
در چمن باغ چو گلبن شکفت
بلبل با باز درآمد به گفت
کز همه مرغان توِ خاموشساز
گوی چرا بردهای آخر به باز؟
تا تو لب بسته گشادی نفس
یک سخن نغز نگفتی به کس
منزل تو دستگه سنجری
طعمهٔ تو سینهٔ کبک دری
من که به یک چشم زد از کان غیب
صد گهر نغز برآرم ز جیب
طعمهٔ من کرم شکاری چراست؟
خانهٔ من بر سر خاری چراست؟
باز بدو گفت: همه گوش باش
خامشیم بنگر و خاموش باش
من که شدم کارشناس اندکی
صد کنم و باز نگویم یکی
رو که تویی شیفتهٔ روزگار
ز آنکه یکی نکنی و گویی هزار
من که همه معنیم این صیدگاه
سینهٔ کبکم دهد و دستِ شاه
چون تو همه زخمزبانی تمام
کرمخور و خار نشین والسلام
خطبه چو بر نام فریدون کنند
گوش بر آواز دهل چون کنند؟
صبح که با بانگ خروس است و بس
خندهای از راه فسوس است و بس
چرخ که در معرض فریاد نیست
هیچ سر از چنبرش آزاد نیست
بر مکش آوازهٔ نظم بلند
تا چو نظامی نشوی شهربند»
حجم
۲۶۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۷۸ صفحه
حجم
۲۶۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۷۸ صفحه
نظرات کاربران
به به مرسی از طاقچه