کتاب اشراف زاده ای در مسکو
معرفی کتاب اشراف زاده ای در مسکو
کتاب اشراف زاده ای در مسکو نوشتهٔ آمور تولز و ترجمهٔ معصومه عباسیان است. نشر ارس این رمان معاصر سیاسی - اجتماعی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب اشراف زاده ای در مسکو
کتاب اشراف زاده ای در مسکو حاوی یک رمان و داستان زندگی یک کنت روسی مخالف بلشویکها است که سالهای بسیاری در اتاق هتلش زندانی بوده و در تنهایی زندگی کرده است. «کنت روستوف» که شاعری سرشناس است، در سال ۱۹۲۲ بهظن مخالفت با انقلاب، بازداشت و با حکم دادگاه در اتاقش حصر میشود؛ حصری که ۳۲ سال طول میکشد. این رمان تحسینشده در لیست پرفروشترین آثار نیویورک تایمز قرار دارد. «الکساندر ایلیچ روستوف»، کنت جوانی است که پس از سالها زندگی در فرانسه، در سال ۱۹۱۸ به روسیه بازمیگردد، اما در همان بدو ورود، موردسوظن نیروهای انقلابی قرار میگیرد. کنت، شاعری سرشناس است و عموم مردم با اشعار او آشنا هستند. بلشویکهای انقلابی که در حال بسط سلطه و قدرت خود هستند، به کنت روستوف شک دارند و معتقدند او ضدانقلاب است و در شعرهایش سعی دارد مردم را تحریک کند. اینچنین است که او را مدتها زیر نظر میگیرند. روستوف پس از بازگشت به کشور، در اتاق ۲۱۷ هتل متروپل مسکو مستقر شده است. او که اشرافزادهای تمامعیار است، در طول زندگیاش لحظهای کار نکرده و اوقاتش را با خوشگذرانی، خوردن و خواندن و فکرکردن میگذراند. روز ۲۱ ژوئن ۱۹۲۲، روستوف بازداشت میشود و به دادگاه انقلاب میرود. دادستان با بررسی پرونده، روستوف را از طبقهٔ فاسد بورژوا میداند و رفتارها و اشعارش را مخالف آرمانهای انقلاب ارزیابی میکند. با اینکه او مستحق اشد مجازات است، بهخاطر طرفدارانی که در میان رهبران بلشویک دارند، حکم او کمتر میشود. در نهایت دادگاه دستور میدهد او تا آخر عمر در اتاقش حصر شود. روستوف سرخوشانه با مشایعت مأموران مسلح به اتاق هتل لوکسش میرود. او سعی میکند زندگی جدیدی را در تنهایی و زندان کوچکش شروع کند؛ زندگیای که بیش از ۳۰ سال طول میکشد.
خواندن کتاب اشراف زاده ای در مسکو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آمریکا و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب اشراف زاده ای در مسکو
««پاریس ...؟»
لحن آندری مثل کسی بود که نمیتواند آنچه را که شنیده است کاملاً باور کند.
امیل گفت: «بله.»
«پاریس ... فرانسه؟»
امیل ابرویش را درهم کشید. «مستی؟ سرت ضربه خورده است؟»
از خانسالار پرسید: «اما چگونه؟»
امیل روی صندلیاش نشست و سری تکان داد. این سؤالی درخور مردی باهوش بود.
این واقعیتی مشخص است که بین تمام گونههای روی زمین، هومو ساپینس از سازگارترین گونههاست. طایفهای از آنها را در بیابان مستقر کنید تا خود را در پنبه بپیچند و در خیمه بخوابند و بر پشت شتران سفر کنند. آنها را در قطب شمال اسکان دهید و خود را در پوست فوک میپیچند، در کلبهٔ یخی میخوابند و با سورتمههایی که سگها آنها را میکشند سفر میکنند و اگر آنها را در شوروی مستقر کنید؟ آنها یاد خواهند گرفت که در صف انتظار با غریبهها گفتوگویی دوستانه داشته باشند. یاد میگیرند که لباسهایشان را مرتب در نیمی از فضای کشوی گنجهشان جا دهند و یاد میگیرند که در دفتر طراحیشان ساختمانهایی خیالی بکشند. یعنی به نوعی سازگار میشوند. اما مطمئناً یکی از جنبههای سازگاری برای آن دسته از روسهایی که قبل از انقلاب پاریس را دیده بودند، پذیرش این بود که هرگز و هرگز دیگر پاریس را نخواهند دید ...
وقتی کنت از در وارد شد، امیل گفت: «حالا اینجاست. خودت از او بپرس.»
کنت پس از نشستن بر صندلیاش تأیید کرد که شش ماه بعد، در بیست و یکم جون، سوفیا در پاریس، فرانسه، خواهد بود و وقتی از او پرسیدند که چگونه ممکن است این اتفاق بیفتد، کنت با بالا انداختن شانه پاسخ داد: ویاکیاس یعنی انجمن روابط فرهنگی اتحاد جماهیر شوروی با کشورهای خارجی.
حالا نوبت امیل بود که اظهار ناباوری کند: «مگر ما با کشورهای خارجی روابط فرهنگی داریم؟»
«ظاهراً، ما هنرمندانمان را به سراسر جهان میفرستیم. در آوریل، در نیویورک نمایش باله داریم. در می تئاتری در لندن داریم و در جون ارکستر هنرستان موسیقی مسکو را به مینسک، پراگ و پاریس میفرستیم، آنجا سوفیا در کاخ گارنیه راخمانینوف را اجرا میکند.»
حجم
۶۱۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۶۰ صفحه
حجم
۶۱۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۵۶۰ صفحه